در اواخر تابستان و اوایل پاییز سال 1982 (1361) در تپه های سومار در مرز ایران و عراق، دو همسایه دست به نبردهایی خشونت باری زدند. نبردهای این ناحیه به سنگینی نبردهایی که قبل و بعد از این آنها در طول جنگ اتفاق افتاد نبود اما هر دو طرف استفاده گسترده ای از قدرت هوایی در این نبردها کردند که نه تنها نتایج جالب توجهی به بار آورد بلکه همچنین تعداد زیادی از جدالها و ادعاهای این جنگ را در بر داشتند. تام کوپر و فرزاد بیشاپ در مقاله زیر نگاه عمیقی به کاربرد زرهی و هوانیروز از سوی هر دو طرف درگیر ماجرا انداخته اند.
وقتی کار به تاریخ شفاهی برسه اگه یه مورخ بخواد واقعا مو رو از ماست بکشه نات اونلی گوزپیچ میشه بات آلسو ممکنه به جاهایی برسه که عرب نی انداخت. نمونه ش رو می تونید در مصاحبه ی خواندی سردار احمدی مقدم با مهرنیوز ببینید. در حالیکه خواجه حافظ شیرازی هم میدونه که صیاد (خدابیامرز) رسته ش توپخانه بوده جناب سردار از زبان صیاد نقل می کنه که رسته ش هوابرد بوده. حالا یا صیاد نمیدونسته رسته ش چی بوده یا احمدی مقدم نمیدونه هوابرد چیه.... البته این نکته رو هم باید در نظر بگیریم که اصلا در نیروی زمینی رسته ی جداگانه ای به نام هوابرد وجود داره یا نه چون من که تا حالا همچی چیزی نشنیدم.
جالبی داستان اینه که در زمانی که حتا قطعات هلیکوپتر رو به ما نمیدادن چه برسه به خودشه یه هلیکوپتر رو به خاطر هیچی زدن و از بین بردن در حالیکه میتونستن خیلی راحت با دو تا آرپیجی جواب بگیرن.... خلاصه اگر 2-3 سال دیگه جنگ ادامه پیدا می کرد این برادران پاسدار چیزی از تجهیزات برای ایران باقی نمی ذاشتن