جنگها و تاریخ

جنگها و تاریخ، فضایی برای بررسی رویدادهای تاریخی و جنگها است.

جنگها و تاریخ

جنگها و تاریخ، فضایی برای بررسی رویدادهای تاریخی و جنگها است.

تحلیل جنگ ایران اسرائیل؛ شماره یک



هفته قبل اسرائیل با آمادگی کامل نظامی-اطلاعاتی به ایران حمله کرد و تمام ساختار دفاعی ایران رو غافلگیر کرد. ایران که کلی از اسناد اسرائیل رو دزدیده بود فرصت نکرده بود اونها رو بخونه و بفهمه که چه خبره. اونها هم پیش دستی کردند.  اسرائیل هم طور که پارسال توی اون فیلمه گذاشتم حماس رو هل داد به سمت درگیری، یعنی تمام حمله طوفان الاقصی در حقیقت یه دام بود که حماس توش افتاد. بقیه حرکتهای شطرنج رو هم پیش بینی کرده بود چون اصولا ایران (غیر از اشغال سفارت آمریکا) تقریبا تمام عکس العمل هاش قابل پیش بینی هستش. ایران و حزب الله و حوثی های یمنی طرف حماس رو گرفتند و دوتای آخری وارد جنگ با اسراییل شدند. اسرائیل هم سر فرصت دندون حماس و حزب الله و یمنی ها رو کشیدند. بشار اسد رو هم واگذار کرده بودند به برادران ترک شون که اون هم حل شد. پس مونده یک ایران و یک محور مقاومتی که دیگه مقاومتی براش نمونده جز شبه نظامی حشد الشعبی که خیلی هم معلوم نیست از ایران حمایت بکنند و اگر هم  حمایت بکنند کاری از دستشون بر نمیاد.


گام دوم اسرائیل این بود که ایران رو به سمت جنگ با خودش بکشه. از یه طرف هی داد می زد که حماس زد ما رو سرویس کرد و ما ضعیف شدیم و چند میلیارد دلار آسیب بهمون وارد شده. از طرف دیگه اومد و کنسولگری ایران در دمشق رو زد تا ببینه عکس العمل ایران چیه. عکس العمل ایران رو هم تحلیل کردم هفته قبل. یک عکس العمل کند و بی دقت که اگر انجام نمی شد بهتر بود چون اتفاقا نشون داد ایران یا آمادگی رویارویی با اسرائیل رو نداره و یا اراده ش رو. بعد رفتن سراغ کشتن هنیه و سید حسن. هدف نه هنیه بود  و نه سید حسن، بلکه هدف اصلی از اون حملات تروریستی وارد کردن ایران به رویارویی مستقیم بود که بازم ایران همون واکنش قبلی رو نشون داد. دفعه بعد که مستقیم در آبان ماه (برای بار دوم) به داخل خاک ایران حمله کردند باز هم ایران جوابی نداد . این جواب ندادن خودش بهترین جوابی بود که می شد داد: ما دستامون بالاست . هر وقت فرصت کردی بیا و بزن. اسرائیل هم این پاس گل رو گرفت و با بازی سیاسی که ترامپ راه انداخت اون رو تبدیل به گل کرد.


در اون تفسیری هم که هفته قبل کردم گفتم که اساسا قضیه موشک بالستیک برای ایران یه جورایی خود ش دام بود. از یک طرف دفاع ضد بالستیک رو توسعه دادند و از طرفی هم تبلیغ می کردند که ما خیلی در برابر موشک بالستیک ضربه پذیر هستیم و ایران هم همه تخم مرغهاش رو ریخت توی سبد بالستیک. در این 30 سال گذشته ایران مطلقا هیچ ، و هیچ، کار اساسی و زیر بنایی در حوزه نظامی نکرده، نه تانک ساختیم و نه کشتی جنگی و نه هواپیمای جنگی و .... این فهرست رو اگر ادامه بدم دست کم باید 200-300 مورد رو لیست کنم که باید می ساختیم و نساختیم. 


اسرائیل در دو روز اول رفت سراغ نیروی هوایی و دفاع ضدهوایی ایران و هم چنین بالاترین افسران فرمانده. بعدش دیگه کار خاصی نکرده. آروم آروم داره می گرده و هر چی رو که دستش برسه می زنه . اما این طورم نیست که کور و بی هدف حمله کنه. جنگنده های اسرائیل به طور متوسط روزی 40 تا 60 سورتی انجام می دهند که سرانگشتی تا امروز میشه در حدود 500 سورتی. حالا بعضی جاها رو مثل نطنز و مراکز هسته ای اصفهان دوبار سه بار زدند . پس تقریبا 250 جای مختلف رو تا حالا زدند. پایگاه های اصلی نیروی هوایی در غرب رو که ناک اوت کردن یعنی پایگاه های تبریز و همدان و اصفهان. فرودگاه مهرآباد هم قسمت نظامی ش تقریبا از کار افتاده. پدافند هوایی مون در حوزه توپ 23 میلیمتری فقط کار می کنه و تعداد موشک اندازهای ضدهوایی مون تقریبا به صفر رسیده هر چند که بعضی جاها هنوز فعال هستند. 


پس روی هوا فعلا اسرائیل دست بالا رو داره. روی زمین هم که همه می دونید چه خبره. تعداد زیادی از عوامل موساد در سالهای گذشته به تدریج وارد کشور شدند و هر کدوم رفتند یه گوشه تا همزمان فعال بشن. تا امروز ادعا میشه که تعدادی شون رو دستگیر کردند که دیگه اصلا فایده نداره چون موساد اینها رو به صورت یه بار مصرف استفاده کرده بوده. یه تعدادشون رو هم گذاشته برای بعدا که هنوز استفاده نکرده . اینها هم الان توی خونه های امن هستند و برای اینکه شک به وجود نیاد در سطح شهر تردد نمی کنند. پس ایست بازرسی هایی هم که بعد از تقریبا 6 روز گذاشتیم خیلی اثر نخواهد داشت. از اون طرف ایران همیشه ادعا می کرد که اگر اسرائیل به ایران حمله بکنه حماس و حزب الله جوابش رو می دن. حزب الله با اینکه هنوز در حدود 5000 (کم و بیش) نظامی داره تا امروز هیچ کاری نکرده . معنی ش اینه که حزب الله برای این که موجودیت خودش رو دست کم در ساختار سیاسی لبنان حذف بکنه ایران رو فروخته، حالا یا مستقیم یا غیر مستقیم رفته و با اسرائیل بسته.  حماس هم بعد اون دیوانگی طوفان الاقصی در لاک دفاعی فرورفته و تقریبا تمام ساختار نظامی ش آسیب شدید دیده، مخصوصا کارگاه های موشک سازی ش. پس روی زمین هم اسرائیل فعلا دست بالا رو داره.


حالا بریم سر تلفاتی که ایران وارد کرده. ایران تا امروز تقریبا 500 موشک و همین حدود هم  پهپاد روانه خاک سرزمینهای اشغالی کرده. پهپاد ها رو تقریبا همه رو زدند و انهایی هم که اصابت کردند فقط به خونه مردم خوردند و هیچ مرکز نظامی رو هدف قرار نداند. دکترین ایران این بود که یک حمله پهپادی همزمان با حملات موشک بالستیک اجرا بکنه. این رو در وعده صادق یک انجام دادند و همونجا دست خودشون رو  کردند که اسباب تاسفه. پس اون طرف آماده این حجم از پهپادها بود. نتیجه جنگ اوکراین هم جلوشون بود و خودشون رو برای این داستان آماده کرده بودن. اما موشکهای بالستیک ایران چند تا ضعف اساسی داشتند: عمده موشکهای بالستیک ما سوخت مایع مصرف می کنند. موشک با سوخت مایع رو نمی تونید بنزین بزنید و ولش کنید برای روز مبادا چون سوختش خیلی فراره و نشت می کنه. ناچار باید بنزین بزنید و شلیک. اما بنزین زدن هر کدوم (بسته به اندازه موشک) ساعت ها (از 3 ساعت تا 5 ساعت) زمان می بره و خب چون هوا رو هم از دست دادیم در نتیجه راحت اونها رو می زدن. موشکهای سوخت جامد خوبن ولی مال ما بیشترشون بردشون کمه و باید از غرب کشور (مثلا ایلام و کرمانشاه) شلیک بشه تا به اسرائیل برسه. اونجا هم که هواپیماهای اسراییل با هواپیما و پهپاد موشکهای ما رو روی زمین می زدن. اولین حمله پس خیلی دیر ( در حدود ده شب اگه یادم باش) انجام شد. حالا بگیر از 500 تا موشک تقریبا 10 درصدش اصابت کرده و بقیه ش رو دفاع موشکی اسرائیل زده. میشه تا امروز 50 تا یعنی تقریبا روزی 7 تا. این روزی هفت تا واقعا چقدر میتونه به اسرائیل ضربه بزنه. تقریبا هیچ. تازه موشکها رو بیشتر روی مناطق مسکونی می ریختند بلکه مردم بر ضد نتانیاهو قیام بکنند. که این هم از اون برآوردها و گمانه زنی های اشتباه اندر اشتباه ایران بوده. 


پس تا امروز اسرائیل در همه موارد دست بالا رو داشته. اما نکته اساسی اینه که هدف اصلی اسرائیل از بین بردن توان هسته ای ایران بود که بسیاری از تأسیساتش اصلا رفته بودند چند طبقه زیر زمین. اسرائیل بمبی که بتونه این تاسیسات رو کامل منهدم بکنه در اختیار نداشت و از روز اول داشت ترامپ رو پوش می دادش به سمت بمباران این مناطق. ترامپ هم کلا آدم فرصت طلبیه. کی به کیه؟ حالا که نیروی هوایی اسرائیل جاده رو صاف کرده ما هم بزنیم و قال قضیه رو بکنیم. دیشب (حدود یک شب یکشنبه اول تیرماه 1404 به وقت محلی ایران) بمب افکنهای رادارگریز بی 2 آمریکا از پایگاه هاشون در خاک آمریکا بلند شدند و یه کله اومدند و تاسیسات غنی سازی ایران رو در نطنز و فردو و اصفهان با خاک یکسان کردند و خلاص. 


پس وضعیت فعلی رو تا اینجا توضیح دادم. اینکه ما چه باید می کردیم که نکردیم رو جای دیگه و سر فرصت می گم. اما حالا می خوام آینده رو پیش بینی بکنم. قبلا هم گفتم که پیش بینی آینده کار احمق هاست. فیلم ش رو هم گذاشتم که ببینید. دوباره و سه باره ببیند.



اما حالا توی این وضعیت من پیش بینی خودم رو ارائه میدم و قبلش هم میگم که این پیش بینی ها مطلقا ،  و مطلقا، هیچ ارزشی ندارند. فکر کنید یه نفر توی تاکسی داره ور ور زیاد می کنه. در همین حد.

چند سال پیش که بازم این ترامپ قمارباز سر کار بود و تقریبا داشتیم با آمریکا شاخ به شاخ می شدیم خیلیا از من می پرسیدن که آینده ایران چی میشه. اون زمان جواب من یه جمله بود و الان هم جواب من همون جمله است:
آینده رو که نمیشه پیش بینی کرد ولی اگر این آقایون با همین دست فرمون جلو بروند در بهترین حالت می شیم شوروی سابق و در بدترین حالت می شیم یوگسلاوی سابق.
 در حال حاضر ترامپ تاکید کرده که دنبال رژیم چنج نیست . یعنی از افغانستان طالبان وعراق صدام درس گرفتند. الان اگر رژیم رو بردارند یه خلأ قدرت عجیبی به وجود میاد که نگو وپرس. پس برنامه شون چیه؟ قراره آمریکا و اسرائیل رژیم رو انقدر تضعیف بکنند که ج.ا. دیگه نتونه هیچ تهدیدی در منطق برای هیچ کس ایجاد بکنه ولی بتونه مردم رو سرکوب بکنه و سرجاشون بشونه. یعنی دست رژیم رو در خارج از ایران می بندند و دست رژیم رو توی داخل کشور باز می ذاره.

خوب الان رژیم فرصت خوبی داره که بره سمت مردم و سعی کنه شکافهایی که در این 20 سال گذشته بین خودش و مردم بوجود اومده ترمیم بکنه تا دست کم بتونه در برابر افغانستان وعراق حرفی برای گفتن داشته باشه. اما مشکل اینه تندروهایی که در داخل ج.ا. سیاستگذاری می کنند الان به دنبال انتقام هستند. و چون زورشون به خر نمی رسه قراره از هفته بعد که این وقایع تموم میشه پالون خر رو بزنند. همین الان در فضای مجازی دارن مخالفان رو تهدید به داغ و درفش می کنند. پس بعد اینکه کار ترامپ و نتانیاهو تموم شد تازه کار رژیم با مردم شروع می شه و در آینده نزدیک پلیسی ترین حکومتی رو که دیدید بر کشور حاکم میشه. و خوب همین قضیه اتفاقا شروع دومینوی تجزیه ایران میشه. یعنی فشارهاشون روی ملت به جایی میرسه که مثل قضیه مهسا امینی (خدا بیامرز) بالاخره یکی شون یه سوتی بده و مردم بریزن توی خیابون. اما این دفعه چون رژیم خیلی ضعیف شده و خیلی از زیرساختهای فرماندهی و کنترلش آسیب جدید دیده اند احتمالا دیگه نمی تونه به راحتی قضیه رو جمع کنه. حالا ممکنه (ممکنه) کشورهایی مثل عربستان و اسرائیل شروع به پاشیدن بنزین روی این شعله بشن که خوب کار ساعت به ساعت خراب تر خواهد شد. ممکنه هم رژیم با ضرب و زور بسیج و سپاه مردم رو کنترل بکنه که به نظر من احتمالش کمه.

بعد از پایان این جنگ یه فرصت طلایی برای جمهوری اسلامی به وجود خواهد اومد که این اقتصاد رانتی ش رو ادامه بده و برادران قاچاقچی که زنده موندن دست کم مدتی دیگه برای زن و بچه شون توی خارج پول بفرستن. اونها که شهید شدن هم که خدا رحمت کنه فرصت استفاده از رانتهایی که چپو شد دیگه پیدا نکردن. اگر از این فرصت استفاده کرد و سعی کرد مردم رو داخل آدم حساب بکنه که هیچ، تا زمان تمام شدن نفت (یعنی در بهترین حالت تا 10 سال دیگه) کماکان خر مراد رو سوارند. اگر هم از این فرصت استفاده نکرد و چماق گرفت دستش دیگه گور خودش رو به دست خودش خواهد کند و  تازه می رسیم به  اون پیش گویی معروف من: در بهترین حالت مثل شوروی سابق تجزیه می شیم با کمترین خونریزی و هزینه و در بدترین حالت مثل یوگسلاوی سابق تجزیه می شیم و سالها گوشت همدیگه رو به دندون خواهیم کشید.

همچنان جانم فدای رهبر

آیا پیش بینی آینده شدنی است؟

یک بحث کوتاه درباره اینکه پیش بینی آینده بر اساس وقایع گذشته چقدر امکان پذیر است و تا کجا می توان آن را صحیح دانست