جنگها و تاریخ

جنگها و تاریخ، فضایی برای بررسی رویدادهای تاریخی و جنگها است.

جنگها و تاریخ

جنگها و تاریخ، فضایی برای بررسی رویدادهای تاریخی و جنگها است.

بله، سرور من! نه سرور من! البته سرور من! شما درست می فرمایید.

مطلب زیر را در حدود 10 سال قبل نوشتم... با توجه به نزدیک شدن ایام انتخابات ریاست جمهوری خواندن آن بر همگان واجب است.

 

 کتابی که امروز معرفی اش می کنم نامش هست : رسم و راه سامورایی(آیین نامه سلحشوران ژاپنی) که کلا به هاگاکوره معروف است. این کتاب در قرن 18 توسط یکسامورایی به نام یاماموتو چونه تومو نوشته شده و تبدیل به کتاب مقدس سامورایی ها شده است.  

هاگاکوره روش های تکنیکی مبارزه و شمشیر زنی را بررسی نمی کند بلکه به آداب و رسوم، قواعد و هنجارهایی که یک سامورایی باید رعایت کند می پردازد.هاگاکوره کتابی است نسبتا کوتاه که هموزن خود طلا می ارزد. به ویژه آنکه ترجمه فوق العاده زیبای دکتر هاشم رجب زاده شیرینی خاصی به کتاب بخشیده است. نکته مهم این است که دکتر یک مقدمه بلند و اساسی هم درباره سامورایی ها و خود کتاب نوشته اند که به اندازه خود کتاب ارزش مند و آموزنده است.
نسخه ای که من دارم چاپ اول 1371 و متعلق به انتشارات آستان قدس رضوی است.  متن کتاب را (بدون مقدمه) با فرمت ورد می توانید از
اینجا دانلود کنید. قسمتهایی از کتاب را هم در زیر آورده ام. در سال 1999 جیم جارموش بر اساس آموزه های این کتاب فیلمی با نام روح سگ ساخته است. 

 نشان از مردان راستین کمتر یابم

از آشنایی پرسیدم که حکیم کی یوآن وقتی گفت:« در علم پزشکی، ما زن و مرد را در طبیعت جدا می دانیم؛ یکی را مثبت و دیگری را منفی می شناسیم؛ و بر این پایه –راه درمان این دو جنس تفاوت دارد. تپش قلب مرد هم با زن فرق دارد. اما، در پنجاه سال گذشته نبض مردان رفته رفته مانند زنها شده است. با دریافتن این دگرگونی و پدیده ی درونی، بجا دیدم که –برای نمونه- چشم درد مردان را با همان شیوه که درباره ی زنان چاره ساز است درمان کنم. چون روش درمان مردانه را در بیماران مرد این زمانه چار ساز ندیدم، دریافتم که درین روزگار وارونه ساز مردان هم جوهر مردی را از دست داده اند. این واقعیت بی چون و چرایی است که آن را خود به تجربه دریافته و بر همه فاش ساخته ام.» چون، با در یادداشتن این سخن، مردان امروز را در گرداگردم می نگرم، آشکارا می بینم که نبض آنان چونان زنان می زند، و کسانی از آن میان که به راستی مرد باشند، کمند. با این زمینه، این روزها بسیار آسان می توان با کمتر کوششی بر همگنان سر و سرور شد و به پایه و جایگاه رسید.

نشانه دیگراز میان رفتن مردی و مردانگی در زمانه ی ما این است که بسیار اندکند کسانی که بزهکاری دست بسته را به دست خود گردن زده باشند، یا اگر کسی در هنگام خودکشی سنتی(هاراگیری) ازیشان بخواهد که تیغ خلاص را فرودآورند مردان این روزگار بهتر آن می بینند که به بهانه ای از این کار بگریزند. تا چهل-پنجاه سال پیش، اثر زخم بر تن و روی داشتن مهر و نشان مردانگی بود و ران صاف و بی زخم نمودار زبونی مردان؛ تن بی زخم چنان شرم آور می نمود که مرد سلحشور پروای نشان دادن آن رابه مردم نداشت و بسا بهتر می دید که خود را زخم بزند تا از این ننگ برهد. از مردان چشم آن داشتند که نترس وتوفنده و پرجوش باشد. اما امروز بی باکی را نابخردی می دانند،زبان آوران –سخن را در خدمت گریز از مسئولیت و تن آسایی می نهند. از جوانان می خواهم که در این نکته بیندیشند و به هوش آیند.

 

دولتمردان نوآیین 

شاید که بیندیشیم که حکومت درست بر کشور و برجهان، کاری است بس دشوار که بسیاری از مردم با آن برنیایند. اما اگر به حقیقت بنگری، بلندپایگانی که در حساسترین مقامها و مراجع قدرت در دستگاه دولتند، و مشاوران و دولتمردان امارت ما به چیزهایی می پردازند که فن و هنر و دانایی ورای آنچه که من در این کلبه حصیریم با شما گفته ام، در کارندارد. براستی که بر پایه ی اصولی که گفتم می توان کشوری را به شایستگی اداره کرد.
گذشته از هر چیز دیگر، رسم و راهی در کار این دولتمردان است که مرا بیش و کم، ناراحت می دارد، چرا که اینان بی اعتنا به سنتهای این سرزمین و درمانده از شناختن درست از نادرست، همان هوش و مایه و توان مادرزادی را سرمایه ساخته اند.
دیوانسالاران بیش از اندازه به خود مطمئن و خویشتن بین شده اند، زیرا که مردم، از روی بیم، با آنان چاپلوسی می کنند. در پایشان می افتند و می گویند:

بله، سرور من! نه سرور من! البته سرور من! شما درست می فرمایید.

میان ماه من تا ماه گرون

https://s17.picofile.com/file/8421083892/251sdas279.jpg

فائزه هاشمی بهرمانی در آخرین مصاحبه اش با انصاف نیوز فرمایشات گهرباری ارائه کرده که خلاصه اش اینه:

من اگر یه آمریکایی بودم اصلا از این ترامپ خوشم نمیومد ولی به عنوان ایرانی خیلی حال می کنم اگه ترامپ 4 سال دیگه هم رییس جمهور باشه.

دکتر صادق زیباکلام هم فرمودند که باید به شجاعت این حاج خانم تبریک گفت چون این حرف دقیقا حرف دل میلیونها نفر ایرانی هست که حالا یا جرأت ندارن به زبوون بیارن یا حالشون ندارن... خلاصه اینکه حاج صادق فرمودند مردم ما نیاز به تغییر رو احساس می کنند و چون از راه های قانونی نمی تونند تغییری در سیستم ایجاد کنند خوشحال میشن که این تغییرات رو  ترامپ با زور از بیرون ایجاد کنه و حرف حاج خانم فائزه هم در حقیقت همینه. بعدش م حاج صادق توپیده به حاج محسن که تو چه حقی داری به آبجی ت زور میگی؟

حالا بگذریم از این که حاج صادق چطوری از میلیونها نفر ایرانی که هیچ وقت و هیچ گاه درون و بیرون شون یکی نیست نظر خواهی کرده اما قضیه اصلا ربطی به ایران و ایرانی نداره.... یعنی نه خود فائزه نه داداشای همه فن حریفش و نه پدر خدا بیامرزش نه یک ثانیه دلشون برای ایران می سوخت و نه ایرانی.... چیزی که باعث سوختن حاج خانم فائزه شده اینه که با ترامپ داره همذات پنداری می کنه.... یعنی وقتی نیگاه می کنه می بینه ترامپ( بدون داشتن حتا یه دلیل محکمه پسند) چپ و راست میگه رای ما رو دزدیدن فیلش یاد هندستون می افته که ای بابا... خوب اون قدیم ندیمها همین اتفاق افتاد و انقلاب رو از خانواده بهرمانی ها دزدیدند.... یعنی اینکه خلاصه اگه پدر بزرگوارشون اگر بر مسند ولایت تکیه داده بود الان فائزه جون نه این پرت و  پالاها رو تفت می داد و نه اعتراض و نه هیچ... صم بکم عمی می نشست و جمال پدر را نگاه می کرد و حالشو می برد... حالا اینکه پدر بزگوار ایشان در زمان تصدی صدرات عظمای جمهوری اسلامی چقدر گند زد به زندگی ایران و ایرانی البته دم خروسی است که فائزه ترجیح میده همون طور بیرون بمونه ولی اشاره ای بهش نشه....

این بود انشای امروز ما درباره سیاست و اینها

رضا کیانی

پوستین وارونه

https://s16.picofile.com/file/8415544868/41149_318.jpg

دکتر احمدی نژاد مصاحبه ای جنجالی درباره حجاب کرده که می تونید کاملش رو اینجا ببینید. کلا داستان یه ژست سوپر لیبرال-دموکرات هست که باید به نظر مردم احترام گذاشت و رای مردم بر نظر مسئولین ارجحیت داره و این حرفها....

یه مصاحبه ای هم چند وقت پیش درباره موسیقی داشتند که می تونید کاملش رو اینجا ببینید. کل حرفش این بود که بگه من آدم اوپن مایندی هستم و به دستگاه های دولتی گفته بودم که با هنرمندها راه بیان ولی تعصب در دولت زیاده و خلاصه ما کاره ای نبودیم.... هر چی گفتیم کسی گوش نکرد

حالا یکی از دوستان می پرسه این ژستهای رو برای شرکت در انتخابات گرفته و میگیره... خب راستش بعید می دونم... همه می دونیم که احمدی نژاد کودن نیست... اتفاقا بهره هوشی بالایی هم داره... شاید از همه مشاورانش یه سرو گردن بالاتر باشه... به نظرم احمدی نژاد حس می کنه که سیستم آن استیبل شده... شلوغی ها و شورشها 88، 96 و 98 داره بهش پیام میده که احتمال داره ملت بازهم در آینده نزدیک بریزن بیرون... مخصوصا که وضع مالی مردم روز به روز داره بدتر و بدتر میشه و این جور موقع ها ملت ایران همیشه دنبال یه سوپرمن می گردن که نجاتشون بده... خلاصه دو دو تا چار تا کرده.... وقتی مردم ریختن بیرون اگر سرکوب شدن که فوق فوق ش یه بیانه ای توئیت میکنه و کسی هم به هیچ جاش حسابش نمیکنه... اما اگر اوضاع بیخ پیدا کرد می پره بیرون و سعی می کنه هدایت جریانات رو با همین ژستهای دموکرات منش ش به دست بگیره.... به دلیل اشتباهات نظام برنامه ریزی و سیاسی کشور قسمت عمده ای از طبقه پایین جامعه هنوز بهش وفادار هستن همون طبقاتی که در دوره خاتمی و مرحوم رفسنجانی از دولت فقط بی توجهی دیدن ... احمدی نژاد فکر می کنه که حالا دیگه وقتشه که انرژی ش رو بذاره توی جمع کردن کسانی که دنبال کروبی و موسوی راه افتاده بودن توی خیابون... یعنی شروع کنه به یارگیری از طبقه متوسط... اتفاقا طبقه متوسط از نظر سیاسی بیشتر کنشگر هستند تا طبقات محروم جامعه

احمدی نژاد بارها هم به مناسبتهای مختلف خودش رو از جریانات 88 بری دونسته و تقصیر رو انداخته گردن دیگر مراکز قدرت سیاسی... خلاصه اینکه برای خودش داره برنامه ریزی می کنه در حد تیم ملی...

خدا خودش رحم کنه

این بود انشای من

رضا کیانی موحد


دار و دسته ی کورها

نوبخت: امسال دولت از بانک مرکزی استقراض نکرده است.

وزیر راه: خانه های خالی خود را بدهید تا دولت به جایش زمین مرغوب بدهد.

مشکل اساسی چهل سال گذشته این نیست که دولتمردان ایران از حکومت کردن و اصول مدیریت جامعه چیزی نمی دانند... مشکل اصلی این است که این بندگان خدا فکر می کنند با  دار و دسته ی کورها طرف هستند.

خلاصه اینکه بالاخره یک روزی هم نوبت داوری این عزیزان می رسد. دیر نیست که ناچار بشوند این مزخرفاتی که به خورد خلق الله می دهند را در برابر یک دادگاه منصف تعلیل کنند.