طرف | گزینهها |
---|---|
طرف A (آمریکا/اسرائیل) |
بمباران شدید و فشار نظامی کامل
ادامه سیاستهای گذشته (تکیه بر نیروهای نیابتی، نظامی، اقتصاد مقاومتی)
بازنگری جدی و اصلاحات اقتصادی، دیپلماسی و نظامی|
ایران: ادامه سیاستهای گذشته (C) | ایران: اصلاحات استراتژیک (R) | |
---|---|---|
آمریکا: حمله شدید (H) | ایران: ضرر شدید (3-), آمریکا: هزینه زیاد (2-) | ایران: ضرر متوسط (2-), آمریکا: موفقیت نسبی (1+) |
آمریکا: آتشبس کنترلشده (L) | ایران: سود ظاهری کوتاهمدت (1+)، ضرر بلندمدت (3-) (تله شناختی) | ایران: سود بلندمدت واقعی (3+)، آمریکا: شکست تله (3-) |
توضیحات:
اعداد مثبت (+) یا منفی (-) نشاندهنده درجه موفقیت یا زیان است.
اگر ایران مسیر گذشته را ادامه دهد، در شرایط بمباران کنترلشده به دلیل فریب کوتاهمدت خود خوشبین میشود ولی در بلندمدت متضرر میشود.
اگر ایران اصلاحات کند، فشار آمریکا اثر کمتری دارد و ایران میتواند در آینده موقعیت بهتری کسب کند.
انتخاب ایران | ریسکها و پیامدها |
---|---|
ادامه سیاستهای گذشته | - گرفتار شدن در تله شناختی، فرسایش اقتصادی شدید، فشار روانی و سیاسی داخلی- کاهش قدرت نظامی و نیابتی- احتمال بازگشت حملات شدیدتر از طرف آمریکا/اسرائیل- فروپاشی تدریجی بدون جنگ رسمی |
اصلاحات جدی | - نیاز به هزینههای کوتاهمدت سیاسی و اقتصادی- امکان مقاومت جریانهای محافظهکار و نظامی- احتمال فشار خارجی برای تحقق اصلاحات- ایجاد فرصت برای خروج از تله و افزایش قدرت در بلندمدت |
دوره | رفتار آمریکا/اسرائیل | رفتار ایران | وضعیت کلی |
---|---|---|---|
۱ | بمباران کنترلشده + اعلام آتشبس موقت | پذیرش آتشبس و ادامه سیاستهای گذشته | ایران احساس موفقیت موقت میکند |
۲ | حفظ آتشبس، تشدید تحریمها و فشار اقتصادی | ادامه مسیر، نادیده گرفتن اصلاحات | فرسایش داخلی شدت میگیرد |
۳ | آمادگی برای حمله شدید مجدد | قدرت دفاعی و اقتصادی کاهش یافته | فروپاشی تدریجی از درون اتفاق میافتد |
حوزه | راهکارها | هدف استراتژیک |
---|---|---|
اقتصاد | کاهش اتکا به اقتصاد مقاومتی- جذب سرمایهگذاریهای داخلی و خارجی- اصلاح نظام بانکی و مالیاتی | بهبود تابآوری اقتصادی و کاهش فشار تحریمها |
دیپلماسی | افزایش تعامل منطقهای و جهانی- مذاکره برای کاهش تحریمها- کاهش تنشهای غیرضروری و گسترش ائتلافها | شکستن انزوای بینالمللی و فشار سیاسی |
نظامی امنیتی | کاهش اتکا به نیابتیها- تمرکز بر بازدارندگی موثر و متوازن- استفاده از دیپلماسی دفاعی | جلوگیری از درگیریهای پرهزینه و افزایش امنیت پایدار |
بازی «تله شناختی» میان دو طرف جریان دارد که آمریکا/اسرائیل با آتشبس موقت و فشار اقتصادی قصد دارند ایران را در تلهای قرار دهند تا بدون جنگ مستقیم از درون تحلیل رود.
ایران اگر تصور کند سیاستهای پیشین موثر بودهاند و اصلاحات نکند، با فرسایش اقتصادی، سیاسی و نظامی روبرو خواهد شد.
راه خروج، تشخیص به موقع تله و اصلاحات اساسی در همه حوزههای کلیدی است.
این بازی میتواند چند دوره ادامه یابد تا نتیجه نهایی مشخص شود، اما هر تأخیر در اصلاحات هزینههای ایران را بیشتر میکند.
پیامدها:
افزایش شدید تنشها و تشدید حملات هوایی و زمینی از سوی آمریکا و اسرائیل.
افزایش هزینههای نظامی و خسارات مستقیم به زیرساختها و نیروی انسانی ایران.
احتمال افزایش انزوای سیاسی و فشار اقتصادی خارجی بیشتر.
اما امکان تحت فشار قرار دادن آمریکا-اسرائیل برای پذیرش مذاکره یا آتشبس با شروط بهتر.
تحلیل:
ممکن بود ایران توانمندی دفاعی خود را زودتر نشان دهد ولی هزینهها و خسارات زیاد میشد.
این سناریو ریسک فروپاشی سریعتر را دارد ولی میتواند به مذاکره با شرایط متفاوت منجر شود.
پیامدها:
کاهش فشار داخلی و افزایش اعتماد عمومی به دولت.
کاهش اثر تحریمها با جذب سرمایه و بهبود فضای کسبوکار.
بهبود روابط دیپلماتیک و کاهش تنش منطقهای.
کاهش احتمال از سرگیری حملات نظامی و افزایش قدرت بازدارندگی واقعی.
تحلیل:
این مسیر بهترین گزینه برای خروج از «تله شناختی» است.
نیازمند اراده سیاسی قوی و مدیریت هوشمندانه بحران است.
ممکن است مخالفانی در داخل کشور داشته باشد اما به نفع ثبات و توسعه بلندمدت است.
پیامدها:
جنگ تمامعیار با تلفات بالا و هزینههای سنگین برای هر دو طرف.
احتمال واکنش شدید ایران در داخل و منطقه (گسترش نیابتیها، افزایش تهدیدات به کشورهای منطقه).
کاهش مشروعیت سیاسی آمریکا-اسرائیل در عرصه جهانی به دلیل ادامه جنگ.
در نهایت احتمال خستگی و فشار بینالمللی برای توقف جنگ.
تحلیل:
این مسیر پرهزینهترین و خطرناکترین راه است.
احتمال دارد جنگ به بنبست نظامی و سیاسی بیانجامد.
بازی طولانیتر و پرهزینهتر میشود و ممکن است بازیگران دیگر منطقهای و بینالمللی دخالت کنند.
پیامدها:
کاهش فشار بر اقتصاد ایران و افزایش توانایی دولت در مدیریت بحران.
امکان تمرکز بیشتر بر مسائل داخلی و توسعه اقتصادی.
تغییر محاسبات طرف ایران درباره ادامه سیاستهای نظامی و دیپلماتیک.
احتمال کاهش تنش نظامی و بازگشت به مذاکرات بلندمدت.
تحلیل:
کاهش فشار اقتصادی میتواند نقطه عطفی برای تغییر مسیر باشد.
اما بدون اصلاحات ساختاری، این بهبود موقتی و شکننده خواهد بود.
همچنین طرف مقابل ممکن است این سیاست را به عنوان ضعف تعبیر کند.
پیامدها:
بهبود تصویر ایران در سطح بینالمللی و افزایش همبستگی منطقهای.
جذب حمایتهای سیاسی و اقتصادی غیرنظامی از کشورهای مختلف.
فشار روانی کمتری بر مردم و تقویت وحدت ملی.
امکان فشار کمتر مستقیم نظامی از طرف مقابل.
تحلیل:
این استراتژی مکمل اقدامات اقتصادی و سیاسی است.
میتواند به کاهش اثر تحریمها و فشارهای روانی کمک کند.
اما نیازمند زمان و پیوستگی طولانیمدت است.
تصمیم | پیامد کلیدی | ریسکها و فرصتها |
---|---|---|
رد آتشبس و ادامه جنگ | درگیری شدید و هزینههای بالا | احتمال فروپاشی سریعتر یا فشار برای مذاکره |
پذیرش آتشبس و اصلاح | خروج از تله و بهبود بلندمدت | مقاومت داخلی و نیاز به اراده قوی |
ادامه حملات شدید آمریکا/اسرائیل | جنگ تمامعیار و هزینه بالا | بنبست نظامی و فشار بینالمللی |
کاهش تحریمها | بهبود اقتصادی و سیاسی موقت | شکنندگی بدون اصلاحات |
تمرکز بر دیپلماسی نرم | تقویت وحدت و کاهش فشار روانی | نیاز به زمان و استمرار |
از عزیزان کاربر سایت میلیتاری لطف کردند توصیه های زیر را برای عراقچی در نظر گرفتند که در مذاکره با قدرتهای اروپایی مطرح بکنه. بخوانیم بدون توضیحات اضافی
مذاکره اری یا نه؟
در انتهای جنگ همیشه مذاکره هست پس بحث مذاکره در کلیت درست هست
باید یادمون باشد که یکی از نقدهای وارد به دوران دفاع مقدس ضعیف عملکردن وزارت امورخارجه و دیپلماسی بوده که عملا تاثیر کمی در روند دیپلماسی و قطعنامه ها داشتیم
پس باید ورود به عرصه دیپلماسی کرد
اما چند نکته:
- سطح مذاکرات
سطح مذاکرات رو باید هدفمند انتخاب کرد
به شخصه در این موضوع سطح مذاکرات نبتدی بحث های قبل باشد
بحث باید
- مذاکره بر سر غرامت ایران
- مذاکره بر سر اجازه خروج اشغالگران با تابعیت سه کشور اروپایی با کشتی و نه هواپیما ( و اعلام در رسانه که اونها مجبور بشن موضع بگیرن و اقدام کنن و اگرنه میشه گفت اونها به ما گفتن شهروندانشان برایشان مهم نیست کشته شوند)
- مذاکره بر سر اجازه خروج اشغالگران از سرزمین های اشغالی و ازادسازی سرزمین های اشغالی
- مذاکره بر سر تحریم کشتی های انگلیس در تنگه هرمز و باب المندب( ابتدا فقط انگلیس چون باعث تفرقه بین اروپایی ها میشه )
- دنیا فقط اروپا نیست
باید لحاظ کنیم که سه کشور اروپایی و امریکا بخشی از دنیا هست
و لحاظ کردن فرایند دیپلماسی در کشورهای همسایه، روسبه و چین، کشورهای افریقایی، و امریکای لاتین بسیار مهم هست
انقلاب اسلامی ایران که در بهمن ماه 1357 پیروز شد روسها از جمله کسانی بودند که با دم خود گردو می شکستند. خوشحالی کمونیستهای شمالی دو علت اساسی داشت. اول اینکه بساط آمریکا از مرزهای جنوبی آنها جمع شده بود و آنها دیگر نگران جاسوسی و استراق سمع آمریکایی ها نبودند. دوم اینکه با نفوذ نیروهای چپ در میان نیروهای انقلابی روسها انتظار داشتند تا ایران هم به زودی به جمع کشورهای بلوک شرق بپیوندد. آرزوی اول که در همان روز 23 ام بهمن 57 برآورده شد اما آرزوی دوم برآورده نشد چون سران سیاسی ایران برای خود مأموریتی تاریخی تعریف کرده بودند: تبدیل تهران به ام القرای جهان اسلام. و این مأموریت بدان معنی بود که در هر جای دنیا باید از حقوق حقه ی مسلمین دفاع می کردند. و خوب چون روسها اندکی قبل از انقلاب ایران کشور مسلمان افغانستان را اشغال کرده بودند سران نظام جمهوری اسلامی نه تنها حاضر نبودند زیر بیرق کمونیسم روسی بروند بلکه آنها را دشمن خونی خود نیز می دانستند.
همین شد که ایران سیاست کمک نظامی به نیروهای چریکی افغانی، که بعدتر به مجاهدین معروف شدند، را آغاز کرد. حمایت نظامی ایران از مجاهدین سبب دشمنی عمیق روسها شد و همین سیاست کج و معوج ایران سبب شد تا هر جایی که قطعنامه ای بر علیه ایران تصویب بشود روسها در کنار آمریکایی ها و اروپایی ها قرار بگیرند. دیپلماسی ضعیف ایران در برابر روسها یکی از علتهای اصلی طولانی شدن جنگ ایران و عراق در نهایت به بن بست رسیدن جنگ برای طرف ایرانی شد. یک سند کوتاه را که توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی منتشر شده است را با هم بخوانیم تا ببینیم که چوپانهای دکتر نمایی چون ولایتی چه بر سر سرنوشت این ملت آورده اند.
آقای ولایتی ،وزیر امور وقت خارجه ایران، می گوید: به قائم مقام وزیر امور خارجه ی شوروی گفتم، چرا به عراقی ها موشک می دهید. گفت شما دست از حمایت مجاهدان عراقی بردارید، تا ما هم موشک ندهیم، معامله ی خوبی نیست؟
روند پایان جنگ محمد درودیان مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ 1390 صفحه 259
از مسائلی که به تواتر توسط رسانه های دولتی و وابسته به دولت تکرار شده تا جاییکه دیگر تبدیل به یک فکت مسلم تاریخی شده است یکی هم این است که "در زمان جنگ سازمان ملل و شورای امنیت به حرف ما گوش نکردند" و "عراق را به عنوان متجاوز محکوم نکردند" و از این قبیل حرفها....
این جملات به قدری در گوش مردم خوانده شده که حتی آدم دقیقی چون محمد درودیان نیز آن را باور کرده و در مصاحبه اش تکرار می کند( اینجا دقیقه16تا17). جمهوری اسلامی قضیه را برای مردم این طور جا انداخته که انگار شورای امنیت داور بازی فوتبال هست و هر جای زمین که کسی بر روی کسی خطا انجام بدهد(چه بازیکن دارای توپ باشد یا نه) داور وظیفه دارد سوت بزند و بازی را متوقف کند و یک ضربه ی خطا به نفع تیم مقابل اعلام کند... و همین بینش کج و معوج سبب شده تا 40 سال پس از پایان جنگ هنوز هم مردم از داور طلبکار باشند که چرا سوت نزد و چرا به نفع ایران پنالتی نگرفت.
در صورتی که اگر در عمق قضیه اندکی، و فقط اندکی، فرو برویم می فهمیم که داستان به این سادگی ها هم نیست. شورای امنیت سازمان ملل مثل داور فوتبال نیست بلکه بیشتر شبیه به پلیس 110 است. یعنی شما وقتی که در خیابان تصادف می کنید وظیفه دارید که زنگ بزنید 110 و 110 هم افسر به محل اعزام می کند و کروکی می کشد تا شما با استناد به آن کروکی بروید و شکایت کنید و خسارت بگیرید. وقتی که شما به 110 زنگ نزدید از کجا بفهمد که شما کجا تصادف کردید؟ کی تصادف کردید؟ مقصر کی بود؟ چقدر خسارت خوردید؟
خلاصه اینکه جمهوری اسلامی برای اینکه کم کاری ها، اشتباهات، خیانتها و تقصیرات دستگاه دیپلماسی کشور و وزارت امور خارجه را در آن زمان لاپوشانی کند برداشته و داستان را صد در صد وارونه تعریف کرده است تا اشتباهاتی را که کرده است به چشم نیاید ( در زمان آغاز جنگ با عراق وزیر امور خارجه ایران کسی بود به نام محمد کریم پناهی که رشته ی تحصیلی اش اصلا روانشناسی بود... حالا شما ببین وزن نظرات کارشناسی با چنین وزرات خانه چقدر خواهد بود).
در باب کم کاری وزارت امورخارجه در آغاز جنگ و در طول جنگ و حتی پس از جنگ تا به امروز خیلی وقت پیش مصاحبه ای از فصلنامه نگین ایران (وابسته به سپاه) را اینجا گذاشته بودم. در اینجا همین فایل را دوباره برایتان گذاشتم با این تفاوت که نکات مهم آن را با رنگ زرد و نکات مهمتر را با رنگ قرمز های لایت کرده ام.
بخوانید و بدانید که....
نتیجه ی هر جنگ مدرنی در نهایت در پشت میز مذاکره معلوم می شود.