مردم خوزستان بهتر لمس کرده اند که جنگ اتفاق نامبارکی است؛ اگرچه دفاع مقدس زیباست.
سید حسن خمینی.
اون قدیم ندیم ها یه آدمهایی بودن که بهشون می گفتن بحرالعلوم یا جامع معقول و منقول یا علامه. افرادی بودند که هم در علم دین و هم در علوم غیر دینی زمان خودشون استاد بودند و دود چراغ خورده. نمونه های قدیمی ش افرادی بودند مثل ابن سینا و بیرونی و متاخرترش مثل شیخ بهایی. اما جدیدا به برکت تکنولوژی دائم تعداد علامه ها داره زیاد میشه و خلاصه هر کسی برای خودش علامه است. از جمله ی این افراد یکی هم سیدحسن خمینی فرزند برومند سیداحمد خمینی و نوه ی حضرت امام خمینی (ره) هستند که خواسته و ناخواسته به مقام علامگی رسیده اند. البته کاش ایشان موقع اظهار نظر کردن نیم نگاهی هم به پشت سر می انداختند و دست کم آبروی پدربزرگشان را هم در نظر می گرفتند.
ایشان در ادامه ی فرامایشاتی که در بالا جمله از آن را خواندید فرمودند که:
«جنگ ها یک کارکرد دیگر هم داشته اند و آن اینکه ملت سازی می کنند.»
یعنی اگه ایران با عراق نمی جنگید ملت ایران هم وجود نداشت... تعریف جدیدی که ایشان از ملت و ملیت ارائه کرده حتما باید در واژه نامه های بزرگ جهان مثل وبستر و آکسفورد و لاروس و البته المنجد ثبت بشه... واقعا حیفه اهل دنیا از این همه علم و دانش بی بهره باشن.
اطلاعات تاریخی ایشون هم از تاریخ معاصر البته بی نظیره:
... می گویند رضا شاه چند ماه قبل از شهریور 1320 به بازدید یکی از لشکرها رفته بود و به فرمانده خارجی لشکر ایرانی می گوید، اگر متفقین به ایران حمله کنند این لشکر چند روز می تواند مقاومت کند؟ او می گوید بفرمایید چند ساعت! به روز هم نمی کشد! بعد که رضا شاه بیرون می آید به او می گویند چرا آنقدر تلخ گفتی؟ او می گوید خیلی شیرین گفتم؛ باید می گفتم چند دقیقه! همین هم شد و فروپاشی ارتش رضاشاه به دقیقه هم نکشید.
البته ایشان به رضا شاه آوانس دادند چون فروپاشی ارتش رضا شاه به دقیقه که چه عرض کنم اصلا به ثانیه هم نکشید. یعنی همین که شوروی از شمال و انگلیس از غرب و جنوب وارد ایران شدند همه چی خود به خود تموم شد. ارتش رضا شاه مثل کامپیوتر هنگ کرد و همون جا شات دان شد.
تازه شم....اصلا شما ها می دونستید که در زمان رضا شاه فرماندهان لشکرهای ایران رو از سن سیر و وست پوینت می آوردن....؟ نمی دونستید که....محض خاطر دوستانی که اطلاعات تاریخی شون رو از شبکه ی معاند من و تو میگیرن عرض می کنم که اسامی لشکرهای ایران در شهریور بیست و اسامی فرماندهان شون به صورت زیر بوده:
1. لشکر 1 مرکز: به فرماندهی مارشال دوگل.
2. لشکر 2 مرکز: به فرماندهی ژنرال پاتون.
3. تیپ مکانیزه مستقل تهران: به فرماندهی ژنرال دوایت آیزنهاور.
4. لشکر3 شمال شرق:به فرماندهی ژنرال داگلاس مک آرتور.
5. لشکر 4 شمال غرب: به فرماندهی ژنرال عمر برادلی.(این یکی رو استثنائا رضا شاه از اهل سنت استفاده کرده بوده که توازن بین شیعه و سنی رو حفظ بکنه)
6. لشکر 5 کردستان: به فرماندهی ژنرال یاماشیتا معروف به ببر مالزی.
7. لشکر 6 خوزستان: به فرماندهی ژنرال اُرد وینگیت. ( این یکی هم از نوادگان اشکانیان بوده. دست کم یه ذره خون ایرانی داشته)
8. لشکر 7 فارس: به فرماندهی ژنرال برنارد مونتگومری.
9. لشکر 8 کرمان: به فرماندهی ژنرال هانس گودریان.
10. لشکر 9خراسان: به فرماندهی ژنرال والتر مودل.
11. لشکر 10 گرگان: به فرماندهی فیلدمارشال روندشتت.
12. لشکر11 گیلان: به فرماندهی مارشال رومل.
13. لشکر12کرمانشاه:به فرماندهی ژنرال لکلرک.
14. لشکر 13 اصفهان: به فرماندهی فیلد مارشال فون پاولوس.
15. لشکر 14 مکران: به فرماندهی فیلد مارشال آرچیبالد ویول.
16. لشکر 15 اردبیل:به فرماندهی مارشال ژوکوف.
17. لشکر 16 لرستان: به فرماندهی مارشال بوریس شاپوشینکوف.
18. لشکر17 خوی: به فرماندهی مارشال تیتو.
19. لشکر 18تربت جام:به فرماندهی فلید مارشال فون کلیست.
البته ایشان در تاکتیک و استراتژی هم کم نمیارن. جمله ی زیر رو باید سن تزو در کتاب هنر جنگ می نوشته ولی چون فراموش کرده بود سیدحسن به جهانیان این جمله ی مهم رو یاداوری کرده:
سرباز وقتی می جنگد که مادرش برای او آش پشت پا درست کند
البته چون ناپلئون گفته سرباز روی شکمش راه می ره احتمالا باید اون جمله رو هم تصحیح کنیم و بنویسیم سرباز روی آش پشت پای مادرش راه میره.
البته ایشان در علم جامعه شناسی هم دستی دارند و درباره ی مسائل روز جامعه هم نظر می دهند:
فرار مغزها به خاطر این است که آدمی می گوید گلیم خودم را از آب بیرون بکشم؛ اما نمیپرسد مردم چه می شوند؟
حالا سوال ما مردم اینه که اگر بحث فرار مغزها مطرحه لطفا سید حسن توضیح بدهند که دختر عمه و نوه عمه ی بزرگوارشان در دیار غرب دقیقا چطور داره گلیم مردم ایران رو از آب بیرون میکشن تا بالاخره مردم هم روشن بشن.البته ما به آقا سید زحمت نمیدیم... خود دختر عمه شون به وضوح گفته ان که چرا نوه عمه ی بزرگوارشون رو فرستادند به دیار کفر: از برای تقویت دین و ایمان. حالا چرا باید بزرگان کشور بچه ها و نوه هاشون رو برای تقویت دین به جای نجف و کربلا بفرستن تورنتوو لوس آنجلس البته معمایی هست که فقط جستجوگران اهرام مصر باستان باید کشف رمز بکنن.
سید حسن البته فرمایشات دیگری هم داشته اند که می توانید در اصل خبر(اینجا) آنها را هم بخونید و به فیض اکمل برسید البت.
پی نوشت: آثار خوف خدا و فشار قبر و نکیر و منکر و ترازوی عدل الهی رو به خوبی می تونید در قطر گردن و شکم این عزیز بزرگوار ببینید.
این که بعد از یه هفته درگیری در مرزهای شمال غرب ایران کار به جایی رسیده که موشکها و خمپاره های طرفین درگیر به دهات و روستاهای مرزی ایران می خورن و خسارت به بار میارن و هنوز وزارت کشور اقدام به تخلیه ی این روستاها نکرده نشون می ده که جون مردم ایران برای عزیزان وزارت کشور به اندازه آب بینی بز هم ارزش نداره. خیلی دوست داشتم ببینم اگه آقازاده ها توی این روستاها ویلا و قصر ساخته بودن هم وزارت کشور همین طوری رفتار می کرد؟... واقعا که دمتون گرم.
محمّد حسین کریمی پور
۱- قواعد بازی جهانی، حاصل برآیند تنازع قدرتهاست. تغییر قواعدِ بازی بنفع خود بدون کسب برتری اقتصادی/نظامی ممکن نیست. آمریکا با بهره از اقتصاد قوی، توان نو آوری، دست برتر در هر دوجنگ جهانی، جنگ سرد و ایجاد بلوک غرب، نظم موجودِ آمریکائی و دلار محور را هوشیارانه آجر به آجر ساخت و چنددهه حفظ کرد.
۲- انگلیس، فرانسه و اروپای غربی شرکای این کمپانی بودند.آلمان، ژاپن و کره در سایه آن برخاستند وسهامدار شدند. چین ابتدا با آن جنگید ولی بعد آنرا نردبان ترقی یافت بر آن جهید و بالا رفت. شوروی و بلوک شرق، کره شمالی و ایران در تخریب آن کوشیدند. اما برای غلبه بر آمریکا و شرکا، مهارت، وزن و خزانه وافی نداشتند. حریف رویشان افتاد و در ماندند. در دنیای ناعادلانه آمریکائی، موضع و مدل بازی حکومت ها فرق می کرد. سرنوشت ملت هاشان هم!
۳- هیچ نظمی ابدی نبوده و نیست. آمریکا، متحدان و اتحادهایش تدریجا ضعیف می شوند. اتحادیه اروپا، رویای ابر قدرتی را وا نهاده. چین وامثال هند و اندونزی در کار طلوعند. بازیگران کوچک و آماده ای چون سنگاپور، اسرائیل، قطر و امارات، پر رنگ می شوند. چین چنان وزن گرفته که تغییر تعادلات جهانی در ربع قرن پیش رو، ناگزیر می نماید . دنیای نیمه دوم قرن، بعیدست آنقدر آمریکائی باشد که بود. کشورها در تب وتاب پیش بینی روند آینده و باز تعریف جایگاه خود برای دوران انتقال و دنیای جدید اند. نظمی جدید در کار تولد است.
۴- به یُمن تغییر راهبرد صدور انقلاب به استراتژی تقویت چین، اژدها چهار دهه رشد ممتد اقتصاد را پشت سر نهاده. آن کشور فقیر وگرسنه دهه ۷۰، حالا سهمش از اقتصاد جهانی به ۱۵٪ نزدیک می شود. دومین بودجه دفاعی دنیا را دارد که از مجموع روسیه، انگلیس و فرانسه بیشترست! در تمام این سالها با همین قواعد دنیایِ آمریکائی کج دار ومریز، بازی کرده و قوی شده. هنوز هوشمندانه و فروتنانه منکرست که ابر قدرت شده یا در صددست جای آمریکا را بگیرد. چینِ عاقل، لاجرم ابر قدرت خواهد شد و اکنون نیز قدرت دوم جهانست.
۵-ایران که حتی ۰/۵٪ اقتصاد یا ۱٪ بودجه دفاعی دنیا را نداشت، بجای تمرکز بر تقویت خود، دنبال تغییر قواعد بازی رفت. جنگ طولانی و بی برنامه با نظم جهانی آمریکایی، ریشه های ایران را فرسوده. خزانه خالی، فساد فراگیر، سرمایه اجتماعی ضعیف، دشمن زیاد، متحد مفقود، سرمایه ومغزها در حال فرار، چالش ها زورآور وبندهای تحریم محکم است. حکومت کُند و ناهوشمند می نماید و ناتوانِ از حل مساله است.
اینجا ایستاده ایم چون دنیا را نشناخته ، بازیگوشانه تعادلات ریاضی قدرت را انکار و بدنبال سراب دویده ایم. روزگارمان جوریست که هر که به ما می رسد، نه فقط چین و روسیه بل سریلانکا و عراق بدون توجه به منافع ما، خرِ خود می راند. ضعیف ترین کشورهای جهان، حقوق بدیهی ما (حتی حق تسلط بر اموالمان) را بدون ترس از عواقب، نقض می کند. تا بدل به کشوری فرصت جو، حسابگر و واقع نگر نشویم، آب به آسیاب هر که باشد، گندم ما آرد نمی شود.
۶- ایران عقب افتاد وگرفتار اوهام شد . دار و ندارمان را در نبردهایی باخته ایم که اولویت ما نبودند. در کوره راههایی روانیم که به هیچ جا نمی رسد. گرفتار بحرانهایی هستیم که دیگران قرنهاست پرونده اش را بسته اند. گویی طلسمی سیاه بر جان ما مستولیست. اگر می خواهیم طومار این کهن دیار بهم نپیچد، آب را باید به جوی گرداند. دشوار ولی ممکنست. چالش هایمان متعدد و سنگین اند. اما در نیروی انسانی، زیر ساخت ها، موقعیت ژئوپلتیک، پتانسیل تولید، منابع، حجم بازار و اندوخته تمدنی مزایایی داریم. اگر عاقل باشیم، اینها به کار می آیند. محتاج تغییر از درونیم، تغییر در نگرشمان به جهان و شیوه حکمرانی. باید چالش ها را برسمیت بشناسیم. باید جمهوریت مرده را زنده کنیم و ساختار حکمرانی را با شرائط قرن ۲۱ متناسب کنیم. باید وزن خود وتناسبش با دیگر بازیگران منطقه و جهان را بفهمیم . باید راهبردهایی منطبق با واقعیات و اهدافی متناسب با منافع ملی اتخاذ کنیم. باید کاری کنیم ملت احساس پیشرفت کند و راضی باشد. باید اوهام و خیالات را وانهیم!
خدا ایران را از شر دشمنان بیگانه و خودی حفظ کند! آمین!
اگر حوصله کنید و واژه های سردار مبارزه با تهاجم فرهنگی را گوگل کنید به عکسهای زیر می رسید:
ظاهرا رسیدن از درجات گروهبانی به سرداری در این کشور هم چنان ادامه دارد.