جنگها و تاریخ

جنگها و تاریخ، فضایی برای بررسی رویدادهای تاریخی و جنگها است.

جنگها و تاریخ

جنگها و تاریخ، فضایی برای بررسی رویدادهای تاریخی و جنگها است.

آیا در جهان اسلام علوم داشته ایم؟

تصحیح یک اشتباه تاریخ درباره اینکه علوم رایج در جهان اسلام چه بوده اند. پادکست را از اینجا گوش کنید.

مستضعف واقعی کیست؟


واژه مستضعف از واژگانی است که پس از انقلاب وارد مکالمات روزمره مردم ایران شد. اصلا یکی از اهداف اصلی انقلاب مستضعف زدایی جامعه بود. با وجود اینکه این کلمه 40 سال است که ورد زبان مردم و مسئولین است اما کمتر تعریف به درد بخوری از آن را در دست داریم. هر کسی این واژه را به گونه ای و به شکلی که خود می خواهد تعریف می کند. نتیجه اینکه پس از 40 سال از انقلاب هنوز درگیر مستضعف و مستضعف زدایی هستیم و هنوز هم اندر خم یک کوچه ایم.

اما واژه ی مستضعف به چه کسی اطلاق می شود؟ مستضعف در معنی یعنی کسی که در ضعف نگه داشته شده است. مثلا کارگری که حقوقش را کارفرمایش بلوکه کرده می تواند مصداقی از مستضعف باشد. ولی مستضعف علاوه بر این مصداقهای جزئی یک مصداق کلی هم در جامعه ما دارد که می توانیم آن را تقریبا به تمامی مردم ، ،اعم از مردم و مسئولین، ایران اطلاق کنیم: مستضعف فکری.

اجازه بدهید با مثال شروع کنیم. همه ما در خانه قالی و فرش داریم. اما اگر شما از یک ایرانی بپرسید که فرق قالی تبریز با قالی نیشابور یا قالی کاشان چیست حتی یک نفر هم پیدا نخواهید کرد که به این سؤال جواب بدهد مگر اینکه خودش یا پدرش فرش فروش باشند. حتی مردم عادی فرق بین قالی و فرش و قالیچه و جاجیم و زیلو و گلیم و نمد و گبه را نمی دانند. یعنی عملا همه ما با یک چیز درگیر هستیم ولی هیچ چیز درباره اش نمی دانیم. این مردم مصداق مستضعف فکری هستند.

مثال دیگر بیمه است. شما کمتر ایرانی می توانید پیدا کنید که فرق بیمه شخص ثالث و بیمه سرنشین و بیمه بدنه و بیمه سرقت را بداند. بدتر اینکه کمتر ایرانی هست که لزوم صنعت بیمه را بداند. بیمه از نظر ما ایرانی ها یعنی دکور. نتیجه اش را خیلی واضح در حوادثی چون آتش گرفتن ساختمان پلاسکو دیدیم. تمام کسانی که در آنجا مغازه و کارگاه داشتند از نظر مالی وضع خوبی داشتند و به راحتی می توانستند محل کسب خود را بیمه آتش سوزی کنند اما به جای این کار صبر کردند تا کل ساختمان خاکستر شد و بعد ریختند توی خیابان و شروع کردند به شعار دادن و اعتراض کردن و .... . این مردم هم مصداق مستعضف فکری هستند.

بی اطلاعی و بی سوادی مردم ایران درباره مسائلی که باید بدانند و نمی دانند فهرستی بی انتها تشکیل می دهد که مثال زدن هر یک صدها صفحه کاغذ را سیاه می کند. اما بدترین و خطرناک ترین استضعاف فکری مردم، و البته مسئولین، در زمینه علم اقتصاد روی داده است.

چه بخواهیم و چه  نخواهیم مردم ما کمترین اطلاعات را درباره مسائل اقتصادی دارند. جالب اینکه نقل تمام محافل هم همین مسائل اقتصادی هستند. یعنی محال است که دو تا ایرانی در جایی با یکدیگر باشند و پس از سلام و احوال پرسی شروع نکنند به تحلیل اقتصادی. ولی همین مردمی که سر و ته شان را بزنید مشغول تحلیلهای فضایی درباره اقتصاد هستند حاضر نیستند حتی یک ربع ساعت در روز را به مطالعه اقتصاد اختصاص بدهند. در نتیجه همین بی سوادی اقتصادی و استضعاف فکری مردم ایران پولشان را در انواع شرکتهای هرمی و گولدکوئست و ... از دست می دهند. در نتیجه همین استضعاف فکری مردم ایران پولشان را در صندوق های قرض الحسنه و موسسات اعتباری مشکوک پس انداز می کنند و سرمایه شان را از دست می دهند. در نتیجه همین بی سوادی اقتصادی پول عمل جراحی دخترشان را در زمانی وارد بورس می کنند که بورس در حال ریزش است و باید پولهایشان را بیرون بکشند.

استضعاف فکری مردم ایران اما نتیجه خیلی وخیم تری هم دارد. مردم اقتصاد نخوانده و البته پر ادعای ایران در زمان انتخاب کردن مسئولین هم دقیقا می روند سراغ آنهایی که مثل خودشان بی سواد اقتصادی هستند و نتیجه کارکردن این مسئولین را می توانید به راحتی پس از 40 سال در جامعه ببینید. برای همین است که وقتی که از رییس جمهور قبلی می پرسند چرا فرضا دلار گران شده تقصیر را به گردن امثال جمشید بسم الله می اندازد. وقتی که به رئیس جمهور فعلی می گوییم که چرا سکه گران شده تقصیر را به گردن امثال وحید مظلومین می اندازد. اما دیده ایم که با بگیر و ببند این رئیس جمهور و آن یکی نه دلار ارزان شده و نه سکه. چرا؟ به این دلیل ساده که گران شدن و ارزان شدن اجناس ربطی به عملکرد مردم ندارد بلکه دست پخت مستقیم خود مسئولین است.

خلاصه اینکه مردمی داریم مستضعف به معنای واقعی کلمه. اگر هر کسی از اهل ایران فقط ده درصد از وقتی که در اینستاگرام، تلگرام، توییتر و دیگر شبکه های اجتماعی صرف لایک کردن سحر تبر و کوفت و زهرمار می کرد برای مطالعه اقتصاد وقت می گذاشت نه الان وضعیت اقتصادی در حال فنا داشتیم و نه چنین مسئولین بی انگیزه و بی لیاقتی.

برای اینکه آگاهی اقتصادی خود را بالا ببرید چند کانال تلگرامی را معرفی می کنم، امید که شما به دنبال درمان درد استضعاف فکری خود باشید:

https://t.me/ali_sarzaeem

https://t.me/RahbordChannel

https://t.me/Sadegh_Alhosseini

https://t.me/Sekke_Podcast

https://t.me/tejaratefarda

https://t.me/MohammadTabibian

https://t.me/drnosrati

https://t.me/M_H_Karimipour

https://t.me/Economics_and_Finance

 

در ضمن مصاحبه دکتر پویا ناظران را در برنامه اکوچت درباره علم اقتصاد حتما ببینید

https://www.aparat.com/v/ezlio/%DA%AF%D9%81%D8%AA%DA%AF%D9%88_%D8%A8%D8%A7_%D8%AF%DA%A9%D8%AA%D8%B1_%D9%BE%D9%88%DB%8C%D8%A7_%D9%86%D8%A7%D8%B8%D8%B1%D8%A7%D9%86_%D8%AF%D8%B1_%D9%82%D8%B3%D9%85%D8%AA_%D8%AF%D9%88%D9%85_%D8%A8%D8%B1%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D8%A7%DA%A9%D9%88%DA%86%D8%AA

ایشان به درستی سؤال می کند که وقتی با دقت علم اقتصاد را بررسی می کنیم می بینیم که علم اقتصاد یعنی علم صرفه جویی در منابع و من تعجب می کنم که چرا این علم را مسلمانان اختراع نکرده اند؟

تعجب ایشان البته خیلی هم عجیب نیست. من هم تعجب می کنم که مردم ایران که این همه به تحلیلهای اقتصادی علاقه دارند چرا ساده ترین اصول علم اقتصاد را هم نمی دانند.