دیشب دوباره (برای بار سوم فکر کنم) قهرمان رو دیدم. اینبار به جای تمرکز بر جنبه های اکشن و رزمی فیلم فکرم را متوجه جنبه های فلسفی تر داستان کردم. به نظرم این فیلم یکی از بهترین هدایایی بود که کارگردان بزرگی مثل ژانگ ییمو می توانست به دولت کمونیستی چین اهدا کند.
خلاصه داستان این است که یک آدمکش ماهر برای انتقام از نابودی کشورش به دست امپراطور چین سعی می کند تا با سه نفر دیگر از دشمنان امپراطور هم دست بشود و به درون کاخ امپراطور راهی پیدا کند. ییمو مضمونهای فرعی زیادی را در فیلمش نشان میدهد از جمله رابطه ی بین هنرهای رزمی و خطاطی و موسیقی، روابط استاد و شاگردی و ... اما مهمترین مضمون فیلم شرایط کشور داری در کشوری مانند چین است. پیام ییمو به بیننده به صورت فهرست وار:
دیدن این فیلم به کسانی که دوست دارند صحنه های رنگی و کارت پستالی ببینند توصیه می شود و به کسانی که با هر نوع دیکتاتوری سر ناسازگاری دارند توصیه نمیشود. لازم به توضیح نیست که اگر این گونه دیکتاتوری ها در تاریخ جواب میداد امپراطوری چنگیز و تیمور و .... تا حالا ادامه پیدا کرده بودند. حکومت کردن به ویژه در عصر جدید نیاز به مهارتهایی دارد که در ذهن بزرگترین نوابغ فلسفه و سیاست قبل از رونسانس نمی گنجد.
با این وجود پیشرفت های بزرگ در کشورهای جهان سوم فقط با وجود دیکتاتور ها به وجود میاد مثل اردوغان یا رضاخان یا حکومت چین و استالین و ....علت این هم میل به قانون گریزی در جوامع عقب مانده هست که فقط زبان زور می فهمن
سلام.... مرسی نظر دادی
به خاطر یه سری مسائل که بحث ش طولانی هست دیکتاتوری تا یه جاهایی جواب میده.... یعنی تا یه مقدار شما پیشرفت می کنید.... (مثل کره جنوبی زمان دیکتاتوری نظامی) بعدش دیگه باید درها رو باز کنید بروید به سمت دموکراسی... یعنیچاره ای نیست.... حالا دموکراسی هم همچی تحفه ای م نیست ولی فعلا از ش بهتر نداریم
من هم سال ها پیش وقتی این فیلم رو دیدم اولین چیزی که به ذهنم رسید همین بود . عجب پروپاگاندایی .
از یک آدم کتاب سوز و دانشمند زنده به گور کن یه مصلح بسازی، صد رحمت به مزدوران یونانی ارتش داریوش سوم
تا دنیا بوده همین بوده... البته باید بک گراند فلسفی قضیه رو هم لحاظ کرد