جنگها و تاریخ

جنگها و تاریخ، فضایی برای بررسی رویدادهای تاریخی و جنگها است.

جنگها و تاریخ

جنگها و تاریخ، فضایی برای بررسی رویدادهای تاریخی و جنگها است.

طالبان تغییر کرده اند؟

مولوی عبدالحمید، امام جمعه اهل سنت زاهدان و از بزرگترین مراجع دینی اهل سنت در ایران، در حرفهای عجیب و غریبی فرموده اند که :

  1. طالبان ریشه مردمی دارند.
  2. طالبان تغییر کرده اند و این طالبان طالبان قبلی نیستند.
خدمت این بزرگوار باید عرض کرد که:
  1.  ریشه مردمی داشتن دلیل بر حقانیت نیست. هیتلر هم ریشه مردمی داشت. میلیونها نفر آلمانی حاضر بودند که در راه آرمانهای حزب نازی جان فدا کنند. آیا هیتلر و حزب نازی بر حق بودند؟ صدام حسین نیز صدها هزار نفر طرفدار در عراق داشت، حسنی مبارک هزاران نفر طرفدار داشت، آیا صدام و حسنی مبارک بر حق بودند؟ اینکه کسی یا اندیشه ای میلیونها نفر طرفدار داشته باشد آیا دلیل است بر حقانیت آن فکر.
  2. طالبان تغییر کرده اند اما فقط در سیاست خارجی و فقط به عنوان یک تاکتیک مبارزاتی. یعنی اینکه این افراد که تا 20 سال قبل کسی را غیر از خودشان داخل آدم نمی دانستند پس از بمبارانهای غارهای تورابورا و دیگر مراکز تجمعشان توسط بمب افکنها و پهپادهای آمریکایی امروزه رابطه بین مسجد و گوزیدن را به خوبی درک می کنند و همانطور که قبلا هم گفتیم برای چاپیدن ده اقدام به دیدن کدخدا کرده اند. الان طالبان فهمیده اند که در نظام سیاسی بین المللی در صورتی می توانند برای مردم خود شاخ و شانه بکشند که ابتدا میخ خود را در خارج محکم کرده باشند. در این نکته نباید شک کرد که بینش خاص طالبان از اسلام سبب خواهد شد که به محض هژمون شدن در داخل افغانستان  سیل تروریسم را به کشورهای همسایه خود جاری خواهند کرد و در صورت قدرت گرفتن بیشتر با جنگ و رویارویی نظامی به سراغ همسایگان خود خواهند رفت.
  3. افرادی چون مولوی عبدالحمید، که محصورند در نگاه های بسته و محدود دینی و فرهنگی خود، باید بدانند که حمایت روحی و معنوی از کسانی که برای دیگران کوچکترین اهمیتی قائل نیستند و فقط به همفکران خود به دیده رأفت می نگرند چیزی نیست جز بر سر شاخه نشستن و آن را از ته ارّه کردن. با قدرت گرفتن تفکرات طالبانی و داعشی در منطقه روزی خواهد رسید که امثال مولوی عبدالحمید نیز باید برای فرار از دست تروریستهای طالبان به دنبال سوراخ موش بگردند. خود ما در اوایل انقلاب چنین تجربه تاریخی را از سر گذراندیم هنگامی که طالبان شیعی، با نام گروه فرقان، شمشیر خود را از رو بست تا به قول مولوی عبدالحمید دستورات دین را جاری و ساری کند. اگر گروه فرقان توانسته بود سکان هدایت ایران را در آن روز در دست بگیرد ما امروزه تحت فرمان یک طالبان شیعی بودیم .
  4. افکار و ایدئولوژی های چون طالبان فرق چندانی با فاشیسم ندارند و در نهایت به فاشیسم منجر خواهند شد. حالا اینکه خدا و پیامبر را به جای پیشوا بگذارند دردی را درمان نمی کند. در نهایت طالبان، فرقان، داعش به دنبال این هستند که تمامی شئون زندگی مردم را زیر سلطه جابرانه خویش بگیرند. مسئله تنها سر بریدن و شلاق زدن نیست. امثال طالبان هر نوع تفکر غیر از خود را بدیل و رقیب خود می داند و در صورت امکان سعی در سرکوب آن می کند. به تدریج که ابزارهای مدرن گسترش می یابند طالبان نیز از سر بریدن و شلاق زدن دست برخواهند برداشت و به کنترل افکار روی خواهند آورد. آنها به همان مسیری خواهند رفت که برادرانشان در کره شمالی، چین، کوبا و ... پای گذاشته اند.
  5. آخرین توصیه این حقیر به مولوی عبدالحمید این است که در کنار دروس دینی و فقه اندکی وقت هم به مطالعه تاریخ اختصاص بدهند. هم برای خودشان بهتر است و هم برای اهل تسنن در ایران.
نظرات 1 + ارسال نظر
DB سه‌شنبه 4 اردیبهشت 1403 ساعت 13:59

حق در حق

حق ضرب در حق می شه باطل؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد