جنگها و تاریخ

جنگها و تاریخ، فضایی برای بررسی رویدادهای تاریخی و جنگها است.

جنگها و تاریخ

جنگها و تاریخ، فضایی برای بررسی رویدادهای تاریخی و جنگها است.

بر باد رفته

undefined

دو فروند تایگر نیروی هوایی آمریکا به همراه یک فروند میگ17 و یک فروند میگ21 که این نیرو در اختیار دارد.

جمع آوری اطلاعات نظامی سابقه ای به اندازه تاریخ جنگ دارد. هر زمان که جنگی درمی گرفته است همیشه کسانی بوده اند که می خواسته اند درباره اهداف، توانایی ها و سلاح های دشمنانشان بیشتر بدانند. هنوز هم- بیش از همیشه- فعالیتهای اطلاعاتی بر پایه شایعه یا به قولی "حدسهای پرورش یافته" قراردارد. گاه این شایعات گفتگوهای خشم آلودی را سبب می شوند. بنابراین، برای اثبات دقت و سلامت اطلاعاتی که درباره دشمن جمع آوری شده اند تنها یک راه باقی می ماند؛ به دست آوردن نمونه های اصلی از تکنولوژی حریف و یا اسناد نظامی وی. از دوران جنگ جهانی دوم به بعد چند کشور در چنین فعالیتهای موفق تر از دیگران عمل کرده اند. داستان دزدی های تکنولوژیک در حوزه نظامی را با هم بخوانیم.

پروژه شربورگ

undefined

در اوایل دهه ی 60 نیروی دریایی اسرائیل تصمیم گرفت تا شناورهای قدیمی خود را با کشتی های جدیدتر و مدرنتر عوض کند. در ابتدا اسرائیلیها به آلمان روی آوردند اما فشار اعراب بر روی آلمان سبب شد تا اسرائیل دست نیاز به سوی فرانسوی ها دراز کند.  اما تهاجم غافلگیرکننده ی اسرائیل در ژوئن 1967 و شکست خفت بار اعراب در جنگ شش روزه به ماه عسل بین فرانسه و اسرائیل پایان داد. مارشال دوگل تصمیم گرفت تا جلوی ارسال سلاح های فرانسوی به اسرائیل را بگیرد. یک سال بعد از جنگ 6 روزه تعدادی از چتربازان اسرائیل به فرودگاه بیروت حمله کردند و این مسئله سبب شد تا دوگل فروش هر گونه سلاحی را به اسرائیل ممنوع کند. هر چند که قراردادهای فروش سلاح به اسرائیل لغو شدند اما دوگل از ترس افزایش بیکاری و اعتصاب کارگران دستور داد تا به ساخت و تکمیل قایقهای موشک انداز اسرائیلی ادامه داده شود. درنتیجه سرویسهای اطلاعاتی اسرائیل تصمیم گرفتند تا کشتی ها را،که اکنون کار ساخت آنها به پایان رسیده بود، به هر قیمت که شده بدزدند و به اسرائیل ببرند. داستان این دزدی تاریخی را در فایل زیر بخوانید.

دام نامرئی

https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/8/8b/Mogharebi.gif

اواسط سال 55 بود که یه ماشین گشت ساواک در حوالی خیابان نفت تهران متوجه یه ماشین نمره سیاسی شد که با دو نفر سرنشین کنار خیابان پارک کرده بود و هیچ کار خاصی انجام نمیداد. شامه ی افراد ساواک تیز شد و پس از تحقیق فهمیدن که سه نفر افسر عالی رتبه ی ارتش در اون حوالی زندگی می کنن. ساواک چند خونه توی اون منطقه رو اجرا کرد و کل منطقه و رفت و آمد ها رو تحت نظر گرفت و در نهایت متوجه همکاری اطلاعاتی یک سرلشکر ارتش به نام احمد مقربی با عوامل کا گ ب شد. بعد از حدود یک سال و نیم مراقبت نامحسوس بالاخره ساواک تونست سرلشکر مقربی رو در هنگام مبادله ی اطلاعات با روسها دستگیر بکنه. پس از بازجویی و محاکمه مقربی محکوم به اعدام شد و در دی ماه 56 حکم اعدام درباره ش صادر شد.

ساواک به یکی از موفقیت های بزرگ ضداطلاعات دست یافته بود و حالا بین سرویسهای جاسوسی کشورهای غربی می تونست سری بالا بگیره. این موفقیت ساواک رو تشویق کرد تا بخواد کل عملیات رو از ابتدا تا انتها به صورت یه فیلم سینمایی دربیاره. این فیلم هم میتونست ابهت و قدرت ساواک رو به مردم نشون بده و هم سابقه ی خشن اون رو از ذهن مردم پاک بکنه. درضمن اخطاری بود برای کسانی که هنوز به صورت مخفیانه با روسها یا دیگر عوامل خارجی رابطه داشتند.

ساخت فیلم دام نامرئی به کارگردان گمنامی به نام فریبرز صالح سپرده شد و صالح با ساخت یک فیلم سه ساعته نشون داد که تیمهای تعقیب و مراقبت ساواک چه جوری کار می کنن، گزارشها چه جوری جمع آوری و بررسی می شن و در نهایت مقربی چه جوری دستگیر میشه. توصیه می کنم به جای دیدن فیلمها  و سریال های تخیلی مثل گاندوی یک و دو و سه (که بر اساس رویا و خیال بافی های یه عده ساخته شدن) بشینید و یه بار فیلم دام نامرئی رو ببینید. این فیلم مدتها مفقود بود و نسبتا همین اواخر بود که یه خدا خیرش بده ای اون رو توی آرشیوها پیدا کرد و توی اینترنت بارگذاری کرد.

ببینید و عبرت بگیرید.

پی نوشت: بعد از انقلاب روسها خیلی دوس داشتن تا بدونن ساواک چه طوری از جریان جاسوسی مقربی سردرآوردن. این قضیه خودش باعث کلی دردسر شد که مطالعه ی اون رو هم توصیه می کنم.