جنگ های سی ساله (1618-1648) عبارت است از یک سری درگیری نظامی در اروپا مرکزی. این جنگها یکی از طولانی ترین و مخرب ترین کشمکشها در تاریخ اروپا، و یکی از طولانی ترین جنگ های مداوم در تاریخ مدرن است.
ریشه های جنگ و اهداف شرکت کنندگان پیچیده بوده و هیچ علت خاصی نداشت. در ابتدا علت اصلی جنگ یک کشاکش مذهبی بین پروتستان ها و کاتولیک ها در امپراتوری مقدس رومی بود. بعدتر اختلاف بر سر سیاست های داخلی و توازن قدرت در داخل اپراتوری به درگیری بیشتر قدرت ها منجر شد. در این مرحله به طور کلی جنگ های مذهبی کم رنگ شده و ادامه ی رقابت بین بوربن ها و هابسبورگ در اروپا شروع شد که این رقابت خود منجر به جنگ میان فرانسه و هابسبورگ شد.
جنگهای سی ساله با معاهدات مونستر و اوسنابروک ،قسمتی از صلح وستفالی، به پایان رسید. قسمتی از نزاع ،که با جنگ حل نشد، برای یک مدت بسیار طولانی ادامه یافتند. داستان این جنگهای خونین را در فایل زیر بخوانید.
در زمان جنگ اول جهانی امکان نداشت که یک بمب افکن برای بمباران شبانه اعزام شود و بتواند در تاریکی شب هدف خود را یافته و به دقت بمباران کند. اما در فاصله بین دو جنگ، تکنولوژی الکترونیک پیشرفت زیادی کرده بوذ. در ابتدای جنگ دوم جهانی، لوفت وافه -با بهره گیری از تکنولوژی الکترونیک-می توانست شبها به اهداف خود در بریتانیا حمله کند. هر دو طرف دانشمندان خود را بکارگرفتند تا بتوانند تلفات بیشتری به طرف دیگر واردکنند یا از واردشدن تلفات به نیروها و ذخایر خود جلوگیری کنند. در این جنگ، تکنولوژی در برابر تکنولوژی و علم در برابر علم قرارگرفت و این نبرد اندیشه ها، نبرد پرتوها نام گرفت. سربازان این نبرد نه لباس خاکی بلکه لباس آزمایشگاه پوشیده بودند و به جای تفنگ و نارنجک در دستانشان اسیلوسکوپ و لامپ خلا داشتند. در انتها، دانشمندان بریتانیایی -در وزارت هوانوردی- با دانشمندان آلمانی وارد نبرد شدند و آنها را از میدان به درکردند. داستان این پیروزی علمی را در فایل زیر بخوانید.
نبرد جهرا درگیری کوچک نظامی بین امیر کویت و اعراب بدوی تحت حمایت سعودی در انتهای دهه 1920 بود که در نهایت به تثبیت خطوط مرزی کویت و عربستان سعودی منجر شد. داستان این نبرد را در فایل زیر بخوانید.
جنگ کره هم مانند بقیه پر بود از قهرمانها و ستاره ها. از جمله این تک ستاره ها تک تیرانداز ژانگ تائوفنگ بود که زندگی کوتاه وی را در فایل زیر می خوانید.
عملیات ضدتروریستی تنها تخصص سرویس ویژه هوابرد ارتش بریتانیا نیست. در حقیقت، این واحد برای انجام عملیات نفوذی در عمق خاک دشمن در زمان جنگ جهانی تشکیل شد. سرویس ویژه هوابرد با بهره گیری از تجارب جنگ جهانی دوم و درگیرشدن در جنگهای مالایا، سوئز، کره به مرور به یکی از کارآمدترین نیروهای مخصوص جهان غرب تبدیل شد. عملیات ضدتروریستی،امنیتی و حفاظت از اشخاص در دهه 70 به مهارتهای آنها افزوده شد. افراد سرویس ویژه هوابرد در جنگهای فالکلند و جنگهای اول و دوم خلیج فارس به صورتی موثر بکارگرفته شدند. در اینجا به بررسی یکی از موفق ترین هجومهای کوماندویی که توسط سرویس ویژه هوابرد انجام شد می پردازیم.