بزرگواری هست به اسم محسن حسام مظاهری. وبلاگی داره که میتونید مطالب قبلی ش رو بخونید چون الان مدتیه که دیگه متروکه شده و سقف ش تار عنکبوت بسته. و یه کانال تلقرامی هم داره که می تونید با اسم دین فرهنگ جامعه اون رو سرچ کنید. حاج محسن جامعه شناسی خونده و چون اهل خدا و پیغمبره فوکوس کرده روی جامعه شناسی شیعه و مطالبش هم دست اول و نقده و هم خوندنی.
یه حرفهایی داره به این مضمون (نقل به مضمون می کنم) : دو جور شیعه داریم. شیعه ی نوع اول توی قم و نجف و مشهد نشسته و سرش توی کتاب و حدیث و ... و پس از کلی دود چراغ خوردن و مرارت و زحمت حکم فقهی و فتوا صادر میکنه. شیعه ی نوع دوم توی خیابونهای ایران و عراق و جنوب لبنان و افغانستان و پاکستان راه می ره و اصلا کاری به اون شیعه ی نوع اول نداره مگر وقتی که براش صرف کنه. خلاصه حرفش اینه که دینداری مردم عادی خیلی ربطی به دینداری استاندارد حوزه نداره. مردم عادی در خیلی از موارد به قول ما می پیچونن و اون راهی رو میرن که بیشتر باهاش حال می کنن نه اون راهی رو که فقها و فضلای حوزه میگن.
حالا حرفهاش رو خودتون بخونید بیشتر دست تون میاد. من امروز می خوام درباره ی یه خصوصیت مشترک شیعیان نوع دوم بحث کنم. و اون خصوصیت این هست که این بزرگواران اگر به کسی علاقه عمیق قلبی داشته باشن ( و یا نفرت شدید) نمیتونن باور کنن که طرف به مرگ طبیعی مرده باشه. یعنی از دید اونها اگر طرف مومن و متقی باشه حتما به شهادت رسیده و اگر کافر حربی باشه حتما به تیر غیب گرفتار شده. نمونه ش م حضرت زهرا (س) هست که از دید شیعه شهید شده. حالا شما هزار تا دلیل تاریخی و مدرک و سند بیار تو کتش نمیره. مگه میشه؟ حتما دختر پیامبر باید شهید شده باشه. می پرسی چه جوری؟ میگه عمر با در زد توی پهلوش. میگی بابا اصلا اون موقع توی عربستان (حجاز) در چوبی نبوده که بخوای بزنی باهاش به پهلوی کسی. شما یه صحابه نمیتونی پیدا کنی که لقبش نجار باشه. درست کردن در چوبی یه مینیممی از تمدن میخواد که حتا در شهرهای اون موقع عربستان فاقد اون بودن. و آنچه که دلیل و برهان بیاورید البته جز آب در هاون کوبیدن نیست. نمونه دیگرش هم مرگ دلخراش مرحوم رفسنجانی در استخر هست که از هر ایرانی بپرسی علتش رو با قسم و آیه میخواد ثابت کنه که خودشون کشتن ش... حالا این خودشون کی هست دیگه والله اعلم.
حالا برای نمونه آگهی که به دیوار اداره مون زده بودن رو اینجا میذارم تا بهتر متوجه عرایضم بشید:
سلام آقا رضا یه چند روزی نبودی و بعد هم که اومدی ثبت نظرات بسته بود نگران شدم امروز هم که این مطلبتو خوندم نگرانتر شدم مواظب خودت باش
جدن فک میکنی با کسایی ک اصل و اساس تفکرات و اعتقاداتشون خرافات هست، و کلش رو رو هم جمع کنی نمیتونی ی صفحه مطلب منطقی ازش دربیاری، با سند و مدرک تاریخی میشه صحبت کرد؟