با توجه به وقایع روزهای اخیر و بمباران مستقیم ایران توسط آمریکا امکان دارد که ایران به صورت دوفاکتو موجودیت اسرائیل را به رسمیت بشناسد. از چت جی پی تی خواستم یک سناریو درباره به رسمیت شناختن دوفاکتوی اسرائیل توسط ایران تهیه بکند:
تحلیل یک سناریوی ممکن پس از آتشبس موقت
پس از آتشبس موقت میان ایران و اسرائیل که تحت فشارهای نظامی و دیپلماتیک آمریکا بهدست آمد، این پرسش مطرح شده است که آیا این توقف درگیریها میتواند سرآغاز یک تغییر عمیقتر در سیاستهای منطقهای جمهوری اسلامی باشد؟
سؤالی که ذهن بسیاری را به خود مشغول کرده این است:
آیا ممکن است ایران، بدون اعلام رسمی، موجودیت اسرائیل را بهصورت دوفاکتو بپذیرد و وارد مرحلهای از تغییر رفتار شود؟
در این یادداشت، سناریویی واقعگرایانه و گامبهگام را ترسیم میکنیم که در آن ایران – تحت فشار خارجی و بحران داخلی – به سمت پذیرش دوفاکتوی اسرائیل حرکت میکند، بدون آنکه از مواضع ایدئولوژیک خود عقبنشینی رسمی داشته باشد.
مرحله اول: فشار و وعده
در ماههای ابتدایی، آمریکا و متحدانش با حملات محدود اما هدفمند به زیرساختهای نظامی و هستهای ایران، و در عین حال، با ارسال سیگنالهایی از آمادگی برای مذاکره و رفع تحریمها، تلاش میکنند تا ایران را در نقطهای از تعادل شکننده نگه دارند. ایران، در آستانه بحران اقتصادی، وارد فاز تفکر در مورد «تغییر نرم» میشود.
مرحله دوم: تغییر لحن، نه تغییر موضع
لحن رسانهای ایران درباره اسرائیل از «نابودی» به «دفاع از فلسطینیان» منتقل میشود. در همین زمان، شعارهای نمادین از کتابهای درسی و سخنرانیها به تدریج حذف میشود. همزمان، ایران نقش میانجیهایی مانند قطر یا عمان را تقویت میکند.
مرحله سوم: گفتوگوی غیررسمی
در گامی مهم، ایران و اسرائیل وارد تعاملات غیرمستقیم میشوند؛ مثلاً برای اجتناب از برخورد نظامی در لبنان یا خلیجفارس. همچنین ایران در مجامعی شرکت میکند که اسرائیل نیز در آن حضور دارد—بدون آنکه اعتراض یا ترک جلسه کند.
مرحله چهارم: واقعیت دوفاکتو
بدون برقراری روابط دیپلماتیک یا رسمی، ایران در عمل موجودیت اسرائیل را بهعنوان یک بازیگر منطقهای در نظر میگیرد و در قالب همکاریهای چندجانبه (امنیتی، انرژی، دریایی) با حضور اسرائیل مشارکت میکند. در سطح داخلی اما، سیاستگذاران با احتیاط کامل تلاش میکنند تا شعارهای سنتی حفظ شود تا اعتراضات داخلی مهار گردد.
تبعات احتمالی
-
در اقتصاد: برخی تحریمها کاهش مییابد، سرمایهگذاری عربی جذب میشود، فشار عمومی کاهش مییابد.
-
در سیاست داخلی: شکاف میان اصولگرایان تندرو و نیروهای عملگرا افزایش مییابد.
-
در محور مقاومت: ابهام راهبردی در حزبالله و حماس تشدید میشود.
-
در منطقه: ایران از چهره یک تهدید مطلق، به یک بازیگر «عقلگرا» در نگاه بخشی از جهان عرب تبدیل میشود.
جمعبندی
پذیرش دوفاکتوی اسرائیل، نه بهمعنای صلح، نه پایان ایدئولوژی، و نه دوستی، بلکه نوعی تاکتیک بقاء برای نظام سیاسی ایران در برابر فشارهای عظیم خارجی و بحران داخلی است. اگر چنین سناریویی به وقوع بپیوندد، باید آن را نه نقطه پایان تنشها، بلکه شروع فاز جدیدی از بازی بزرگ خاورمیانه بدانیم.