جنگها و تاریخ

جنگها و تاریخ، فضایی برای بررسی رویدادهای تاریخی و جنگها است.

جنگها و تاریخ

جنگها و تاریخ، فضایی برای بررسی رویدادهای تاریخی و جنگها است.

دروغ سیزده؛ قسمت اول


یکی از دروغهای 13 که به کرّات از زبان بعضی از مسئولین ،و به ویژه فرماندهان سپاه در زمان جنگ، شنیده می شود این عبارت است که « جنگ ایران و عراق تنها جنگی در 200 سال گذشته بوده که قسمتی از خاک ایران از آن جدا نشده است[i][ii].» این دروغ به حدی تکرار شده است که حتی استاد بی بدیلی چون استاد رائفی پور ،که از اوتاد و اقطاب زمانه ی ما می باشند و چه بسا که از معجزات قرن بیست و یکم، نیز آن را در سخنرانی هایشان تکرار می کنند.


این دروغ البته یک دروغی عادی نیست چرا که در حقیقت ترکیبی است از دو دروغ کوچکتر. اینکه ادعا می کنند این جنگ در 200 سال گذشته تنها جنگی بوده که قسمتی از خاک ایران از آن جدا نشده است سبب می شود که دروغ دوم هم در دل آن مستتر بشود و البته منظور اصلی از ساختن این دروغ 13 هم در اصل همان دروغ دوم است. دروغ دوم به صورت ضمنی ادعا می کند که ما در جنگ با عراق هیچ قسمتی از خاک خودمان را به دشمن واگذار نکردیم.


اول بپردازیم به دروغ اول: بزرگترین جنگهایی که در دوران قاجاریه ایران را مشغول خود کردند عبارتند از جنگهای اول و دوم ایران و روس (1218 تا 1228 و 1241 تا 1243) که قسمتهای مهمی از شمال غربی ایران در طی این جنگها به روسیه ی تزاری واگذار شد. اما حقیقتی که از آن غفلت می شود این است که 8 سال پس از پایان دوره ی اول جنگهای ایران با روسیه عباس میرزا با عثمانی وارد جنگ شد و ولیعهد شجاع فتحعلی شاه  توانست با رشادت بی نظیرش ارتش عثمانی را درهم بکوبد. نتیجه ی این جنگ با عثمانی این بود که تحت معاهده ی ارزروم حکومت عثمانی مرزهای غربی ایران را به رسمت شناخت. پس جنگ ایران و عراق در 200 سال گذشته تنها جنگی نبوده که ایران خاکی از دست نداده بلکه در آخرین جنگ ایران با عثمانی نیز ایران خاک خود را از دست نداد.


از سوی دیگر اگر بخواهیم بر اساس حقوقی بحث کنیم چون ایران در جنگ جهانی دوم به آلمان اعلان جنگ داد پس ایران را باید یکی از دولتهای متفقین به حساب بیاوریم. البته از یاد نمی بریم که با مجاهدت قوام و در نهایت با اوتلیماتوم ترومن در این جنگ هم قسمتی از خاک ایران از دست نرفت. پس می بینیم که جنگ ایران و عراق اولین جنگی در 2 قرن گذشته نبوده که ایران خاکی را از دست نداده است. 


حقیقت ماجرا این است  زمانی که ایران به ناچار مجبور شد که قطعنامه 598 را قبول کند قسمتهایی از خاک ایران در دست عراقی ها بود (نقشه زیر را ببینید). زمانی که ماشین نظامی ایران در اثر آخرین حمله ی بزرگ خود از نفس افتاد و با حیله ی استراتژیک عراق درگیر جنگ های بی حاصل در کردستان عراق شد عراق توانست با چند حمله ی بزرگ و پشت سر هم فاو، شلمچه، جزایر مجنون و ارتفاعات استراتژیکی را در جبهه ی میانی از دست ایرانی ها درآورد. این ارتفاعات بر اساس قرارداد 1975 الجزایر به عراق واگذار شده بود اما به دلیل اینکه خطوط مرزی در قبل از انقلاب کاملا جابجا نشدند تا زمان انقلاب در دست ایران باقی ماندند و یکی از علتهای اصلی عراق در حمله به خاک ایران به دست آوردن همین ارتفاعات بود. هاشمی رفسنجانی درباره اینکه قسمتهایی از سرزمینهای ایران در زمانی که شورای امنیت قطعنامه 598 را تصویب کرد گفته است:


« اگر دیپلماسی ما هوشیاری نداشت و ترتیب این دو بند را به همین صورت می پذیرفت، چه بسا عراق پس از اعلام آتش بس تا مدتها به مرها بر نمی گشت و ما هم با توجه به تأکیدی که در قطعنامه بود، نمی توانستیم کاری بکنیم. اما تیم دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران با استدلالات سیاسی توانست، جابجایی این دو بند را در متن قطعنامه به تصویب برساند و همین باعث شد که عراق نتواند شیطنت کند. » (کتاب اسرار مکتوم، نشر بیست و هفت بعثت، 1393، صفحه 124)


اگر واقعا در جنگ سرزمینی را از دست نداده بود چرا هاشمی نگران بازگشت عراق به پشت خط مرز بود؟ بعدها رفسنجانی در طی نامه نگاری های خود با صدام حسین به او می نویسد:


«بسیاری از مواضع خاک ایران باقی ماندند من جمله شهرهای نفت شهر و خسروی و مهران و ده ها روستا و ارتفاعات که شرایطی متفاوت با جبهه ی جنوب داشت که اکثر آن مناطق از اول جنگ تا امروز در اشغال نیروهای شماست و بعید است که فرماندهان شما حقیقت را از شما مکتوم داشته باشند". رفسنجانی آشکارا اعتراف می کند که پس از پایان جنگ این مناطق هنوز در دست عراق باقی مانده اند.( متن کامل این نامه را می توانید در اینجا بخوانید.)


  قسمتهایی از خاک ایران که پس از پذیرش قطعنامه 598 توسط ایران در سال 1367 در دست عراق مانده بود،بر خلاف تبلیغات رسمی و غیر رسمی، نه در اثر کوششها و مجاهدتها بلکه در اثر اشتباه استراتژیک عراق دوباره به ایران بازگشتند. در حدود 2 سال بعد عراق به کویت حمله کرد و در نتیجه صدام تصمیم گرفت تا برای اینکه خیالش از پشت سر خود راحت باشد مشکلات کهنه ی خود را با ایران حل و فصل کند. با رد و بدل شدن چند نامه بین صدام حسین و آقای هاشمی رفسنجانی ،رئیس جمهور وقت ایران، صدام راضی شد که در روز 26 مرداد 69 اراضی اشغالی ایران را تخلیه کند. اگر نبود این اشتباه فاحش صدام شاید هنوز هم قسمتهایی از خاک ایران در دست عراق باقی مانده بود. اما چرا این دروغ به این حد تکرار می شود؟ فهمیدنش چندان هم سخت نیست.


https://s16.picofile.com/file/8428607600/%D8%A7%D8%B4%D8%BA%D8%A7%D9%84.jpg

نقشه ی بالا مناطقی از خاک ایران را نشان می دهد که پس از پذیرش آتش بس بین ایران وعراق در دست عراق باقی ماند. منبع :کتاب سیری در جنگ ایران وعراق جلد ششم ویرایش دوم مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی محمددرودیان صفحه 198

 



[i] - این ادعا توسط افراد مختلف و در مناسبتهای مختلف و توسط افراد مختلف تکرار شده است. مثلا می توانید نگاهی به اینجا بیندازید یا مثلا اینجا.

[ii] به تازگی دکتر-سرلشکر محسن رضایی 100سالی به این عدد افزوده است و مدعی است که در 300 سال گذشته که البته به مناسبت حلول سال 1400 این خبر را از روی سایتشان برداشته اند.


تخت آباد

Houghton EC85 Ab264 884f - Flatland, cover.jpg

یه لحظه چشماتو ببند و فرض کن که توی دنیایی هستی کاملا مشابه دنیای ما فقط با یه تفاوت: توی اون دنیا همه چیز دو بعدی باشه نه سه بعدی. چه اتفاقی می افته؟

اولین اتفاقی که می افته اینه که دیگه نمیتونی بری توی خونه ت. چرا؟ به این دلیل ساده که میتونی کلید رو بکنی توی قفل ولی نمی تونی بچرخونی ش. برای اینکه کلید توی قفل بچرخه باید توی فضای سه بعدی باشیم. حالا سوال اینه که میشه قفلی درست کرد که کلیدش دو بعدی باشه؟

البته سوالات دیگری هم میشه مطرح کرد. مثلا موتور ماشین میشه درست کرد؛ یعنی ساختن سیلندر و پیستون امکان پذیره ولی برای انتقال نیرو به خارج از موتور نیاز به میل لنگ هست و میل لنگ هم فقط در فضای سه بعدی میتونه کار بکنه. پس یعنی موتورهای درون سوز پیستونی توی این دنیای فرضی کارآیی ندارن. اما بغیر از موتورهای پیستونی میشه توی دنیای  دو بعدی موتورهای درون سوز دیگری هم طراحی کرد؟

یا اینکه توی این دنیا اگر در خونه رو باز کردی پنجره ش رو هم می تونی باز کنی؟توجه کنید که توی این دنیا نمیشه زیر سقفها ستون زد چون اگه ستون بزنی کسی نمیتونه از این طرف ستون بره اون طرفش. حالا یه خونه مثل شکل زیر رو در نظر بگیرید که دریچه ی سمت چپ و دریچه ی سمت راست پنجره باشه. خوب اگه جفتش با هم باز بشه سقف خونه میاد روی سرت پایین.

https://s17.picofile.com/file/8428579842/house.jpg

کشتی ها در این دنیا چگونه حرکت می کنند؟ همانند کلید قفل در حرکت کردن پروانه کشتی هم نیاز به سه بعد دارد پس آیا میشه مثلا کشتی های بادبونی در این جهان داشت.

قانون جاذبه در این دنیا چه صورتی دارد؟ آیا نیروی جاذبه همچنان با دو برابر شدن فاصله یک چهارم میشود؟ آیا رابطه نیرو و عکس مربع فاصله همچنان برقرار است؟ اقمار یه ستاره در چه مسیری دور اون میگردن.

سوالات وقتی جذاب تر میشن که فرض کنیم این جهان دو بعدی در دل یه فضای سه بعدی باشه و بعضی از اشکال سه بعدی امکان این رو داشته باشن که  وارد این جهان دوبعدی بشن. مثلا اگر یه دایره بخواد وارد جهان دو بعدی بشه از چشم مردم این جهان چه جوری دیده میشه؟ خوب اگر فقط یه نقطه ش با جهان دو بعدی مماس باشه به شکل نقطه دیده میشه ولی اگر بیشتر وارد بشه به صورت یه دایره دیده میشه. اگر یه کله قند از فضای سه بعدی وارد جهان دو بعدی بشه بسته به اینکه چه زاویه ای داشته باشه به صورت نقطه، دایره، بیضی، هذلولی و یا سهمی ممکنه دیده بشه. حالا اگه این اشکال سه بعدی بخوان درباره ی دنیای خودشون با مردم جهان دو بعدی صحبت کنن اونها چه برداشتی ممکنه داشته باشن؟

یه همچین سوالاتی ذهن یه ریاضی دان قرن نوزدهم به نام ادوین ابوت رو درگیر کرده بود. ابوت یه رمان فانتزی درباره ی جهانی فرضی می نویسه و اسمش رو میذاره : فلت لند رمانی درباره ی جهان های چند بعدی. این کتاب در سال 1884 منتشر شد و خودش منبع الهام برای تعداد دیگه ای از نوشته ها و فیلمهای فانتزی شد که به مسائل مختلف در جهانهای دو بعدی، سه بعدی و چهار بعدی می پرداختند. فلت لند رو میشه زمین مسطح یا دنیای مسطح فرض کرد ولی من ترجیح میدم بجاش بذارم : تخت آباد.

فیلم زیر یکی از انیمیشینهایی هست که با الهام از  داستان جذاب فلت لند ساخته شده. تفریح خوبی در ایام کرونایی عید که نمیتونی جایی بری دید و بازدید بشینی و این رو ببینی و یه مقداری درباره ش فکر کنی.

اصل رمان رو هم میتونی از اینجا دانلود ش کنی.




چشمها را باید شست

همیشه یادت باشه که دنیا اونی نیست که تو میبینی.... بعضی وقتها بین واقعیت و چیزی که ما درک می کنیم چندین جهان فاصله است: