جنگها و تاریخ

جنگها و تاریخ، فضایی برای بررسی رویدادهای تاریخی و جنگها است.

جنگها و تاریخ

جنگها و تاریخ، فضایی برای بررسی رویدادهای تاریخی و جنگها است.

تهدید اسرائیل



محسن رضایی در مصاحبه خود با شبکه خبر در روز 29 خرداد 1404 تهدید کرد که ایران بمب هسته ای خواهد ساخت و بر سر اسرائیل خواهد زد.

پیش‌بینی وضع هوا تا پایان تابستان

✍️ نویسنده: رضا کیانی موحد

 

همان‌طور که قبلاً گفته‌ام، پیش‌بینی آینده کار احمق‌هاست؛اما خوب! من هم مثل هر ایرانی اصیل دیگری، نمی‌توانم جلوی خودم را بگیرم. پس ببینیم:

 

☀️‌ مذاکرات مستقیم ایران و آمریکا طی یک تا دو هفته آینده آغاز می‌شود و ممکن است که با فشار آمریکا برای نشستن اسرائیل در کنار آمریکا همراه باشد. طرف مقابل برای حفظ جایگاه خود در یک اقتصاد رانتی ناچار به دادن باج‌هایی خواهد بود:

 

پیش بینی جنگ در اسفند ماه 1403



در مصاحبه روز 29 خرداد 1404 محسن رضایی می گوید که از اسفندماه در انتظار آغاز جنگ بوده اند؟ سوال این است که اگر این چنین است  چرا هیچ آماده سازی صورت نگرفت؟ چرا ذهن مردم آماده نشد؟ چرا سوخت  و غذا ذخیره نشد؟ چرا پناهگاه ساخته نشد و  از همه مهمتر چرا نیروهای نظامی واطلاعاتی ما کاملا غافلگیر شدند و این همه از فرماندهان عالی رتبه و دانشمندان در طی جنگ کشته شدند؟

عقاب صحرا

خواندن زندگی نامه خلبانهای آس از قسمتهای همیشه جذاب تاریخ نظامی گری است. این که این افراد به چه پیروزیهایی رسیدند، از کجا آمدند، چه کردند و چه خصوصیات اخلاقی داشتند همواره برای عموم مردم جذاب بوده است . از میان خلبانهای آس جنگ جهانی دوم اما یواخیم مارسی جزو عجیب ترین نمونه هاست. مارسی در اواسط جنگ و در حین نبردهای هوایی شمال آفریقا کشته شد. اگر تا انتهای جنگ زنده بود شاید رکورد پیروزیهای هوایی او بیشتر از هر کس دیگری میشد. زندگی نامه او را در فایل زیر بخوانید:

عقاب صحراhttps://s33.picofile.com/file/8485540850/Desert_Eagle.pdf.html

از امت اسلامی تا ملت ایران: چرخش گفتمانی در بیانات آیت‌الله خامنه‌ای

 

 چکیده

در سال‌های اخیر، به‌ویژه در پی تحولات ژئوپلتیک و درگیری‌های نظامی، گفتمان سیاسی آیت‌الله خامنه‌ای شاهد نوعی تغییر مفهومی بوده است. مقایسه‌ی سخنرانی‌های گذشته با بیانیه‌ی اخیر ایشان، پس از بمباران مراکز هسته ای ایران توسط آمریکا و پذیرفتن آتش بس توسط ایران و اسرائیل در پی جنگ 12 روزه، در نشان می‌دهد که مخاطبین وی از «امت اسلامی» به «ملت ایران» تبدیل شده اند.

 ۱. مقدمه

ایدئولوژی رسمی جمهوری اسلامی پس از انقلاب ۱۳۵۷ بر امت‌گرایی اسلامی و صدور انقلاب استوار بود. آیت‌الله خامنه‌ای نیز در دهه‌های گذشته بارها از «امت واحده»، «وحدت مسلمین» و «جهاد اسلامی» سخن گفته است (مصلحی و اسلامی، ۱۴۰۳)[10]. اما سخنرانی اخیر او درباره حمله مستقیم آمریکا و اسرائیل به ایران در ۲۶ ژوئن ۲۰۲۵، نقطه‌ی عطفی در این روند است، که در آن «ملت ایران» به‌عنوان محور اصلی گفتمان معرفی می‌شود.

 

 ۲. تغییر در واژگان گفتمانی

در سخنرانی اخیر، واژه‌هایی چون «ملت ایران»، «تمدن کهن»، «عزت ملی» و «فرهنگ ایرانی» برجسته شده‌اند. در مقابل، مفاهیمی چون «امت اسلامی» یا «جهان اسلام» که در سخنرانی‌های پیشین پررنگ بودند(مصلحی و اسلامی، ۱۴۰۳)[10]، حذف شده‌اند و به کار گرفته نشده اند.

 ۳. تغییر در منبع مشروعیت و مخاطب

آیت الله خامنه‌ای در این سخنرانی، مشروعیت اقدامات جمهوری اسلامی را از «ملت ایران» می‌گیرد، نه از رسالت فراملی اسلامی که تا کنون قائل به آن بودند. این تغییر در مخاطب، از «امت» به «ملت»، نشان‌دهنده‌ی چرخش در گفتمان رسمی جمهوری اسلامی در حال حاضر است (نام‌برادرشاد، ۱۴۰۲)[11].

 ۴. بازخوانی تاریخی این چرخش

تحلیل‌های گفتمانی نشان می‌دهند که از دهه ۱۳۹۰ به بعد، به‌ویژه پس از تحولات منطقه‌ای و فشارهای داخلی، گفتمان رسمی جمهوری اسلامی به‌تدریج از آرمان‌گرایی فراملی به واقع‌گرایی ملی‌محور متمایل شده است (اشرفی و مظفری نیکو، ۱۴۰۳)[9].

 

  

 ۵. عوامل زمینه‌ساز این تغییر

 افول قدرت منطقه‌ای ایران و هزینه‌های بالای محور مقاومت همراه با بازده اندک آنها در راستای تأمین امنیت جمهوری اسلامی؛ 

 افزایش نارضایتی داخلی و کاهش مشروعیت گفتمان جهادی و مبارزه در راستای پیروزی در جنگهای صلیبی بر علیه دشمن مشترک یهود-مسیحی؛ 

 ضرورت بسیج افکار عمومی داخلی با تکیه بر غرور ملی؛ 

 رقابت با ابرقدرت‌ها (مثلا آمریکا) و دیگر قدرتهای منطقه ای (مثلا اسرائیل و ترکیه) در میدان ملی‌گرایی.

 ۶. نتیجه‌گیری

سخنرانی اخیر رهبری جمهوری اسلامی ایران بازتاب دهنده ی تغییری مهم در صورت‌بندی هویتی جمهوری اسلامی است: از امتی فراملی که وظیفه‌ی جهانی دارد، به ملتی تاریخی که باید از عزت و شرف خود دفاع کند. این تغییر لزوماً به‌معنای نفی کامل ایدئولوژی اسلامی نیست، اما نشان می‌دهد که الگوی جدیدی از مشروعیت و روایت سیاسی در حال تثبیت شدن استروایتی که بر «ایران» به‌عنوان یک ملت مستقل و صاحب‌فرهنگ تأکید دارد، نه صرفاً به‌عنوان پاره‌ای از امت اسلامی.

 منابع و مآخذ

 

1. [بازتاب نخستین واکنش رهبر انقلاب به آتش‌بس در رسانه‌های جهان] خبرگزاری مهر، ۱۴۰۴ 

2. [سخنرانی‌ای برای دل اهل خانه] رادیو فرانسه، ۱۴۰۴ 

3. [سی‌ان‌ان: رهبر عالی ایران پیام قاطعانه‌ای به ترامپ داد] کیهان، ۱۴۰۴ 

4. [پیام رهبر انقلاب با محور «سیلی سخت ایران به آمریکا»] ایرنا، ۱۴۰۴ 

5. [از سیلی ایران به آمریکا تا فروپاشی اسرائیل] همشهری آنلاین، ۱۴۰۴ 

6. مصلحی، زهرا و اسلامی، سعید. (۱۴۰۳). نظریه امت اسلامی در اندیشه سیاسی آیت‌الله خامنه‌ای. فصلنامه الهیات و معارف اسلامی، شماره ۶، صص. ۲۶۴۱. [لینک مقاله]

7. نام‌برادرشاد، فرهاد. (۱۴۰۲). تأملی در جایگاه امت‌باوری و ملت‌گرایی در جمهوری اسلامی ایران. دوفصلنامه تاریخ‌نامه انقلاب، شماره ۱۳ و ۱۴. [لینک مقاله]

8. اشرفی، اکبر و مظفری نیکو، علیرضا. (۱۴۰۳). وقته‌ها و مختصات گفتمان هندسه جدید قدرت در اندیشه آیت‌الله خامنه‌ای. مجله ایرانی مطالعات آسیا، شماره ۱، صص. ۲۴۵۲۷۶. [لینک مقاله]

 

مقایسه آرم سپاه پاسداران با آرم سازمان اخوان المسلمین

هم اولین رهبر انقلاب اسلامی ایران ، آیت الله #خمینی، و هم جانشین بلافصلش ،آیت الله #خامنه_ای، تحت تأثیر دکترین اخوان المسلمین بودند. برای یک مقایسه ساده شاید بد نباشد آرم سازمان #اخوان_المسلمین را با آرم #سپاه_پاسداران به صورتی موجز مقایسه کنیم. شباهتها: 1- در هر دو آرم سلاح وجود دارد که نشان می دهد هر دو تفکر به جهاد اعتقاد دارند و راه ترویج افکار خود را از طریق جنگ می دانند. 2- آرم اخوان المسلمین گرد است و در آرم سپاه کره زمین وجود دارد که نشان می دهد هر دو سازمان خود را فراملی و دعوت خود را جهانی می دانند. 3- در هر دو آرم تصویری از کتاب خدا (#قرآن) به عنوان مرجع ایدئولوژیک وجود دارد. 4 در هر دو آرم به آیه واعدول لهم مااستطعتم بالقوه استناد شده که دوباره نشان می دهد هر دو سازمان خود را سازمانی می دانند که باید برای جنگهای ایدئولوژیک آماده باشد. به هر حال:

در خانه اگر کس است/ یک حرف بس است

جنگها و تاریخ را در جای جای فضای مجازی می توانید بیابید

هفته پیش که اینترنت به خاطر حمله اسراییل قلط شد من به صورت معجزه آسایی اینترنت داشتم. تصمیم گرفت تا زمانی که وضعیت سفید بشه اخبار رو بگیرم و به صورت خلاصه در اختیار دوستان بگذارم. از دیروز که آتش بس شد دیگه نیازی نیست. کم کم وضعیت نت داره عادی میشه. اما برای کسانی که با پلتفرمهای دیگری مانند تلگرام بیشتر خو گرفته اند آدرس خود را می گذارم بلکه بخواهند مطالب رو آنجا دنبال بکنند. 


https://t.me/warsandhistory

یک کانال یویتویب هم داریم به آدرس زیر

https://www.youtube.com/channel/UCIZ6jdF_b3Iv-GPYaD0cJ2A

آیا ایران در مسیر پذیرش دوفاکتوی اسرائیل قرار گرفته است؟

با توجه به وقایع روزهای اخیر و بمباران مستقیم ایران توسط آمریکا امکان دارد که ایران به صورت دوفاکتو موجودیت اسرائیل را به رسمیت بشناسد. از چت جی پی تی خواستم یک سناریو درباره به رسمیت شناختن دوفاکتوی اسرائیل توسط ایران تهیه بکند:


تحلیل یک سناریوی ممکن پس از آتش‌بس موقت

پس از آتش‌بس موقت میان ایران و اسرائیل که تحت فشارهای نظامی و دیپلماتیک آمریکا به‌دست آمد، این پرسش مطرح شده است که آیا این توقف درگیری‌ها می‌تواند سرآغاز یک تغییر عمیق‌تر در سیاست‌های منطقه‌ای جمهوری اسلامی باشد؟
سؤالی که ذهن بسیاری را به خود مشغول کرده این است:

آیا ممکن است ایران، بدون اعلام رسمی، موجودیت اسرائیل را به‌صورت دوفاکتو بپذیرد و وارد مرحله‌ای از تغییر رفتار شود؟

در این یادداشت، سناریویی واقع‌گرایانه و گام‌به‌گام را ترسیم می‌کنیم که در آن ایران – تحت فشار خارجی و بحران داخلی – به سمت پذیرش دوفاکتوی اسرائیل حرکت می‌کند، بدون آن‌که از مواضع ایدئولوژیک خود عقب‌نشینی رسمی داشته باشد.


 مرحله اول: فشار و وعده

در ماه‌های ابتدایی، آمریکا و متحدانش با حملات محدود اما هدفمند به زیرساخت‌های نظامی و هسته‌ای ایران، و در عین حال، با ارسال سیگنال‌هایی از آمادگی برای مذاکره و رفع تحریم‌ها، تلاش می‌کنند تا ایران را در نقطه‌ای از تعادل شکننده نگه دارند. ایران، در آستانه بحران اقتصادی، وارد فاز تفکر در مورد «تغییر نرم» می‌شود.


 مرحله دوم: تغییر لحن، نه تغییر موضع

لحن رسانه‌ای ایران درباره اسرائیل از «نابودی» به «دفاع از فلسطینیان» منتقل می‌شود. در همین زمان، شعارهای نمادین از کتاب‌های درسی و سخنرانی‌ها به تدریج حذف می‌شود. هم‌زمان، ایران نقش میانجی‌هایی مانند قطر یا عمان را تقویت می‌کند.


 مرحله سوم: گفت‌وگوی غیررسمی

در گامی مهم، ایران و اسرائیل وارد تعاملات غیرمستقیم می‌شوند؛ مثلاً برای اجتناب از برخورد نظامی در لبنان یا خلیج‌فارس. همچنین ایران در مجامعی شرکت می‌کند که اسرائیل نیز در آن حضور دارد—بدون آنکه اعتراض یا ترک جلسه کند.


 مرحله چهارم: واقعیت دوفاکتو

بدون برقراری روابط دیپلماتیک یا رسمی، ایران در عمل موجودیت اسرائیل را به‌عنوان یک بازیگر منطقه‌ای در نظر می‌گیرد و در قالب همکاری‌های چندجانبه (امنیتی، انرژی، دریایی) با حضور اسرائیل مشارکت می‌کند. در سطح داخلی اما، سیاست‌گذاران با احتیاط کامل تلاش می‌کنند تا شعارهای سنتی حفظ شود تا اعتراضات داخلی مهار گردد.


 تبعات احتمالی

  • در اقتصاد: برخی تحریم‌ها کاهش می‌یابد، سرمایه‌گذاری عربی جذب می‌شود، فشار عمومی کاهش می‌یابد.

  • در سیاست داخلی: شکاف میان اصولگرایان تندرو و نیروهای عمل‌گرا افزایش می‌یابد.

  • در محور مقاومت: ابهام راهبردی در حزب‌الله و حماس تشدید می‌شود.

  • در منطقه: ایران از چهره یک تهدید مطلق، به یک بازیگر «عقل‌گرا» در نگاه بخشی از جهان عرب تبدیل می‌شود.


 جمع‌بندی

پذیرش دوفاکتوی اسرائیل، نه به‌معنای صلح، نه پایان ایدئولوژی، و نه دوستی، بلکه نوعی تاکتیک بقاء برای نظام سیاسی ایران در برابر فشارهای عظیم خارجی و بحران داخلی است. اگر چنین سناریویی به وقوع بپیوندد، باید آن را نه نقطه پایان تنش‌ها، بلکه شروع فاز جدیدی از بازی بزرگ خاورمیانه بدانیم.



ریشه‌های دشمنی جمهوری اسلامی ایران با اسرائیل


رضا کیانی موحد

توجه: این مقاله با کمک و یاری گستردۀ چت جی پی تی نوشته شده است.

تا به امروز دو تحلیل جداگانه از جنگ اخیر ایران-اسرائیل در وبلاگم منتشر کرده ام. سوالی که شاید ذهن بعضی از خوانندگان را درگیر کرده باشد این است که اصولا دشمنی ایران با اسرائیل از کجا آغاز شد؟ دم دستی ترین پاسخ این است که چون اسرائیل خاک یک کشور مسلمان را اشغال کرده است؛ پس ایران هم به عنوان یک کشور مسلمان خود را موظف به دفاع از مردم فلسطین می داند. اما این تنها گوشه ای از حقیقت است. دشمنی جمهوری اسلامی ایران با اسرائیل، یکی از پیچیده‌ترین تضادهای سیاسی-ایدئولوژیک منطقه‌ای است که در چهار محور اصلی قابل تحلیل است: تأثیر اندیشه‌های اخوان‌المسلمین در رهبران سیاسی جمهوری اسلامی، نقشی که جمهوری اسلامی به عنوان ژاندارم منطقه برای خود تعیین کرده است، تفسیر آیه نفی سبیل از دید رهبران سیاسی جمهوری اسلامی، و نقش نمادین تاریخی که رهبران سیاسی جمهوری اسلامی در این جنگ صلیبی مدرن برای خود قائل شده اند.


محور اول: تأثیر اندیشه‌های اخوان‌المسلمین در گفتمان رهبران سیاسی جمهوری اسلامی

اندیشه سیاسی و دینی آیت‌الله خمینی در سال‌های پیش از انقلاب و پس از آن، از برخی آموزه‌ها و مبانی اخوان‌المسلمین تأثیر پذیرفته است. اخوان‌المسلمین، به‌عنوان بزرگ‌ترین جنبش اسلام‌گرای سنی در قرن بیستم، بر وحدت امت اسلامی، مقابله با استبداد و استعمار و احیای حاکمیت شریعت تأکید داشت.

خمینی نیز در سخنرانی‌ها و آثار خود بر ضرورت وحدت مذاهب اسلامی و مبارزه با سلطه بیگانه تأکید کرد. همچنین، اندیشه ولایت فقیه در ایران، از آثاری مانند نظریه‌های سید قطب، یکی از متفکران برجسته اخوان، متأثر بوده است. این تأکید بر هویت اسلامی مشترک، محوریت مقاومت در برابر دشمنان امت اسلام (که اسرائیل و حامیانش محسوب می‌شوند) و نفی هرگونه تسلط کفار بر مؤمنان، بنیان‌های فکری دشمنی امام خمینی با اسرائیل را شکل داده است.

مستندات تاریخی

  • امام خمینی در کتاب ولایت فقیه می‌نویسد: «امت اسلام باید وحدت داشته باشد و از همه اختلافات عبور کند تا بتواند حکومت الله را تشکیل دهد.» (امام خمینی، ولایت فقیه، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران، ۱۳۸۸، ص ۱۵۰)
  • امام خمینی در پیام ۲۲ اسفند ۱۳۵۷ خطاب به امت اسلامی، اظهار داشت: «...امیدوارم که همه مسلمین متحد شوند و دست قدرتشان را در همه جهان بلند کنند...» (صحیفه امام، جلد ۴، ص ۳۵۰)
  • رهبر فعلی ایران، آیت‌الله خامنه‌ای، در دیدار با اعضای مجلس خبرگان (۱۳۹۶):
    «اتحاد امت اسلامی از وظایف اساسی ماست و باید مقابل توطئه دشمنان ایستاد.»
    (khamenei.ir)

محور دوم: جمهوری اسلامی به عنوان ژاندارم منطقه‌

پس از انقلاب ۱۳۵۷، سیاست خارجی جمهوری اسلامی به گونه‌ای طراحی شد که برخلاف دکترین ژاندارمی محمدرضا شاه (که ایران را ژاندارم آمریکا در خلیج فارس می‌دانست)، خود را به‌عنوان بازیگر مستقل و محور اصلی تصمیم‌گیری در منطقه معرفی کند. این دکترین با هدف ایجاد هژمونی منطقه‌ای بر اساس مبانی دینی و انقلابی طراحی شد. ایران پس از انقلاب در عمل تلاش کرده است تا:

·        بدون توجه به تفاوتهای دینی و فرهنگی کشورهای همسایه انقلاب سیاسی خود را به آنها صادر کند و نسخه خود از اسلام سیاسی را بر دیگران تحمیل کند.

·        قدرت بلامنازع خلیج فارس باشد.

·        نظم امنیتی منطقه را بر اساس دیدگاه خودش تعریف و مصالح امنیتی خود را بر همسایگان خود تحمیل کند.

·        دیگر کشورها (عربستان، امارات، عراق، بحرین...) را یا مقید به واکنش کُند یا درگیر در توازن با ایران نگه دارد.

ابزارهای اساسی ایران در پیشبرد سیایت خارجی خود عبارتند از:

·        نقش محوری در لبنان، سوریه، عراق و یمن به عنوان بزرگترین کشور شیعه و تغذیه گروه های شیعه در مناطق مختلف خاورمیانه.

·        حمایت از گروه‌های مسلح شبه نظامی که بر اساس الگوی بسیج شکل گرفته اند (حماس، حزب‌الله، انصارالله، حشد الشعبی).

·        تقویت بازوی نظامی فراسرزمینی (سپاه قدس و سازمانهای وابسته به آن مانند تیپ فاطمیون).

·        توسعه قدرت موشکی و دریایی در خلیج فارس.

·        دیپلماسی فعال با چین، روسیه و حتی در مواردی با قدرتهای منطقه ای مانند عربستان.

در مجموع می توان گفت که ایران پاسدار منطقه است، ولی نه برای یک قدرت خارجی، بلکه برای خودش و نظام ایدئولوژیکش. ایران سعی دارد تا نقش امپراطوری ساسانی را بار دیگر در قرن بیست و یکم برای خود بازتعریف کند. از دیدگاه ایدئولوژیک ایران حمایت خود از مستضعفان و امت اسلامی را دستاویزی مشروع برای دخالت در منطقه قلمداد می کند. این موضع، ایران را به دشمنی با اسرائیل، که نماد نفوذ غرب و آمریکا در منطقه است، سوق داده است. حمایت از گروه‌های مسلح شیعی، توسعه قدرت نظامی و دخالت در کشمکشهای منطقه‌ای، همه در راستای تحکیم این نقش ژاندارمی قرار دارد. بنابراین، ایران ضمن مخالفت با سلطه خارجی، عملاً سعی دارد تا نقش رهبری امنیتی و سیاسی منطقه را به دست بگیرد که این جایگاه با حضور و نفوذ اسرائیل در تضاد و رقابت مستقیم قرار دارد.

مستندات تاریخی

  • آیت‌الله خامنه‌ای در دیدار با فرماندهان سپاه (۳۰ آذر ۱۳۹۴):
    «ما در مسیر مقاومت قرار داریم و این مقاومت برای آزادسازی قدس و نابودی رژیم صهیونیستی است.»(khamenei.ir)
  • امام خمینی در دیدار با نمایندگان مجلس شورای اسلامی (۱۳۵۸):
    «ما باید از مستضعفین جهان حمایت کنیم و فلسطین را از دست صهیونیست‌ها آزاد نماییم.»
    (صحیفه امام، جلد ۵، ص ۲۷۰)

محور سوم: تفسیر آیه نفی سبیل در اندیشه خمینی و نقش آن در دشمنی با اسرائیل

آیه ۱۴۱ سوره نساء که مشهور به آیه «نفی سبیل» است، می‌فرماید:« وَلَنْ یَجْعَلَ اللَّهُ لِلْکَافِرِینَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ سَبِیلًا» (و خدا هرگز راه و سلطه‌ای برای کافران بر مؤمنان قرار نخواهد داد.)

این آیه به عنوان یک حکم قطعی در اندیشه امام خمینی، مبنای فقهی و کلامی مقابله با سلطه و تسلط کافران بر جامعه اسلامی محسوب می شود. خمینی این آیه را نه صرفاً یک شعار قرآنی بلکه یک دستورالعمل عملی و سیاسی می‌دانست که وظیفه حکومت اسلامی و مؤمنان را مقابله فعال با هرگونه سلطه کفار، اعم از نفوذ سیاسی، نظامی، فرهنگی یا اقتصادی بر مسلمانان تعریف می‌کند. آیه نفی سبیل در قالب ۱۵۲ قانون اساسی در سیاست خارجی ایران نهادینه شده است:

«سیاست خارجی جمهوری اسلامی بر اساس نفی هر گونه سلطه‌جویی و سلطه‌پذیری، حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور... است.»

این آیه به‌صورتی گسترده به‌عنوان توجیه شرعی برای موارد زیر به‌کار رفته:

·        مخالفت با قراردادهایی که به سلطه اقتصادی یا نظامی بیگانگان می‌انجامد (مثلاً مخالفتا با FATF، برجام، یا قراردادهای امنیتی با غرب)

·        توجیه خروج نیروهای آمریکایی از منطقه

·        حرمت فروش منابع زیرزمینی به دشمنان اسلام

·        مقابله با نفوذ فرهنگی و سیاسی غرب

به صورت خلاصه می توان گفت که این آیه مبنای شرعی برای:

·        رد سلطه بیگانه

·        تأکید بر استقلال ملی

·        مقاومت در برابر هژمونی غرب

از همین روی می بینیم که امام خمینی معتقد بود که وجود رژیم اسرائیل و حمایت‌های گسترده قدرت‌های غربی (به ویژه آمریکا) از آن، مصداق بارز «سبیل کافران» بر مؤمنین است و پذیرفتن آن نوعی ذلت و تسلیم در برابر کفار محسوب می‌شود. مبارزه با اسرائیل و مقابله با سلطه استکباری نه تنها یک سیاست دفاعی بلکه یک تکلیف شرعی است که باید با تمام قدرت دنبال شود. و در نتیجه، هیچ‌گونه سازش، مذاکره یا به رسمیت شناختن اسرائیل پذیرفته نیست، چرا که به معنی تن دادن به سلطه کافران است.

مستندات تاریخی

  • در سخنرانی تاریخی ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، امام خمینی با استناد به همین آیه اعلام کرد:
    «ما هرگز اجازه نمی‌دهیم دشمنان بر ما مسلط شوند. این دستور الهی است که از قرآن کریم می‌آید.» (صحیفه امام، جلد ۱، ص ۱۱۰)
  • در پیام مخالفت با لایحه کاپیتولاسیون در ۱۶ مرداد ۱۳۴۳، خمینی تصریح کرد که پذیرش سلطه مستشاران آمریکایی بر ایران خلاف حکم این آیه است و هرگونه تسلیم در برابر کفار مردود است. (صحیفه امام، جلد ۲، ص ۲۰۰)
  • رهبر انقلاب، خامنه‌ای، در بیانات خود در دیدار مسئولان نظام در سال ۱۳۹۷ بیان داشت:«این آیه چراغ راه ماست که اجازه ندهیم سلطه‌گران، چه آمریکا و چه اسرائیل، بر ملت ما مسلط شوند.»(khamenei.ir)

محور چهارم: نقش تاریخی و نمادین صلاح‌الدین ایوبی و جنگ صلیبی در هویت سیاسی جمهوری اسلامی و دشمنی با اسرائیل

نباید این نکته مهم را از نظر دور داشت که امام خمینی ولایت فقیه را نه‌تنها برای ایران، بلکه به‌عنوان یک الگو برای تمامی جهان اسلام و جایگزین خلافت سیاسی مسلمانان معرفی می‌کند. از یک طرف وی ادعا می کند که: «اسلام، نژاد و قوم نمی‌شناسد... حکومت اسلامی مرز ندارد.» (ولایت فقیه، ص ۶۰)؛ و از طرف دیگر می گوید: «در هر عصری، باید حکومت اسلامی تشکیل شود... نه تنها در ایران بلکه در تمام بلاد اسلامی.» (ولایت فقیه، ص ۲۶)، و چون از دید ایشان حکومت اسلامی تنها در صورتی مشروع است که به دست ولی فقیه اداره بشود، می توان نتیجه گرفت که امام خمینی در پی ایجاد یک کشور فراگیر اسلامی یا احیای خلافت اسلامی حول محور ولی فقیه بوده است. با چنین رویکردی باید انتظار داشت که او وظیفه دفاع از حدود کشورهای مسلمان را نیز بر عهده ولی فقیه می گذارد. تفاوت نمی کند که این ولی فقیه تنها در ایران بر مسند قدرت نشسته باشد و یا بر تمام جهان اسلام حکومت کند.

این چنین است که خمینی، و جانشنیش خامنه‌ای، در گفتمان خود بارها از شخصیت تاریخی صلاح‌الدین ایوبی به عنوان نماد مقاومت اسلامی در برابر صلیبیون یاد کرده‌اند و خود را وارث این راه و مأموران استمرار آن مبارزه می‌دانند. این نگرش، اسرائیل را نه صرفاً یک دولت سیاسی بلکه به عنوان نمادی از «صلیبیون جدید» و اشغالگران سرزمین‌های مقدس اسلامی معرفی می‌کند. از این منظر، مقابله با اسرائیل به عنوان یک «جنگ صلیبی مدرن» دیده شده و مقاومت در برابر آن را یک وظیفه تاریخی، دینی و سیاسی می‌انگارند.

این روایت تاریخی-ایدئولوژیک به نوعی به سیاست‌های منطقه‌ای سلطه گرانه ایران مشروعیت دینی و تاریخی می‌دهد، و از طرف دیگر، به کاهش امکان هرگونه مصالحه یا توافق پایدار با اسرائیل منجر می‌شود، زیرا آن را نه صرفاً یک دشمن سیاسی بلکه نماینده‌ای از نیروهای تاریخی اشغالگر می‌بیند.

مستندات تاریخی

  • آقای خامنه‌ای در دیدار با فرماندهان سپاه (۱۳۹۴): «ما راهی را می‌رویم که صلاح‌الدین ایوبی رفت؛ راه آزادی قدس و مقابله با اشغالگران.»(khamenei.ir)
  • امام خمینی در پیام روز قدس (۱۳۵۸): «مبارزه با اشغالگران قدس، جهاد بزرگ است و تا زمانی که آخرین سنگر اشغال آزاد نشود، نباید آرام گرفت.» (صحیفه امام، جلد ۱۵، ص ۴۵)
  • خامنه‌ای در بیانات سال ۱۳۹۸:«مقاومت ما استمرار همان مبارزه‌ای است که صلاح‌الدین آغاز کرد؛ ما در جبهه‌ای قرار داریم که نبرد میان حق و باطل است.»(khamenei.ir)

نتیجه‌گیری

دشمنی جمهوری اسلامی ایران با اسرائیل نتیجه ترکیب چهار عامل است:

۱. تأثیر اسلام سیاسی اخوان‌المسلمین؛

۲. نقش جمهوری اسلامی به عنوان ژاندارم مستقل منطقه‌ای؛

۳. تفسیر آیه نفی سبیل؛۴. الهام از صلاح‌الدین و جنگ صلیبی.

این چارچوب فکری، بنیان سیاست خصمانه ایران علیه اسرائیل است و تا امروز به قوت خود باقی است.


منابع

  1. امام خمینی، ولایت فقیه، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران، ۱۳۸۸.
  2. امام خمینی، صحیفه امام، جلد‌های ۱ تا ۱۶، تهران: موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۶۸۱۳۷۸.
  3. دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، سایت رسمی khamenei.ir
  4. سایت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی www.sepah.ir
  5. سید قطب، معالم فی الطریق، القاهرة، ۱۹۶۴.
  6. علامه طباطبایی، المیزان، ترجمه و تفسیر قرآن کریم، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۷.