دو سه روز بعد از اینکه اسماعیل هنیه در تهران ترور شد یه فیلم کوتاه درست کردم درباره اینکه چطور هنیه رو زدند و در یویتوب منتشر ش کردم. خب معلومه که سناریویی که نوشتم کاملا تخیلی بودش ولی الان که چپ و راست تصویر موشک اندازهای ضد تانک رها شده در بیابون و صحرا در میاد می بینم که خیلی هم بیراه نگفتم. قرار بود که در یک سری شش قسمته کوتاه ابعاد نفوذ احمتمالی موساد رو بنا بر تاریخ جنگ سرد روایت کنم و نتیجه بگیرم که در صورت عدم مقابله با سرویس های اطلاعاتی اسرائیل چه آینده ای در انتظار ماست. حجم زیاد درسها اجازه داد تا فقط سه قسمت از این مجموعه تکمیل بشه که همین سه تا رو امروز گذاشتم توی نماشا تا شما هم ببیند:
تا کنون چند بار قدرتهای هسته ای تا مرز یک جنگ هسته ای تمام عیار پیش رفته اند. مانور ایبل آرچر 1983 یکی از این موقعیتها بود که تنها تا رسیدن به یک جنگ هسته ای یک گام فاصله داشت. داستان این رویارویی را در فایل زیر بخوانید.
بین پایان جنگ جهانی دوم تا اتحاد مجدد دو آلمان هواپیماهای آلمان غربی ،چه نظامی و چه غیرنظامی، اجازه نداشتند که به برلین غربی پرواز کنند. 3 کریدور هوایی برلین را به دنیای آزاد متصل می کردند به ایالات متحده، فرانسه و بریتانیا می رفتند و بر روی هواپیماها باز بودند. اما هنگامی که دو فروند جنگنده آلمانی راه خود را گم کردند و اشتباهی به برلین غربی رسیدند چه اتفاقی افتاد؟ داستانش را در اینجا بخوانید.