جنگها و تاریخ

جنگها و تاریخ، فضایی برای بررسی رویدادهای تاریخی و جنگها است.

جنگها و تاریخ

جنگها و تاریخ، فضایی برای بررسی رویدادهای تاریخی و جنگها است.

ماشین حساب پاسکال

میگن پاسکال اولین ماشین حساب دنیا رو اختراع کرد تا به پدرش که حسابدار یه شرکت بود کمک کنه. اما این ماشین حساب چطوری کار می کنه؟ ببینید و تعریف کنید:




در اتوماتیک معبد در 2000 سال قبل

مهندسی مکانیک سابقه ای در حدود 2200 سال (کمتر و بیشتر) داره. مهندسین مکانیک در دو جبهه می جنگیدن

  1. ساخت وسایل مورد نیاز برای زندگی مردم و مسئولین از جمله انواع پمپ آب برای استخراج آب رودخانه ها و هدایت اونها به زمینهای کشاورزی، انواع آسیاب آبی و بادی، انواع بالابرها، و ساخت انواع منجنیق برای محاصره ی شهرها و قلعه ها.
  2. ساخت وسایل زینتی و اعجاب انگیز برای مقامات درباری، شاهزاده ها و معابد از جمله آدمکهای متحرک، ساعتهای آبی، سازهایی که به صورت خودکار به آهنگ رو میزدن، انواع فواره ها.

بزرگترین مهندسین باستان شخصی بود به نام هیرون اسکندرانی. این بابا در حدود 2000 سال قبل در اسکندریه ی مصر زندگی می کرد و انواع و اقسام چیزهای عجیب اختراع کرد. از جمله اختراعات اون در اتوماتیک یه معبد بود که وقتی آتش جلوی در معبد روشن میشد خودش به صورت خودکار باز و بسته می شد. ساختمان مکانیکی این در باعث تعجب و حیرت بازدیدکنندگان از اون میشد. روش کاکرد این در رو در فیلمهای زیر به صورت خلاصه می تونید ببینید.





تخت آباد

Houghton EC85 Ab264 884f - Flatland, cover.jpg

یه لحظه چشماتو ببند و فرض کن که توی دنیایی هستی کاملا مشابه دنیای ما فقط با یه تفاوت: توی اون دنیا همه چیز دو بعدی باشه نه سه بعدی. چه اتفاقی می افته؟

اولین اتفاقی که می افته اینه که دیگه نمیتونی بری توی خونه ت. چرا؟ به این دلیل ساده که میتونی کلید رو بکنی توی قفل ولی نمی تونی بچرخونی ش. برای اینکه کلید توی قفل بچرخه باید توی فضای سه بعدی باشیم. حالا سوال اینه که میشه قفلی درست کرد که کلیدش دو بعدی باشه؟

البته سوالات دیگری هم میشه مطرح کرد. مثلا موتور ماشین میشه درست کرد؛ یعنی ساختن سیلندر و پیستون امکان پذیره ولی برای انتقال نیرو به خارج از موتور نیاز به میل لنگ هست و میل لنگ هم فقط در فضای سه بعدی میتونه کار بکنه. پس یعنی موتورهای درون سوز پیستونی توی این دنیای فرضی کارآیی ندارن. اما بغیر از موتورهای پیستونی میشه توی دنیای  دو بعدی موتورهای درون سوز دیگری هم طراحی کرد؟

یا اینکه توی این دنیا اگر در خونه رو باز کردی پنجره ش رو هم می تونی باز کنی؟توجه کنید که توی این دنیا نمیشه زیر سقفها ستون زد چون اگه ستون بزنی کسی نمیتونه از این طرف ستون بره اون طرفش. حالا یه خونه مثل شکل زیر رو در نظر بگیرید که دریچه ی سمت چپ و دریچه ی سمت راست پنجره باشه. خوب اگه جفتش با هم باز بشه سقف خونه میاد روی سرت پایین.

https://s17.picofile.com/file/8428579842/house.jpg

کشتی ها در این دنیا چگونه حرکت می کنند؟ همانند کلید قفل در حرکت کردن پروانه کشتی هم نیاز به سه بعد دارد پس آیا میشه مثلا کشتی های بادبونی در این جهان داشت.

قانون جاذبه در این دنیا چه صورتی دارد؟ آیا نیروی جاذبه همچنان با دو برابر شدن فاصله یک چهارم میشود؟ آیا رابطه نیرو و عکس مربع فاصله همچنان برقرار است؟ اقمار یه ستاره در چه مسیری دور اون میگردن.

سوالات وقتی جذاب تر میشن که فرض کنیم این جهان دو بعدی در دل یه فضای سه بعدی باشه و بعضی از اشکال سه بعدی امکان این رو داشته باشن که  وارد این جهان دوبعدی بشن. مثلا اگر یه دایره بخواد وارد جهان دو بعدی بشه از چشم مردم این جهان چه جوری دیده میشه؟ خوب اگر فقط یه نقطه ش با جهان دو بعدی مماس باشه به شکل نقطه دیده میشه ولی اگر بیشتر وارد بشه به صورت یه دایره دیده میشه. اگر یه کله قند از فضای سه بعدی وارد جهان دو بعدی بشه بسته به اینکه چه زاویه ای داشته باشه به صورت نقطه، دایره، بیضی، هذلولی و یا سهمی ممکنه دیده بشه. حالا اگه این اشکال سه بعدی بخوان درباره ی دنیای خودشون با مردم جهان دو بعدی صحبت کنن اونها چه برداشتی ممکنه داشته باشن؟

یه همچین سوالاتی ذهن یه ریاضی دان قرن نوزدهم به نام ادوین ابوت رو درگیر کرده بود. ابوت یه رمان فانتزی درباره ی جهانی فرضی می نویسه و اسمش رو میذاره : فلت لند رمانی درباره ی جهان های چند بعدی. این کتاب در سال 1884 منتشر شد و خودش منبع الهام برای تعداد دیگه ای از نوشته ها و فیلمهای فانتزی شد که به مسائل مختلف در جهانهای دو بعدی، سه بعدی و چهار بعدی می پرداختند. فلت لند رو میشه زمین مسطح یا دنیای مسطح فرض کرد ولی من ترجیح میدم بجاش بذارم : تخت آباد.

فیلم زیر یکی از انیمیشینهایی هست که با الهام از  داستان جذاب فلت لند ساخته شده. تفریح خوبی در ایام کرونایی عید که نمیتونی جایی بری دید و بازدید بشینی و این رو ببینی و یه مقداری درباره ش فکر کنی.

اصل رمان رو هم میتونی از اینجا دانلود ش کنی.




کیمیاگر

https://encrypted-tbn2.gstatic.com/images?q=tbn:ANd9GcR0tgvYN4QHjHQDige5hIX2HkIe5hLSgwDr5zrn2Vd1-bchhyIM

کیمیا چیست؟ کیمیاگر چه می کند؟ آیا احتمال تبدیل فلزات بی ارزش به طلا و نقره وجود دارد؟ آیا کیمیاگران کَهُن توانستند به آرزوهایشان دست پیدا کنند؟ چرا کیمیاگران نوشته های خود را به رمز می نوشتند؟ بنیانهای فکری کیمیاگری از چه چیزهایی نشأت گرفته بودند؟ آیا فعالیتهای کیمیاگری برای جامعه ی بشری مفید بوده اند؟ رابطه ی بین کیمیاگری و شیمی مدرن چیست؟

بحث که درباره ی کیمیاگری باشد همه چیز تیره و تار می شود. انگار که از پشت مه به موضوع می نگریم. سوالات بالا ممکن است هر ذهنی را درگیر کنند. برای روشن شدن بحث پادکست تقریبا 50 دقیقه ای درست کردم که به ریشه های تاریخی و فلسفی کیمیاگری و ورود آن به دنیای اسلام پرداخته ام.

لازم به توضیح نیست که کیمیاگری پس از افول علوم در جهان اسلام به حرکت خود در دنیای غرب ادامه داد. بحث درباره ی انواع روش کیمیاگری و مسیر آن تا رسیدن به شیمی مدرن مجال دیگری را می طلبد.

روغن بنفشه یا فایزر؟ مسئله این نیست...

دعوای بین آیت الله تبریزیان (و همفکران ش) و پزشکان دانشگاه رفته (و طرفداران شون) به نظر خنده دار و مضحک میاد. دقیق تر که به حرفهای دو گروه گوش بدید میبینید که هر دو طرف هم یه چیزهایی میگن که نمیشه به سادگی از کنارش گذشت. تبریزیان میگه (به دکترها) : شما ها اگر راست می گید و حرفتون علمیه چرا هر روز حرفتون رو عوض می کنید؟ چرا یه روز یه قرص معرفی می کنید برای فلان درد و مرض و فردا یه قرص دیگه معرفی می کنید؟ چرا فلان قرص رو جمع کردید به خاطر این که عوارض جانبی داره؟ چرا برای یه بیماری هر روز یه علت جدید کشف می کنید؟ مگه حرفاتون بر پایه ی علم نیست؟ پس چرا این همه تناقض؟ چرا این همه نسبیت؟ در عوض حرف ما از 1200 سال قبل تا الان ثابت بوده: روغن بنفشه و دیگر هیچ.

از طرف دیگه دکترها هم جواب میدن: این نسبی بودن اصلا مزیت اصلی پزشکی مدرنه. ما هر روز اطلاعات مون رو به روز می کنیم و اطلاعات قدیمی رو دور می ریزیم. کتابهای پزشکی هر چند سال یه بار از بازار جمع میشن و ورژنهای جدیدی جاش رو میگیرن. به همین دلیل هر روز دنبال درمانهای موثر تر می گردیم: درمانهایی با عوارض جانبی کمتر، هزینه ی کمتر،طول درمان کمتر و ... . عوض ش ما همون حرفهای 1200 سال قبل رو تکرار می کنید و هنوز درباره ی خیلی از بیماری ها (مثلا انواع سرطان) حرفی برای گفتن ندارید.

این دعوا البته محدود به ایران نیست. از زمانی که گالیله و نیوتون و هاروی بنیان علم مدرن رو گذاشتن و به سلطه ی علوم ارسطویی پایان دادن، این جور دعواها همیشه در همه جای دنیا جریان داشته. به عنوان نمونه بریم سراغ آمریکا.

توی آمریکا داروینیسم عملا نادیده گرفته شد تا حدود 1920. اما با ورود داروینیسم به کلاسهای درسی بسیاری از والدین (و البته خود معلمها) واکنش نشون دادن و در نتیجه در سال 1925 قانونی اومد که در بسیاری از نقاط آموزش داروینیسم کنار گذاشته شد. تازه از دهه ی 60 بود که دوباره آموزش داروینیسم داشت جا می افتاد اما هر روز یکی میرفت و بر علیه ش شکایت می کرد. در مورد کیس مک لین-آرکانزاس قاضی دادگاه از یه فیلسوف علم خواست که به عنوان شاهد و مطلع به دادگاه بیادش و نظر بده. بحث بر سر این بود که والدین ادعا می کردن که خلقت گرایی یه نظریه ی علمی هست در کنار داروینیسم. اگر به داروینیسم فرصت داده میشه که در مدارس تدریس بشه باید همون امکانات هم برای خلقت گرایی در نظر گرفته بشه. حالا خلقت گرایی چیه؟ خلقت گرایی همون حرفهای عهد عتیق هست که یه سری بیولوژیست و فیلسوف و ... دین مدار اومدن و بهش رنگ و بوی علمی دادن. قاضی دادگاه اعلام کرد که یه نظریه ی علمی باید 5 تا مشخصه داشته باشه:

  1. توسط قانون طبیعی هدایت بشود.
  2.  باید با استناد به قانون طبیعی قابل توضیح باشد
  3. قابل آزمایش به صورت تجربی باشد.
  4.  نتایج آن قابل آزمایشی باشد نه اینکه لزوماً حرف آخر باشد.
  5. قابل جعل کردن نباشد.

و بر اساس همین موارد دعوای خلقت گرایان رو رد کرد و این نظریه رو یه نظریه ی علمی ندونست.

***

اما این سوال واقعا برای بنده و شما مطرح هست که یه حرف ( یا نظریه) علمی واقعا چیه؟ مثلا جایی که من کار می کنم بچه های محلی چون اکثرشون سی بورن هستن به راحتی آسمون رو نگاه می کنن و با تشخیص جهت باد وضعیت آب و هوای فردا رو پیش بینی میکنن. آیا اونها دارای علم هواشناسی هستن یا علم هواشناسی رو فقط میشه تو سازمان هواشناسی پیدا کرد؟ چه فرقیه بین یه شکسته بند و یه جراح ارتوپد وقتی که دارن بازوی در رفته ی یه نفر رو جا میندازن؟ هر دو شون تقریبا یه کار می کنن. چرا به یکی شون باید بگیم کارش پایه ی عملی داره و به دومی بگیم که کارش پایه ی علمی داره. (یه شکسته بند بود تو کرج که وقتی میرفتی پیش ش میگفت باید عکس رادیوگرافی بیاری).

خلاصه اینکه علم چیه؟ نظریه ی علمی چیه؟ دانشمند کیه؟ چه وسایل و چه کارهایی میکنه که بقیه ندارن یا نمی کنن؟ اصلا علم به واقعیت های بیرون از ذهن ما راه میبره یا نه؟ اصلا واقعیتی بیرون از ذهن ما وجود داره یا ما فقط توی یه ماتریکس گیر کردیم؟ و سوالاتی از این قبیل رو یه رشته از فلسفه جواب میده به نام فلسفه ی علم. فلسفه ی علم یه زیرشاخه از فلسفه است که سابقه نسبتا اندکی داره. فلسفه ی علم (به عنوان یه شاخه مستقل) تقریبا در قرن نوزدهم شکل گرفت. فیلسوفان علم وظیفه ی خودشون می دونن به سوالات بالا جواب بدن. البته این سوالات سوالاتی هستند که هنوز بعد از حدود 200 سال درباره شون بحث و اما و اگر هست. یعنی اینکه هنوز فلاسفه ی علم به یه جمع بندی کامل درباره هیچ کدوم نرسیدن. حالا اگر دوست دارید که ببینید توی دعوای روغن بنفشه و فایزر طرف کدوم رو میخواهید بگیرید. بد نیست که اپلیکشین کست باکس رو روی گوشی تون نصب کنید و برید اونجا و  پادکستهای فلسفه ی علم را  از اینجا گوش کنید.

تا همه ی قسمتها رو گوش نکردی حق نداری با من حرف بزنی.

نگو که نگفتی.

نقد جحة الاسلام جعفریان بر نظرات حداد عادل درباره طب سنتی

خیلی وقت قبل آقای جعفریان (رییس سابق کتابخانه مجلس و رییس فعلی کتابخانه دانشگاه تهران) بر تز پایان نامه دکتر حداد عادل درباره طب سنتی نقدی نوشته بودند.... پیشنهاد اکید می شودکه بروید اینجا و نقد را بخوانید.

یک نمونه از دعوای طب سنتی و فرنگی از دوره قاجار



شنبه 27 محرم الحرام- صبح سه ساعت به ظهر مانده به اتفاق آقاى عماد السلطنه منزل صدراعظم رفتیم. تازه بیدار شده بود. عزیز السلطان، اعتماد السلطنه، مهندس- الممالک و دو سه نفر دیگر بودند. فخر الاطباء حکیم عزیز السلطان و مرحوم امین اقدس صدر مجلس جلوس کرده بود. در اول حرفهاى بقاعده از بى ‏نظمى اردو و نزاع هاى متواتر و کمى نان به عرض رسانید. خیلى اصرار کرد که یک نفر بیگلربیگى براى اردو تعیین کنید، نظم بدهد. آن حرکات اراذل و اوباش را مانع شود. چوب بزند، بترسند، ساکت شوند. اغلب را به شوخى جواب دادند و به طبیعت واگذار فرمودند.
بعد صدراعظم از سوء مزاج و تکسر مزاج خودش کمى صحبت کرد. دکتر شیخ [احیاء الملک] پسر میرزا علینقى زرگرباشى که در پاریس تربیت شده، حالا نزد صدراعظم است حضور داشت، جوان معقول مؤدب خوبى است. فخر الاطباء خواست طبابت کند در این موقع بقدرى حرفهاى لغو بی معنى زد که گمان مى ‏رفت دو ماه درس طب نخوانده و مثل تمام کارها از جهالت ترقى کرده. تمام مجلس متحیر [بودند] و تماما تمسخر کرده خنده مى ‏کردند، و او ابرام داشت دلیل مى‏ آورد، قاعده بیان مى ‏کرد. مثلا مى ‏گفت:
این دواهاى فرنگى تماما بد و بدون خاصیت است. هرکس استعمال کند احمق است و هرگز ناخوش را خوب نخواهد کرد. مثل این که به تمام ناخوشها «یدوردوپطاس» مى‏ دهند و این چندین ضرر دارد، من ‏جمله پستان را کوچک مى‏کند. خایه مردها را کوچک مى ‏کند. تجربه کنید من خود دیده ‏ام. بعد گفت براى حفظ صحت و اصلاح مزاج بهترین کارها این است که هرشب آش رشته آدم بخورد و بعد سرکه شیره و قى کند. یا آن‏که بعد از غذا یک قدح سکنجبین خورده دو قلیان مفصل که خیلى محکم پک بزند صرف کند، اسباب قى مى ‏شود و مادام العمر مزاجش سلامت است، یعنى هرشب بخورد.
عزیز السلطان و سایرین خنده به قهقهه کرده. گفت خیر دروغ عرض نمى‏ کنم در کتاب اطباء نوشته‏ اند و تصریح شده. نشنیده‏ اید «به هر سال فصد و به هرروز قى».
مدتها این صحبت بود. مخاطب دکتر شیخ بود و از آن ادب و متانت هیچ جواب نداد و مجادله‏ نکرد. تمام را تصدیق مى ‏کرد.
اعلی حضرت سوار شدند از جلوى چادر صدراعظم گذشتند، اظهار التفات به همه فرمودند.

(خاطرات عین السلطنه، 1/796)

رابطه بین موش و بواسیر

https://s17.picofile.com/file/8415330942/photo_%DB%B2%DB%B0%DB%B2%DB%B0%DB%B2%DB%B2_%DB%B2%DB%B2_%DB%B2%DB%B4_%DB%B4%DB%B4.jpg

اگر مدافعان طب سنتی به معنای واقعی کلمه  [نه طب گیاهی علمی نوین]  متون قدیم طبی را می خواندند، سر به بیابان می گذاشتند!

این یک نمونه درمان بواسیر است:
علاج کوفت بواسیر:
موش را در میان پیاله ی روغن اندازند و آتش در آن زنند تا موش بسوزد، و سیاهی آن را با پنبه به موضع بواسیر بگذارند، نافع است ان شاءالله.
نقل از کانال تلگرام حجة الاسلام جعفریان رییس کتابخانه دانشگاه تهران

نرود میخ آهنی در سنگ

من میگم نره و دوستانی اومدن و هی کامنت میذارن که بدوش.... خوب خواهر من اگر دوشیدنی بود  تا حالا دوشیده بودیم دیگه

یعنی من راستیتش فکر نمیکنم اونها که میان و هی کامنت میذارن به طرفداری از طب سنتی خودشون یه بار یه کتاب مرجع طب سنتی مثل قانون ابن سینا رو خونده باشن یا حاوی رازی رو یا هدایة المتعلمین فی الطب رو یا خود کتابهای بقراط و جالینوس رو... یه چیزهایی از این ور و اون ور شنیدن دیگه فک می کنن  که چه خبره

خلاصه کنم، من مطالبی که از اول تا حالا درباره طب سنتی نوشتم اینجا جمع آوری میکنم تا همه شو یه جا بخونید بلکه اسباب عبرت سایرین شود:( به ترتیب از آخر به اول)

طب سنتی از جان ما چه می خواهد؟

نسخه ی آیت الله فشارکی برای درمان وبا یا دوستی خاله خرسه

نسخه ی آیت الله تبریزیان برای کرونا ویروس چیست؟

توضیحی بر طب سنتی

آب زنید راه را هین که نگار می رسد

طبیعی یا شیمیایی؟ مسئله این است...

گوساله دوز چه می فهمه چیه؟

کرونا در برابر گوساله پرستی

امیرحسین تو هم؟!

گوساله فرق بین گردش بزرگ خون و گردش کوچک خون را از کجا می فهمد؟

چرا هیچ گوساله ای با ویروس ایبولا آلوده نشد؟

گوساله هایی که به جنگ ابولا رفتند الان چه می کنند؟

گوساله و گوساله پرستی در قرن بیست و یکم و نقش موسی (ع) در این میان

تاریخ علم پزشکی و گوساله های ایرانی در برابر طب سنتی

در ضمن می تونید اینجا رو هم شخم بزنید
http://medicalscience.blogfa.com/

طب سنتی از جان ما چه می خواهد؟

Mehdi Golshani.jpgAvicenna Portrait on Silver Vase - Museum at BuAli Sina (Avicenna) Mausoleum - Hamadan - Western Iran (7423560860).jpg

من در یکی دو سال گذشته بارها و بارها به طب سنتی تاخته ام... البته بیشتر از این که بخواهم خود طب سنتی را هدف قرار بدهم دوست دارم دست اندر کاران طب سنتی را هدف قرار بدهم. اما چون حوصله ی دادگاه رفتن و شکایت این عزیزان را ندارم اصلا خود جریان را زیر سوال می برم. با وجود سالها پیشرفت در طب مدرن غربی و در جا زدن و بوکسوات طب سنتی/اسلامی هنوز افرادی در جامعه ما هستند که فکر می کنند گره های سلامت مردم به دست طب سنتی باز می شود. نمونه ی آخرش سخنرانی فیزیک دان محترم و استاد سابق دانشگاه شریف دکتر مهدی گلشنی هست که می توانید آن را از اینجا دانلود کنید و گوش بدهید... این بزرگوار هزار تا آسمان و ریسما را به هم بافته تا ثابت کند که باید به طب سنتی فرصت داده شود.

دو تا نکته را عرض کنم خدمت دوستان:

اولا که به طب سنتی فرصت داده شده است. یعنی الان در بعضی از دانشگاه های علوم پزشکی (و از همه مهمتر دانشگاه علوم پزشکی ایران) پزشکان عمومی برای ادامه تحصیل برای تخصص می توانند رشته طب سنتی را انتخاب کنند و با روشهای طب سنتی آشنا شوند.

دوما که فرضا در جامعه طب سنتی هم رشد کرد... خوب ! آخرش که چی؟ آیا طب سنتی با درک ناقصی که از فیزیولوژی بدن انسان دارد می تواند یک عمل جراحی مانند عمل جراحی زیر را انجام بدهد؟ نگاه کنید و خودتان قضاوت کنید که طب سنتی تا کنون جان چند نفر را با روشهایی مانند روش زیر توانسته است تا نجات بدهد: