جنگها و تاریخ

جنگها و تاریخ، فضایی برای بررسی رویدادهای تاریخی و جنگها است.

جنگها و تاریخ

جنگها و تاریخ، فضایی برای بررسی رویدادهای تاریخی و جنگها است.

دشمنی شوروی سابق با ایران بر سر چه بود؟

انقلاب اسلامی ایران که در بهمن ماه 1357 پیروز شد روسها از جمله کسانی بودند که با دم خود گردو می شکستند. خوشحالی کمونیستهای شمالی دو علت اساسی داشت. اول اینکه بساط آمریکا از مرزهای جنوبی آنها جمع شده بود و آنها دیگر نگران جاسوسی و استراق سمع آمریکایی ها نبودند. دوم اینکه با نفوذ نیروهای چپ در میان نیروهای انقلابی روسها انتظار داشتند تا ایران هم به زودی به جمع کشورهای بلوک شرق بپیوندد. آرزوی اول که در همان روز 23 ام بهمن 57 برآورده شد اما آرزوی دوم برآورده نشد چون سران سیاسی ایران برای خود مأموریتی تاریخی تعریف کرده بودند: تبدیل تهران به ام القرای جهان اسلام. و این مأموریت بدان معنی بود که در هر جای دنیا باید از حقوق حقه ی مسلمین دفاع می کردند. و خوب چون روسها اندکی قبل از انقلاب ایران کشور مسلمان افغانستان را اشغال کرده بودند سران نظام جمهوری اسلامی نه تنها حاضر نبودند زیر بیرق کمونیسم روسی بروند بلکه آنها را دشمن خونی خود نیز می دانستند.

همین شد که ایران سیاست کمک نظامی به نیروهای چریکی افغانی، که بعدتر به مجاهدین معروف شدند، را آغاز کرد. حمایت نظامی ایران از مجاهدین سبب دشمنی عمیق روسها شد و همین سیاست کج و معوج ایران سبب شد تا هر جایی که قطعنامه ای بر علیه ایران تصویب بشود روسها در کنار آمریکایی ها  و اروپایی ها قرار بگیرند. دیپلماسی ضعیف ایران در برابر روسها یکی از علتهای اصلی طولانی شدن جنگ ایران و عراق در نهایت به بن بست رسیدن جنگ برای طرف ایرانی شد. یک سند کوتاه را که توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی منتشر شده است را با هم بخوانیم تا ببینیم که چوپانهای دکتر نمایی چون ولایتی چه بر سر سرنوشت این ملت آورده اند.


آقای ولایتی ،وزیر امور وقت خارجه ایران، می گوید: به قائم مقام وزیر امور خارجه ی شوروی گفتم، چرا به عراقی ها موشک می دهید. گفت شما دست از حمایت مجاهدان عراقی بردارید، تا ما هم موشک ندهیم، معامله ی خوبی نیست؟

 

روند پایان جنگ محمد درودیان مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ 1390 صفحه 259

دروغ سیزده؛ قسمت ششم


http://s6.picofile.com/file/8386427676/107921484_61046.jpg
امثال نوشته ی بالا را حتما در چند سال اخیر زیاد دیده اید یا شنیده اید: خلاصه اینکه اگر سپاه قدس در عراق به مقابله ی نظامی با داعش نمی پرداخت داعش به مرزهای ایران حمله و می کرد و اینکه ما با عملیات نظامی در خاک عراق عمق استراتژیک خود را بیشتر کرده ایم و اگر در خاک عراق با داعش روبرو نمی شدیم حتما باید در کرمانشاه و قصرشیرین و چه بسا در همدان با آن غولهای بی سر و دم رو برو می شدیم و چه و چه  
این گونه استدالال ها و جملات ، که در درون خود نشانه های بارزی از تبلیغات صدا و سیما را مستتر کرده اند، ادعا که با تشکیل داعش در سال 1394 حمله ی گسترده ی آنها به شهرهای عراق نیروهای سپاه قدس و متحدین آنها در عراق به مقابله با داعش شتافتند. متاسفانه این ادعا قسمتی دروغ و قسمتی راست است.    اسنادی که به تازگی سپاه منتشر کرده  نشان می دهد که حضور نظامی سپاه در عراق نه از سال 1394 بلکه از سال 1370 آغاز شده است و سپاه از همان سال سعی کرد تا با تقسیم پول و سلاح در میان عشایر عرب جنوب عراق برای خود در این کشور جای پایی پیدا کند. این عملیات کورت با هدایت مستقیم سران عالی رتبه ی سپاه انجام شده است و نمی توانیم آن را حرکتی خودجوش از جانب عده ای خودسر در درون نظام بدانیم که قصد ضربه زدن به انقلاب و نظام را داشته اند. با اینکه پس از پذیرش قطعنامه ی 598 ایران با عراق وارد مرحله ی آتش بس شد و در طی جنگ اول خلیج فارس رسما موضع بی طرفی گرفت اما سپاه در طی حضور مستقیم خود در خاک عراق هم با آتش بس حاصل از 598 به مقابله برخواست و هم بی طرفی ایران را زیر سوال برد و در نهایت اینکه به صورت آگاهانه ای سعی کرد تا در بی ثباتی در خاک عراق دامن بزند. از یاد نبریم که  بی ثباتی که امروز دشمن امنیت ملی ایران خوانده می شود تا حدودی دست پخت عملکرد خود ما است.