افلاطون اعتقاد داشت که مرکز در زمین کائنات قرار دارد و سیارات در مدارهایی دایره وار به گرد آن می چرخند. این فرض با مشاهدات و رصدهای نجومی سازگار نبود چرا که حرکت سیارات دارای آشفتگی هایی بود که با فرض دایره وار بودن مدارهای آنها جور در نمی آمد. ائودوکسوس شاگرد افلاطون بود و سعی کرد تا با اضافه کردن چند مدار دایره وار دیگر اشکال آشفتگی های حرکت سیارات را بر طرف کند. طرح ائودوکسوس با اینکه بسیار هوشمندانه بود اما اشکالاتی داشت که بعدها بطلمیوس سعی کرد تا آنها را با یک نظریه دیگر برطرف کند. فیلم کوتاه زیر در این باره است:
گالیله اولین کسی نبود که دوربین را ساخت ولی اولین کسی بود که با استفاده از دوربین به آسمان و ستارگان نگاه کرد. او توانست چهار قمر مشتری را کشف کند و اهله زهره را ببیند. اما واقعا گالیله با دوربین نجومی خود چه چیزهایی را مشاهده کرد. فیلم زیر در این باره است.
یک مستند تاریخی درباره اینکه مفهوم کائنات قبلا چه بوده است و پس از ارائه تئوری بیگ بنگ این مفهوم چه تغییراتی داشته است. با هم ببینیم:
سالها پس از آنکه مأمون عباسی دستور داد تا ستاره شناسان دربارش محیط/قطر کره زمین را اندازه بگیرند ابوریحان بیرونی در هندوستان تصمیم گرفت تا همین اندازه گیری را اینبار با روشی جدید امتحان کند. فیلم زیر را ببینید
در زمان مأمون خلیفه عباسی تعدادی از ستاره شناسان مأمور شدند تا محیط کره زمین را اندازه بگیرند. داستان آن را از اینجا گوش کنید.
یک لحظه چشمانتان را ببندید. شما در ماشین زمان نشسته اید و قرار است تا به رصدخانه مراغه بروید و زیر نظر خواجه نصیرالدین طوسی ریاضیات و نجوم یاد بگیرید. این دوره آموزشی با تدریس کتاب "اصول اقلیدس" (Euclid's Elements) آغاز می شود و با کتاب "مجسطی بطلمیوس" (Syntaxis Mathematica) پایان می یابد. اما آیا "وسط" این دو شاهکار ریاضیات دوران کهن کتابهای دیگری هم تدریس می شد؟ جواب آری است. کتابهایی که بین اصول و مجسطی تدریس می شد در جهان اسلام "متوسطات" و در جهان غرب The little astronomy یا The intermediate woks نامیده می شدند. هم در قرون وسطای مسیحی و هم در قرون میانه اسلامی باور عموم ستاره شناسان بر این بود که این کتابها پیش نیاز مجسطی هستند.
خوب است که نگاهی به عنوانهای کتابهای متوسطات بیندازیم. متوسطات عبارت بودند از:
اُکر تئودوسیوس (Theodosius’s Sphaerica)
المساکن تئودوسیوس (Theodosius’s On Habitations)
ایام و لیالی تئودوسیوس (Theodosius’s On Days and Nights)
کرة المتحرکه اتولوقوس (Autolycus’s On the Moving Sphere)
طلوع و غروب اتولوقوس (Autolycus’s On Risings and Settings)
المناظر اقلیدس (Euclid’s Optics)
و فی اشکال الکریه منلائوس (Spherics (Menelaus))
معطیات اقلیدس (Euclid's Data)
ظاهرات الفلک اقلیدس
معرفة مساحة الاشکال البسیطة و الکریة بنوموسی
المفروضات ثابت بن قرّه
المأخوذات ارشمیدس
فی جرم النیّرین و بعدیهما از آریستارخوس ساموسی (Aristarchus’s On Sizes and Distances)
فی کرة و الاستوانة ارشمیدس(On the Sphere and Cylinder)
فی تکسیر الدایرة ارشمیدس (Measurement of a Circle)
فی المطالع هوپسیکلس (Hypsicles’s Anaphoricus)
مخروطات آپولونیوس (Apollonius’ Conics)
البته نمی توان ادعا کرد که هر استادی تمامی این کتابها را به دانش آموزانش تدریس می کرده است. احتمالا تعداد کتابهای متوسطات از دوره ای به دوره ای دیگر تغییر داشته، اما مجموعه ای که در بالا معرفی شد فهرستی از آن چیزی است که تدریس آن برای منجمین دوران گذشته در کشورهای اسلامی رایجتر بوده است. همچنین، همان طور که ذکر شد، در اروپای مسیحی هم متعلّمین پس از فراگیری اصول اقلیدس کمابیش همین مجموعه را فرا می گرفتند.
با نگاهی به عنوان کتابهای متوسطات می توان آنها را در سه دسته جداگانه جای داد:
الف- کتابهای مربوط به حوزه هندسه و مثلثات کروی
ب-کتابهای مربوط به حوزه نجوم
ج-کتابهای مربوط به حوزه اپتیک
آموزش یک ستاره شناس در گذشته فرآیندی پر مشقت بود که سالها به طول می انجامید و طالب این علم باید مجموعه متنوعی از شاخه های ریاضیات را فرامی گرفت تا بتواند یک ستاره شناس کارآمد شود.
گردآوری: رضا کیانی موحد، دانشجوی دکترا تاریخ علم