✍️ نویسنده: رضا کیانی موحد
همانطور که قبلاً گفتهام، پیشبینی آینده کار احمقهاست؛اما خوب! من هم مثل هر ایرانی اصیل دیگری، نمیتوانم جلوی خودم را بگیرم. پس ببینیم:
☀️ مذاکرات مستقیم ایران و آمریکا طی یک تا دو هفته آینده آغاز میشود و ممکن است که با فشار آمریکا برای نشستن اسرائیل در کنار آمریکا همراه باشد. طرف مقابل برای حفظ جایگاه خود در یک اقتصاد رانتی ناچار به دادن باجهایی خواهد بود:
عدم به رسمیت شناختن اسرائیل توسط ایران، یک سد بزرگ در مسیر مذاکره مستقیم است، اما همزمان موانع و راهکارهایی هم وجود دارد که میشود آنها را تحلیل کرد.
عدم به رسمیت شناختن اسرائیل توسط ایران
ایران اساساً موجودیت اسرائیل را به رسمیت نمیشناسد و آن را غاصب میداند.
این دیدگاه مانع از برقراری روابط رسمی و مذاکره مستقیم میشود.
فشار داخلی و مخالفت سیاسی
بخش عمدهای از نخبگان، گروههای سیاسی و عمومی در ایران مذاکره با اسرائیل را خیانت و زیر پا گذاشتن اصول میدانند.
هر اقدامی برای مذاکره مستقیم میتواند منجر به بحرانهای سیاسی داخلی شود.
مناقشه تاریخی و مذهبی
مسئله فلسطین و حمایت ایران از گروهها و مردم فلسطینی، مانع روانی و ایدئولوژیک قوی بر سر راه مذاکره است.
نبود کانال رسمی و اعتماد متقابل
بدون شناخت رسمی، هیچ ساختار یا کانال رسمی برای گفتوگو وجود ندارد.
فقدان اعتماد متقابل باعث میشود مذاکرههای غیررسمی هم سخت و پرمخاطره باشد.
فشار بازیگران منطقهای و بینالمللی
کشورهای متحد اسرائیل ممکن است به شدت با هر گونه نزدیکی ایران به اسرائیل مخالفت کنند.
این مسئله میتواند باعث افزایش تنشهای منطقهای شود.
استفاده از میانجی (مذاکرات غیر مستقیم)
استفاده از کشورها یا نهادهای بیطرف (مثل سوئیس، عمان، سازمان ملل یا روسیه) به عنوان واسطه برای انتقال پیامها و مذاکرات غیرمستقیم.
این مسیر میتواند مقدمات اعتمادسازی را فراهم کند.
گفتوگوهای منطقهای یا چندجانبه
شرکت در مذاکرات منطقهای که اسرائیل و ایران به صورت غیرمستقیم در آنها حضور دارند.
این جلسات میتواند بستر تعامل غیرمستقیم و کاهش تنش را ایجاد کند.
تمرکز بر مسائل غیرسیاسی و فنی
مذاکره درباره موضوعاتی مثل امنیت دریایی، کنترل تسلیحات، جلوگیری از تشدید بحرانها بدون ورود مستقیم به موضوعات سیاسی.
این موضوعات میتواند شروعی برای گفتگوهای آرامتر باشد.
ایجاد کانالهای مخفی یا پشتپرده
همانطور که در تاریخ نمونههایی وجود دارد، مذاکرهکنندگان میتوانند از طریق کانالهای پشتپرده با یکدیگر ارتباط برقرار کنند.
این کانالها بدون اعلام رسمی و رسانهای میتواند به کاهش سوءتفاهمها کمک کند.
تغییر تدریجی رویکرد سیاسی
کاهش لحن خصمانه رسمی یا اعلام انعطاف در اصول خاص، بدون تغییر بنیادین موضع.
این روش میتواند فضای سیاسی را برای مذاکره باز کند.
تأکید بر منافع مشترک امنیتی و اقتصادی
برجسته کردن موضوعات مشترک مثل مقابله با تروریسم، امنیت انرژی، یا مبارزه با قاچاق و جرایم سازمانیافته که به هر دو طرف آسیب میزند.
منافع مشترک میتواند محرک شروع گفتگو باشد.
در ادامه چند نمونه تاریخی و تحلیلهای مرتبط از مذاکرات بین کشورهایی که روابط رسمی نداشتند، همراه با درسها و راهکارهای قابل استفاده برای ایران و اسرائیل ارائه میکنم.
وضعیت: ایران و آمریکا پس از انقلاب ۱۳۵۷ روابط رسمی ندارند. حتی سالها خصومت و جنگ نیابتی بین دو کشور وجود داشت.
نوع مذاکره: مذاکرات پشتپرده و میانجیگری کشورهای ثالث (مانند عمان و سوئیس).
روند:
ارتباطات مخفیانه در عمان و کشورهای دیگر شکل گرفت.
پیششرطها و چارچوبهای کلی بدون اعلام رسمی مطرح شد.
اعتمادسازی تدریجی و تبادل پیامها انجام گرفت.
نتیجه: پس از سالها مذاکره غیررسمی، توافق برجام حاصل شد که زمینه تعامل رسمیتر را باز کرد.
درسها:
مذاکرات غیررسمی میتوانند زمینهساز تحولات بزرگ شوند.
صبر و استمرار مهم است.
استفاده از میانجیگری ثالث باعث کاهش تنش میشود.
وضعیت: ترکیه و ارمنستان روابط رسمی ندارند و موضوعات تاریخی و سیاسی مانع شده بود.
نوع مذاکره: مذاکرات غیررسمی و از طریق میانجیها.
روند:
مذاکرات پشتپرده و دیدارهای محرمانه برگزار شد.
توافقهای محدود برای باز کردن مرزها و همکاریهای اقتصادی مطرح شد.
نتیجه: علیرغم تلاشها، مذاکرات رسمی برقرار نشد و تنشها ادامه یافت، ولی گامهای اولیه برای گفتگو برداشته شد.
درسها:
مذاکرات بدون اصلاحات جدی در دیدگاهها موفق نخواهند بود.
موضوعات تاریخی و عاطفی باید به تدریج مدیریت شوند.
وضعیت: روابط دیپلماتیک رسمی بین دو کشور ۵۰ سال قطع بود.
نوع مذاکره: مذاکرات مخفی و پشتپرده، استفاده از واسطهها مثل کانادا و واتیکان.
روند:
گفتگوهای محرمانه شروع شد.
اعلام رسمی بازگشایی سفارتها پس از مذاکرات.
نتیجه: پس از سالها، روابط رسمی به آرامی بهبود یافت.
درسها:
مذاکرات مخفی و اعتمادسازی تدریجی موفقیتآمیز است.
موانع ایدئولوژیک قابل مدیریت با زمان و دیپلماسی دقیق هستند.
نکته | توضیح |
---|---|
میانجیگری مؤثر | کشورهای ثالث یا سازمانهای بینالمللی میتوانند نقش کلیدی ایفا کنند. |
مذاکرات تدریجی و گامبهگام | ابتدا موضوعات کمتنش و غیرسیاسی مطرح شود. |
حفظ محرمانگی و عدم اعلام رسمی | از افشای مذاکرات پیش از آمادهسازی مناسب باید پرهیز شود. |
مدیریت انتظارات داخلی | باید به جامعه و نخبگان داخلی آمادگی لازم برای تغییر تدریجی داده شود. |
تمرکز بر منافع مشترک | امنیت، تجارت، انرژی و کنترل بحرانها بهترین نقطه شروع هستند. |
مانع اصلی | راهکار پیشنهادی |
---|---|
عدم به رسمیت شناختن رسمی | میانجیگری غیرمستقیم، مذاکرات پشتپرده |
فشار داخلی و مخالفت سیاسی | مذاکرات مخفی، گفتوگوهای منطقهای |
مسائل ایدئولوژیک و تاریخی | تمرکز بر مسائل غیرسیاسی و فنی |
نبود اعتماد و کانال رسمی | اعتمادسازی تدریجی، کانالهای دیپلماتیک غیررسمی |
البته! در ادامه چند سناریوی احتمالی مذاکره غیرمستقیم یا مقدماتی ایران و اسرائیل را بر اساس تجربههای تاریخی و شرایط فعلی طراحی میکنم. هر سناریو شامل شرایط اولیه، روند مذاکرات، چالشها و نتایج احتمالی است.
ایران و اسرائیل رسماً یکدیگر را به رسمیت نمیشناسند.
هر دو طرف درگیر فشارهای بینالمللی و منطقهای هستند و خواهان کاهش تنشاند.
کشوری مثل عمان، سوئیس یا روسیه به عنوان میانجی معرفی میشود.
گفتوگوهای غیررسمی و پشتپرده میان تیمهای دیپلماتیک در کشور ثالث برگزار میشود.
موضوعات اولیه متمرکز بر مسائل فنی مانند امنیت دریایی، مبارزه با قاچاق و مقابله با تروریسم است.
پس از چند مرحله تبادل پیام و مذاکرات، دو طرف توافق میکنند که کانالهای ارتباطی خود را حفظ کنند و گامهای بعدی را بررسی کنند.
عدم اعتماد متقابل عمیق.
مخالفت بخشهایی از حاکمیت ایران و جریانهای سیاسی اسرائیل با هرگونه نزدیکی.
خطر نشت اطلاعات و واکنشهای منفی عمومی.
کاهش تنش و افزایش فرصت برای مذاکرات گستردهتر در آینده.
ایجاد ساختارهای احتمالی برای گفتوگوی منظمتر.
امکان شکست مذاکرات در هر مرحله به دلیل فشارهای سیاسی داخلی.
تنشهای منطقهای افزایش یافته اما طرفین به دنبال راهحلهای دیپلماتیک هستند.
کنفرانس منطقهای با حضور کشورهای منطقه، ایران و اسرائیل (غیررسمی یا با واسطه) برگزار میشود.
ایران و اسرائیل در میزهای جداگانه اما در یک چارچوب منطقهای حضور دارند.
در قالب نشستهای غیررسمی فرصتهایی برای تبادل دیدگاهها فراهم میشود.
موضوعات اصلی شامل امنیت منطقه، مقابله با تروریسم، و کنترل تسلیحات است.
رقابتهای منطقهای و مناقشات تاریخی.
محدودیت تعامل مستقیم ایران و اسرائیل.
نگرانی کشورهای ثالث از تأثیر مذاکرات بر منافع خود.
ایجاد بستر تعامل غیرمستقیم و کاهش تنش منطقهای.
احتمالا توافقات جزئی و تدریجی درباره مسائل فنی و امنیتی.
گشایش راه برای مذاکرات مستقیم یا نیمهرسمی در آینده.
طرفین رسماً هیچ رابطهای ندارند.
به دلیل شرایط سخت سیاسی، مذاکرات رسمی غیرممکن است.
گروههای غیررسمی، اندیشکدهها یا فعالان دیپلماتیک مخفیانه ارتباط برقرار میکنند.
تبادل پیامهای مخفیانه و دیدارهای خصوصی میان واسطهها.
تمرکز بر کاهش سوءتفاهمها و کشف نقاط اشتراک.
تست واکنشها و ایجاد بستر برای مذاکرات رسمیتر در آینده.
محدود بودن کانالهای ارتباطی.
خطر افشا و فشار سیاسی.
نبود تضمین در تعهدات طرفین.
افزایش فهم متقابل و کاهش ریسک تنش ناخواسته.
فراهم شدن مقدمات مذاکرات رسمی.
امکان توقف یا شکست مذاکرات به دلیل عوامل بیرونی.
طرفین تمایل به کاهش تنش دارند ولی مسائل سیاسی اصلی پابرجاست.
ایران و اسرائیل یا واسطهها روی موضوعات اقتصادی و تجاری تمرکز میکنند.
توافق بر سر همکاریهای محدود اقتصادی (مثلاً مبادلات کالاهای غیرنظامی، انرژی، یا گردشگری).
مذاکرات غیررسمی درباره تسهیل تحریمها و ایجاد فرصتهای تجاری.
افزایش اعتماد تدریجی و گسترش موضوعات گفتگو.
مخالفت ایدئولوژیک و سیاسی در داخل هر دو کشور.
تحریمها و محدودیتهای بینالمللی.
نگرانی از پیامدهای داخلی این همکاریها.
شروع آرام تعاملات و افزایش اعتماد.
ایجاد فضای مثبت برای مذاکرات سیاسی آینده.
ممکن است با بحرانهای سیاسی یا رسانهای مواجه شود.
سناریو | مزایا | چالشها | نتیجه محتمل |
---|---|---|---|
مذاکرات با میانجی ثالث | کاهش تنش، فضای امن مذاکره | اعتماد کم، مخالفت داخلی | مذاکرات تدریجی و پایدار |
مذاکرات منطقهای چندجانبه | تقویت همکاری منطقهای، کاهش تنش | رقابت منطقهای، محدودیت مستقیم | توافقات جزئی و راهگشا |
مذاکرات پشتپرده | کاهش سوءتفاهم، آمادگی برای رسمی شدن | محدودیتها، نبود تضمین | مقدمات مذاکرات رسمیتر |
مذاکرات اقتصادی غیررسمی | افزایش اعتماد و منافع مشترک | مخالفت سیاسی، تحریمها | شروع تعامل آرام و تدریجی |
از عزیزان کاربر سایت میلیتاری لطف کردند توصیه های زیر را برای عراقچی در نظر گرفتند که در مذاکره با قدرتهای اروپایی مطرح بکنه. بخوانیم بدون توضیحات اضافی
مذاکره اری یا نه؟
در انتهای جنگ همیشه مذاکره هست پس بحث مذاکره در کلیت درست هست
باید یادمون باشد که یکی از نقدهای وارد به دوران دفاع مقدس ضعیف عملکردن وزارت امورخارجه و دیپلماسی بوده که عملا تاثیر کمی در روند دیپلماسی و قطعنامه ها داشتیم
پس باید ورود به عرصه دیپلماسی کرد
اما چند نکته:
- سطح مذاکرات
سطح مذاکرات رو باید هدفمند انتخاب کرد
به شخصه در این موضوع سطح مذاکرات نبتدی بحث های قبل باشد
بحث باید
- مذاکره بر سر غرامت ایران
- مذاکره بر سر اجازه خروج اشغالگران با تابعیت سه کشور اروپایی با کشتی و نه هواپیما ( و اعلام در رسانه که اونها مجبور بشن موضع بگیرن و اقدام کنن و اگرنه میشه گفت اونها به ما گفتن شهروندانشان برایشان مهم نیست کشته شوند)
- مذاکره بر سر اجازه خروج اشغالگران از سرزمین های اشغالی و ازادسازی سرزمین های اشغالی
- مذاکره بر سر تحریم کشتی های انگلیس در تنگه هرمز و باب المندب( ابتدا فقط انگلیس چون باعث تفرقه بین اروپایی ها میشه )
- دنیا فقط اروپا نیست
باید لحاظ کنیم که سه کشور اروپایی و امریکا بخشی از دنیا هست
و لحاظ کردن فرایند دیپلماسی در کشورهای همسایه، روسبه و چین، کشورهای افریقایی، و امریکای لاتین بسیار مهم هست