جنگها و تاریخ

جنگها و تاریخ، فضایی برای بررسی رویدادهای تاریخی و جنگها است.

جنگها و تاریخ

جنگها و تاریخ، فضایی برای بررسی رویدادهای تاریخی و جنگها است.

دیوونه هیچ ترسی از گرفتاری نداره

Image result for ‫ ای‬‎


ای کاش حقم از تموم زندگی تنها تو باشی
من عاشق تنهایی ام، تنها بشم اما تو باشی
تصمیم می‌گیرم که تا وقتی که زنده ام غرق باشم
اما فقط وقتی که توو اعماق این دریا تو باشی

تموم زندگیمو فقط با یه اشاره
بهت می‌بخشم این کارا برام کاری نداره
تو لب تر کن ببین من، چقدر دیوونه میشم
دیوونه هیچ ترسی از گرفتاری نداره


خونی که در رگ ماست

همچنان هدیه به رهبر ماست

تحلیل جنگ ایران اسرائیل؛ شماره دو

خوب حالا وقتشه ببینیم اصلا چرا اسرائیل حمله کرد به ایران؟ هیچ آدم عاقلی وقتی بغل گوشش ده تا گروه تروریستی مثل حماس و حزب الله لبنان هست و بزرگترین همسایه ش(سوریه ) هم هنوز درگیری داخلی داره و درست و درمون آروم نشده و در داخل هم هر روز مردمش بر علیه ش دارن تظاهرات می کنند پا نمیشه 1500 کیلومتر راه بیاد تا حمله بکنه به کس دیگه مگر اینکه این حمله واقعا لازم باشه. آیا واقعا لازم بوده نتانیاهو حمله کنه به ایران؟ الان این قضیه رو قراره تحلیل بکنم.


نظام اسلامی که در روز 23 بهمن 57 جای نظام ستم شاهی رو گرفت از همون اولش مخالف سرسخت اسرائیل بود. امام خمینی حتی زمانی که تحت فشار شدید دستگاه امنیتی شاه بود لحظه ای از بدگویی نسبت به اسرائیل دست برنمی داشت چه برسه الان که خودش رهبر کشور شده بود. این که این فکر از کجا نشأت گرفته بود که ما باید ناجی فلسطین بشیم رو در جای دیگه   تحلیل خواهم کرد و این که آیا اصلا این دشمنی کار درستی بود یا خیر رو هم در جای دیگه. اما درست یا غلط دشمنی با اسرائیل شد یکی از محورهای اساسی سیاست خارجی ایران. ورود سازمان تروریستی الفتح (یاسر عرفات) به ایران درست یک هفته بعد از 22 بهمن 57 و تحویل سفارت اسرائیل در تهران به او دارای پیامی برای اسرائیل بود که این پیام رو هم اتفاقا خوب گرفتند.


اما چیزی که هست ایران هیچ وقت فرصت نکرد مستقیما با اسرائیل شاخ به شاخ بشه. اقتصاد کشور که ویران شده بود. درگیری هایی در ترکمن صحرا و کردستان به وجود اومد. بعد هم کم کم خواستیم انقلاب رو صادر کنیم به کشورهای همسایه که سبب دشمنی عراق و در نهایت شاخ به شاخ شدن با صدام شد. یعنی از یک بحران رفتیم داخل یه بحران دیگه و عملا موضوع اسرائیل به کنار گذاشته شد. بعدشم که درگیری با گروه های مخالف مثل مجاهدین خلق و چریک های فدایی قضیه رو برای ج.ا. پیچیده تر کرد و تمرکز رژیم رفت روی امنیت داخلی و جنگ.


اما در سال 1982 اسرائیل به لبنان حمله کرد. هدف اصلی اسرائیل این بود که فتح رو به کلی از لبنان بیرون بکنه و این کار رو هم کرد اما اشغال پایتخت یک کشور مسلمان چیزی نبود که ج.ا. بتونه تحملش کنه. خلاصه اینکه ایران اون زمان خودش رو رهبر جهان اسلام می دونست و اشغال بیروت رو به عنوان  توهین شخصی به خودش برداشت کرد. ایران هم در جواب برداشت یه تیپ از ارتش و یه تیپ از سپاه (توجه کنید فقط دو تا  تیپ) فرستاد سوریه که از اونجا همین جوری پیاده گز کنند و برن تا خود بیروت و بیروت رو آزاد کنند. حافظ اسد (بابای بشار اسد) که فهمیده بود نقشه ایران چقدر شخمی-تخلیه هی سر راه شون سنگ انداخت تا خود ایرانی ها برگشتند ایران و قضیه ختم به خیر شد.


اما کسانی که ام القرای جهان اسلام رو مدیریت می کردند این قضیه رو فراموش نکردند. ایران یه  استراتژی سه مرحله ای ریخت تا بزنه و خوار مادر اسرائیل رو به هم پیوند بده. من قبل اینکه استراتژی ایران رو توضیح بدم اول یه گریزی بزنم به صحنه شکار خرس.


دوستان اگر این فیلمهای شکار خرس رو دیده باشید متوجه می شید که اول 10-20 سگ رو می ندازند به جون خرس تا حسابی خسته ش بکنن. خرس می تونه تک تک اونها رو بزنه اما از  پس همه شون با هم بر نمیاد. بعد که خرس  خسته شد تازه شکارش می کنند. ایران هم که می دونست همسایه اسرائیل نیست و نمیتونه مستقیم اسرائیل رو هدف قرار بده تصمیم گرفت از روش شکار خرس استفاده بکنه. البته قطعات این پازل رو یک روزه نچیدند و تقریبا 10-15 سال طول کشید تا این استراتژی سه مرحله ای رو پیکر بندی بکنند. حالا این استراتژی مقابله با اسرائیل چیه:


برنامه کوتاه مدت: به راه انداختن گروه های شبه نظامی مثل حزب الله لبنان و جهاد اسلامی (حماس رو  خود اسرائیل درست ش کرده بنابراین از این معادله بیرون می ذارمش) و مشغول نگه داشتن 24 ساعته نهادهای امنیتی اسرائیل


برنامه میان مدت: ساختن تعداد زیادی موشک بالستیک که به صورت یکباره بزنن و کار رو یکسره بکنن


پس سومی ش کو؟ عرض می کنم خدمت تون الان. خوب ایران می خواست با موشک اسرائیل رو شخم بزنه. خیلی م عالی. اما دو تا مشکل کوچولو این وسط وجود داشت. اول اینکه خود اسرائیل هم یه تعداد زیادی موشک بالستیک ساخته بود. دوما اینکه موشکهای بالستیک اسرائیل کلاهک هسته ای هم داشتند. پس در نتیجه اگر ایران برنامه میان مدت ش رو اجرا می کرد اسرائیل هم میزد و کلا ایران رو محو می کرد. اینجا بود که یه برنامه بلند مدت هم تعریف شد:


برنامه بلند مدت: ساخت سلاح هسته ای توسط ایران به عنوان یک ابزار بازدارنده.


در حقیقت ایران می خواست با داشتن سلاح هسته ای سطح درگیری با اسرائیل رو در سطح سلاحهای متعارف نگه داره چون فکر می کرد اگر در همین سطح موشک پرونی باشه با توجه به وسعت کم اسرائیل و وسعت زیاد ایران در نهایت این اسرائیل هستش که بازنده جنگه.


اما برنامه بلند مدت ایران همون اولش لو رفت و هر روز کشورهای غربی در برابرش مانع تراشی کردند تا اون رو کند بکنند. 


اسرائیل که متوجه برنامه ایران شده بود از یک طرف باید زمان بندی ایران رو بهم می زد و از طرف دیگه باید برنامه هسته ای ایران رو کاملا متوقف می کرد که در صورت درگیری همه جانبه با ایران کلاهکهای هسته ایش بتونه امنیتش رو تضمین بکنه. پس کاری که کرد این بود که حماس رو ترغیب کرد تا به اسرائیل حمله بکنه. این رو کامل در اون فیلمی که درست کردم توضیح ش دادم. حمله حماس به اسرائیل (همون طور که اسرائیلی ها حدس زده بودند) یک  زنجیره از حوادث رو رقم زد که حالت دومینویی گرفتند. اسرائیل که برای هر مرحله از درگیری پلن داشت پلن هاش رو یک به یک جلو برد تا خود ایران وارد درگیری بشه و اون برنامه میان مدتش رو عملی بکنه. زدن هنیه، زدن کنسولگری ایران در دمشق، زدن سید حسن و این تحرکات همه ش برای این بود که ایران وارد یه جنگ درست و حسابی بشه که ج.ا. دم به تله ندادش. حتی در آبان 1403 اومدن ایران رو زدند که اصلا این دفعه ایران جواب هم نداد.


در همین حین ایران هم فعالیتهاش رو برای ساخت بمب هسته ای سرعت داد . ترامپ که اومد سرکار قبلش تهدید کرده بود که ایران رو سرجاش بشونه. به همین دلیل بعد از ریاست جمهوری ترامپ ایران قبول کرد که با آمریکا مذاکره کنه (دست کم غیر مستقیم) . هدف ایران این بود که زمان کافی به دست بیاره تا در این فرصت دست کم یه بمب هسته ای رو آزمایش بکنه. اما این داستان مذاکره خودش یه فریب استراتژیک بود. ترامپ با نتانیاهو بسته بود که سر ایران رو به مذاکره گرم بکنه تا نتانیاهو آخرین برنامه ریزی ش برای حمله به ایران رو انجام بده و خوب شد آنچه شد.


حالا اینکه اصلا چرا ایران رفت سراغ بمب هسته ای هم  خودش موضوع یه تحلیل دیگه است که اگر عمری بود براتون خواهم نوشت


جزوه دفاع غیر نظامی سوئد

بروشور وزارت دفاع سوئد که برای شهروندان این کشور تهیه شد که در شرایط جنگی چه کاری باید انجام دهند ( به دلیل اقدام‌های تهاجمی روسیه و پیوستن سوئد به ناتو ) این نسخه به زبان فارسی برای فارسی زبانان ساکن سوئد نوشته شده! حاوی مطالب بسیار مفید است که می‌تواند در هر شرایط اضطراری کمک کننده باشد. لطفا به دقت مطالعه کنید و به هر وسیله ای که امکان داره برای دیگران هم بفرستید


لینک دانلودhttps://s33.picofile.com/file/8485275926/%D8%AF%D8%B1_%D8%B5%D9%88%D8%B1%D8%AA_%D9%88%D9%82%D9%88%D8%B9_%D8%A8%D8%AD%D8%B1%D8%A7%D9%86_%DB%8C%D8%A7_%D8%AC%D9%86%DA%AF.pdf.html

 حالا ممکنه سوال کنی محسن رضایی که میگه ما از اسفند می دونستیم جنگ میشه چرا از این جزوه ها ندادن دست ملت اون وقته که من بهت بگم کرم داری

تکیه بر نیروهای نیابتی از دیدگاه ماکیاولی

خوب کاملا واضح و مبرنه که حزب الله لبنان با اسرائیل سر ایران معامله کرده. از ده روز پیش که اسرائیل داره ایران رو هر روز میزنه یه تیر تفنگ بادی هم دوستان عزیز شلیک نکردند و البته نخواهند کرد. ترور حسن نصرالله واقعا یک کار حساب شده بود. اگر سید هنوز زنده بود حتا با دست خالی هم دستور حمله می داد ولی کسانی که جاش رو گرفتند یه سری آدم بی خایه هستند. البته فقط مسئله خایه نیست. حزب الله سالها است که از یک سازمان نظامی یا شبه نظامی خارج شده و وارد بازی قدرت سیاسی شده. بالاخره بعضی پولها زیر زبونشون خوش مزه اومده. تا پارسال که ایران رو می دوشیدند ولی حالا که دیگه امیدی به ایران نیست باید روی بقای خودشون حساب باز کنند و تنها چاره اینه که در ساختار سیاسی لبنان خودشون رو ادغام کنند. احتمال خیلی زیادی داره که حزب الله تا چند سال آینده نیروی نظامی ش رو در ارتش رسمی لبنان ادغام بکنه (این یکی از خواستهای اساسی اسرائیل بود وقتی پارسال به جنوب لبنان حمله کرد و حزب الله رو تا رودخانه لیتانی عقب زد). برای اینکه بحث یه مقدار فنی و آکادمیک بشه از چت جی پی تی خواستم که نظریات ماکیاولی رو درباره نیروهای نیابتی براتون بگه  و تحلیل کنه. خودم کتابم رو گم کردم و باس یکی دیگه بخرم به شما هم توصیه می کنم این کتاب رو بخرید. دریچه جدیدی به افکارتون باز میکنه در حوزه سیاست


نیکولو ماکیاولی (Niccolò Machiavelli) در کتاب مشهور خود «شهریار» (Il Principe) که در قرن ۱۶ میلادی نوشت، دیدگاه‌های بسیار واضح و هشداردهنده‌ای درباره استفاده از نیروهای نیابتی و مزدور (mercenaries) ارائه داده است. او با صراحت این نوع نیروها را خطرناک، بی‌وفا، و بی‌ثبات توصیف می‌کند. در ادامه، گزیده‌ای از اندیشه‌های ماکیاولی درباره مزدوران:


 نظر ماکیاولی درباره مزدوران (Mercenaries):

«مزدوران بی‌فایده‌اند و خطرناک. اگر در میدان جنگ پیروز شوند، طمعکار می‌شوند و اگر شکست بخورند، نابودت می‌کنند.»

(شهریار، فصل ۱۲)

________________________________________

 نکات کلیدی در اندیشه ماکیاولی:

1. مزدوران به وطن یا هدف وفادار نیستند، بلکه فقط به پول وفادارند.

آن‌ها برای پول می‌جنگند، نه از روی تعهد یا باور.

2. مزدوران در زمان صلح بی‌فایده و در زمان جنگ غیرقابل اعتمادند.

در زمان صلح تن‌پرور و ناتوان‌اند، و در بحران‌ها فرار می‌کنند یا دسیسه می‌چینند.

3. ماکیاولی تأکید می‌کند شاهزاده‌ای که برای حفظ قدرت بر نیروهای اجیرشده تکیه کند، دیر یا زود سقوط می‌کند.

او تنها ارتش وفادار ملی را ابزار حقیقی حفظ اقتدار می‌داند.

4. نیروهای نیابتی (که از نظر مفهومی نزدیک به مزدوران هستند) نیز در اندیشه ماکیاولی بی‌ثبات و ابزار بیگانه محسوب می‌شوند که نمی‌توان قدرت را بر آن‌ها استوار کرد.

________________________________________

 نقل‌قول مستقیم دیگر:

«آن‌هایی که با شمشیرِ دیگران قدرت می‌گیرند، بی‌زحمت بالا می‌روند، اما همیشه با زحمت سقوط می‌کنند.»

(شهریار، فصل ۷)

________________________________________

بنابراین، در اندیشه ماکیاولی، تکیه بر نیروهای نیابتی و مزدور نه تنها پایه‌ای ناپایدار برای قدرت است، بلکه ممکن است برای شهریار مرگبار هم باشد. او توصیه می‌کند که هر حاکمی ارتشی وفادار و ملی بسازد که با باور و پیوند سرزمینی بجنگد، نه با مزد.

________________________________________

 تطبیق دیدگاه ماکیاولی با تاریخ و امروز

1. امپراتوری روم متأخر

نمونه: در قرن‌های پایانی امپراتوری روم، رومی‌ها به جای سربازان خودشان، از مزدوران ژرمن، گوت، و هون برای دفاع از مرزهای خود استفاده می‌کردند.

نتیجه: بسیاری از این مزدوران بعدها علیه روم شورش کردند یا با دشمنان آن همدست شدند (مثلاً آلاریک که شهر رم را غارت کرد).

 مطابق با هشدار ماکیاولی: بی‌وفایی مزدوران و سقوط ناشی از اعتماد به آن‌ها.

________________________________________

2. انگلیس و ارتش مزدور در جنگ‌های استعماری

نمونه: بریتانیا در مستعمرات خود مانند هند یا آفریقا از سپاهیان بومی مزدور استفاده می‌کرد (مانند سپاهیان هندی در قرن ۱۹).

نتیجه: در مواقع بحرانی مثل شورش ۱۸۵۷ در هند، همین نیروهای بومی علیه بریتانیا قیام کردند.

 نکته ماکیاولیایی: مزدور اگر منافعش تغییر کند، علیه تو می‌شود.

________________________________________

3. آمریکا در افغانستان و عراق (دهه ۲۰۰۰)

نمونه: استفاده از شرکت‌های خصوصی امنیتی مانند Blackwater برای انجام عملیات نظامی، محافظت از دیپلمات‌ها و گاهی اعدام‌های بدون محاکمه.

نتیجه: رسوایی‌های متعدد، نقض حقوق بشر، بی‌ثباتی بیشتر، و عدم اعتماد عمومی به عملیات آمریکا.

 ماکیاولی به‌روشنی می‌گفت: مزدور، ابزار ناپایدار و خطرناک است.

________________________________________

4. عربستان و امارات در یمن (۲۰۱5 تا اکنون)

نمونه: این کشورها عمدتاً از نیروهای اجیرشده از سودان، اریتره و حتی شرکت‌های مزدور خارجی برای جنگ در یمن استفاده کرده‌اند.

نتیجه: جنگی فرسایشی، بدون پیروزی قاطع، و از دست رفتن کنترل میدانی؛ بسیاری از نیروهای نیابتی انگیزه‌ای برای ادامه جنگ ندارند.

 تطابق کامل با هشدار ماکیاولی: قدرت واقعی بر نیروی بی‌ریشه قابل اتکا نیست.

________________________________________

5. روسیه و گروه واگنر

نمونه: روسیه در سوریه، لیبی و اوکراین از گروه‌های مزدور مثل «واگنر» استفاده کرده است.

نتیجه: پس از مدت‌ها قدرت‌گیری، «یوگنی پریگوژین» رهبر واگنر علیه ارتش روسیه شورش کرد و تا چند قدمی مسکو پیش رفت.

 نمونه زنده و دقیق سخن ماکیاولی: مزدور اگر قوی شود، اربابش را تهدید می‌کند.

________________________________________

 جمع‌بندی ماکیاولیایی:

اگر به مزدور تکیه کنی، یا تو را می‌فروشد، یا تو را زمین می‌زند. قدرت، باید بر وفاداری و باور بنا شود، نه بر قرارداد و طمع.



تهدید به ساختن بمب هسته ای توسط محسن رضایی

جناب سردار پاسدار  دکتر  محسن رضایی در فیلم مصاحبه زیر  ( مورخ پنجشنبه 29 ام خرداد 1404) با شبکه خبر هست رسما تهدید کرد که بمب هسته ای قراره بسازه  و بزنه توی اسرائیل و همچنین تهدیدبه نسل کشی کرد. 



تحلیل جنگ ایران اسرائیل؛ شماره یک



هفته قبل اسرائیل با آمادگی کامل نظامی-اطلاعاتی به ایران حمله کرد و تمام ساختار دفاعی ایران رو غافلگیر کرد. ایران که کلی از اسناد اسرائیل رو دزدیده بود فرصت نکرده بود اونها رو بخونه و بفهمه که چه خبره. اونها هم پیش دستی کردند.  اسرائیل هم طور که پارسال توی اون فیلمه گذاشتم حماس رو هل داد به سمت درگیری، یعنی تمام حمله طوفان الاقصی در حقیقت یه دام بود که حماس توش افتاد. بقیه حرکتهای شطرنج رو هم پیش بینی کرده بود چون اصولا ایران (غیر از اشغال سفارت آمریکا) تقریبا تمام عکس العمل هاش قابل پیش بینی هستش. ایران و حزب الله و حوثی های یمنی طرف حماس رو گرفتند و دوتای آخری وارد جنگ با اسراییل شدند. اسرائیل هم سر فرصت دندون حماس و حزب الله و یمنی ها رو کشیدند. بشار اسد رو هم واگذار کرده بودند به برادران ترک شون که اون هم حل شد. پس مونده یک ایران و یک محور مقاومتی که دیگه مقاومتی براش نمونده جز شبه نظامی حشد الشعبی که خیلی هم معلوم نیست از ایران حمایت بکنند و اگر هم  حمایت بکنند کاری از دستشون بر نمیاد.


گام دوم اسرائیل این بود که ایران رو به سمت جنگ با خودش بکشه. از یه طرف هی داد می زد که حماس زد ما رو سرویس کرد و ما ضعیف شدیم و چند میلیارد دلار آسیب بهمون وارد شده. از طرف دیگه اومد و کنسولگری ایران در دمشق رو زد تا ببینه عکس العمل ایران چیه. عکس العمل ایران رو هم تحلیل کردم هفته قبل. یک عکس العمل کند و بی دقت که اگر انجام نمی شد بهتر بود چون اتفاقا نشون داد ایران یا آمادگی رویارویی با اسرائیل رو نداره و یا اراده ش رو. بعد رفتن سراغ کشتن هنیه و سید حسن. هدف نه هنیه بود  و نه سید حسن، بلکه هدف اصلی از اون حملات تروریستی وارد کردن ایران به رویارویی مستقیم بود که بازم ایران همون واکنش قبلی رو نشون داد. دفعه بعد که مستقیم در آبان ماه (برای بار دوم) به داخل خاک ایران حمله کردند باز هم ایران جوابی نداد . این جواب ندادن خودش بهترین جوابی بود که می شد داد: ما دستامون بالاست . هر وقت فرصت کردی بیا و بزن. اسرائیل هم این پاس گل رو گرفت و با بازی سیاسی که ترامپ راه انداخت اون رو تبدیل به گل کرد.


در اون تفسیری هم که هفته قبل کردم گفتم که اساسا قضیه موشک بالستیک برای ایران یه جورایی خود ش دام بود. از یک طرف دفاع ضد بالستیک رو توسعه دادند و از طرفی هم تبلیغ می کردند که ما خیلی در برابر موشک بالستیک ضربه پذیر هستیم و ایران هم همه تخم مرغهاش رو ریخت توی سبد بالستیک. در این 30 سال گذشته ایران مطلقا هیچ ، و هیچ، کار اساسی و زیر بنایی در حوزه نظامی نکرده، نه تانک ساختیم و نه کشتی جنگی و نه هواپیمای جنگی و .... این فهرست رو اگر ادامه بدم دست کم باید 200-300 مورد رو لیست کنم که باید می ساختیم و نساختیم. 


اسرائیل در دو روز اول رفت سراغ نیروی هوایی و دفاع ضدهوایی ایران و هم چنین بالاترین افسران فرمانده. بعدش دیگه کار خاصی نکرده. آروم آروم داره می گرده و هر چی رو که دستش برسه می زنه . اما این طورم نیست که کور و بی هدف حمله کنه. جنگنده های اسرائیل به طور متوسط روزی 40 تا 60 سورتی انجام می دهند که سرانگشتی تا امروز میشه در حدود 500 سورتی. حالا بعضی جاها رو مثل نطنز و مراکز هسته ای اصفهان دوبار سه بار زدند . پس تقریبا 250 جای مختلف رو تا حالا زدند. پایگاه های اصلی نیروی هوایی در غرب رو که ناک اوت کردن یعنی پایگاه های تبریز و همدان و اصفهان. فرودگاه مهرآباد هم قسمت نظامی ش تقریبا از کار افتاده. پدافند هوایی مون در حوزه توپ 23 میلیمتری فقط کار می کنه و تعداد موشک اندازهای ضدهوایی مون تقریبا به صفر رسیده هر چند که بعضی جاها هنوز فعال هستند. 


پس روی هوا فعلا اسرائیل دست بالا رو داره. روی زمین هم که همه می دونید چه خبره. تعداد زیادی از عوامل موساد در سالهای گذشته به تدریج وارد کشور شدند و هر کدوم رفتند یه گوشه تا همزمان فعال بشن. تا امروز ادعا میشه که تعدادی شون رو دستگیر کردند که دیگه اصلا فایده نداره چون موساد اینها رو به صورت یه بار مصرف استفاده کرده بوده. یه تعدادشون رو هم گذاشته برای بعدا که هنوز استفاده نکرده . اینها هم الان توی خونه های امن هستند و برای اینکه شک به وجود نیاد در سطح شهر تردد نمی کنند. پس ایست بازرسی هایی هم که بعد از تقریبا 6 روز گذاشتیم خیلی اثر نخواهد داشت. از اون طرف ایران همیشه ادعا می کرد که اگر اسرائیل به ایران حمله بکنه حماس و حزب الله جوابش رو می دن. حزب الله با اینکه هنوز در حدود 5000 (کم و بیش) نظامی داره تا امروز هیچ کاری نکرده . معنی ش اینه که حزب الله برای این که موجودیت خودش رو دست کم در ساختار سیاسی لبنان حذف بکنه ایران رو فروخته، حالا یا مستقیم یا غیر مستقیم رفته و با اسرائیل بسته.  حماس هم بعد اون دیوانگی طوفان الاقصی در لاک دفاعی فرورفته و تقریبا تمام ساختار نظامی ش آسیب شدید دیده، مخصوصا کارگاه های موشک سازی ش. پس روی زمین هم اسرائیل فعلا دست بالا رو داره.


حالا بریم سر تلفاتی که ایران وارد کرده. ایران تا امروز تقریبا 500 موشک و همین حدود هم  پهپاد روانه خاک سرزمینهای اشغالی کرده. پهپاد ها رو تقریبا همه رو زدند و انهایی هم که اصابت کردند فقط به خونه مردم خوردند و هیچ مرکز نظامی رو هدف قرار نداند. دکترین ایران این بود که یک حمله پهپادی همزمان با حملات موشک بالستیک اجرا بکنه. این رو در وعده صادق یک انجام دادند و همونجا دست خودشون رو  کردند که اسباب تاسفه. پس اون طرف آماده این حجم از پهپادها بود. نتیجه جنگ اوکراین هم جلوشون بود و خودشون رو برای این داستان آماده کرده بودن. اما موشکهای بالستیک ایران چند تا ضعف اساسی داشتند: عمده موشکهای بالستیک ما سوخت مایع مصرف می کنند. موشک با سوخت مایع رو نمی تونید بنزین بزنید و ولش کنید برای روز مبادا چون سوختش خیلی فراره و نشت می کنه. ناچار باید بنزین بزنید و شلیک. اما بنزین زدن هر کدوم (بسته به اندازه موشک) ساعت ها (از 3 ساعت تا 5 ساعت) زمان می بره و خب چون هوا رو هم از دست دادیم در نتیجه راحت اونها رو می زدن. موشکهای سوخت جامد خوبن ولی مال ما بیشترشون بردشون کمه و باید از غرب کشور (مثلا ایلام و کرمانشاه) شلیک بشه تا به اسرائیل برسه. اونجا هم که هواپیماهای اسراییل با هواپیما و پهپاد موشکهای ما رو روی زمین می زدن. اولین حمله پس خیلی دیر ( در حدود ده شب اگه یادم باش) انجام شد. حالا بگیر از 500 تا موشک تقریبا 10 درصدش اصابت کرده و بقیه ش رو دفاع موشکی اسرائیل زده. میشه تا امروز 50 تا یعنی تقریبا روزی 7 تا. این روزی هفت تا واقعا چقدر میتونه به اسرائیل ضربه بزنه. تقریبا هیچ. تازه موشکها رو بیشتر روی مناطق مسکونی می ریختند بلکه مردم بر ضد نتانیاهو قیام بکنند. که این هم از اون برآوردها و گمانه زنی های اشتباه اندر اشتباه ایران بوده. 


پس تا امروز اسرائیل در همه موارد دست بالا رو داشته. اما نکته اساسی اینه که هدف اصلی اسرائیل از بین بردن توان هسته ای ایران بود که بسیاری از تأسیساتش اصلا رفته بودند چند طبقه زیر زمین. اسرائیل بمبی که بتونه این تاسیسات رو کامل منهدم بکنه در اختیار نداشت و از روز اول داشت ترامپ رو پوش می دادش به سمت بمباران این مناطق. ترامپ هم کلا آدم فرصت طلبیه. کی به کیه؟ حالا که نیروی هوایی اسرائیل جاده رو صاف کرده ما هم بزنیم و قال قضیه رو بکنیم. دیشب (حدود یک شب یکشنبه اول تیرماه 1404 به وقت محلی ایران) بمب افکنهای رادارگریز بی 2 آمریکا از پایگاه هاشون در خاک آمریکا بلند شدند و یه کله اومدند و تاسیسات غنی سازی ایران رو در نطنز و فردو و اصفهان با خاک یکسان کردند و خلاص. 


پس وضعیت فعلی رو تا اینجا توضیح دادم. اینکه ما چه باید می کردیم که نکردیم رو جای دیگه و سر فرصت می گم. اما حالا می خوام آینده رو پیش بینی بکنم. قبلا هم گفتم که پیش بینی آینده کار احمق هاست. فیلم ش رو هم گذاشتم که ببینید. دوباره و سه باره ببیند.



اما حالا توی این وضعیت من پیش بینی خودم رو ارائه میدم و قبلش هم میگم که این پیش بینی ها مطلقا ،  و مطلقا، هیچ ارزشی ندارند. فکر کنید یه نفر توی تاکسی داره ور ور زیاد می کنه. در همین حد.

چند سال پیش که بازم این ترامپ قمارباز سر کار بود و تقریبا داشتیم با آمریکا شاخ به شاخ می شدیم خیلیا از من می پرسیدن که آینده ایران چی میشه. اون زمان جواب من یه جمله بود و الان هم جواب من همون جمله است:
آینده رو که نمیشه پیش بینی کرد ولی اگر این آقایون با همین دست فرمون جلو بروند در بهترین حالت می شیم شوروی سابق و در بدترین حالت می شیم یوگسلاوی سابق.
 در حال حاضر ترامپ تاکید کرده که دنبال رژیم چنج نیست . یعنی از افغانستان طالبان وعراق صدام درس گرفتند. الان اگر رژیم رو بردارند یه خلأ قدرت عجیبی به وجود میاد که نگو وپرس. پس برنامه شون چیه؟ قراره آمریکا و اسرائیل رژیم رو انقدر تضعیف بکنند که ج.ا. دیگه نتونه هیچ تهدیدی در منطق برای هیچ کس ایجاد بکنه ولی بتونه مردم رو سرکوب بکنه و سرجاشون بشونه. یعنی دست رژیم رو در خارج از ایران می بندند و دست رژیم رو توی داخل کشور باز می ذاره.

خوب الان رژیم فرصت خوبی داره که بره سمت مردم و سعی کنه شکافهایی که در این 20 سال گذشته بین خودش و مردم بوجود اومده ترمیم بکنه تا دست کم بتونه در برابر افغانستان وعراق حرفی برای گفتن داشته باشه. اما مشکل اینه تندروهایی که در داخل ج.ا. سیاستگذاری می کنند الان به دنبال انتقام هستند. و چون زورشون به خر نمی رسه قراره از هفته بعد که این وقایع تموم میشه پالون خر رو بزنند. همین الان در فضای مجازی دارن مخالفان رو تهدید به داغ و درفش می کنند. پس بعد اینکه کار ترامپ و نتانیاهو تموم شد تازه کار رژیم با مردم شروع می شه و در آینده نزدیک پلیسی ترین حکومتی رو که دیدید بر کشور حاکم میشه. و خوب همین قضیه اتفاقا شروع دومینوی تجزیه ایران میشه. یعنی فشارهاشون روی ملت به جایی میرسه که مثل قضیه مهسا امینی (خدا بیامرز) بالاخره یکی شون یه سوتی بده و مردم بریزن توی خیابون. اما این دفعه چون رژیم خیلی ضعیف شده و خیلی از زیرساختهای فرماندهی و کنترلش آسیب جدید دیده اند احتمالا دیگه نمی تونه به راحتی قضیه رو جمع کنه. حالا ممکنه (ممکنه) کشورهایی مثل عربستان و اسرائیل شروع به پاشیدن بنزین روی این شعله بشن که خوب کار ساعت به ساعت خراب تر خواهد شد. ممکنه هم رژیم با ضرب و زور بسیج و سپاه مردم رو کنترل بکنه که به نظر من احتمالش کمه.

بعد از پایان این جنگ یه فرصت طلایی برای جمهوری اسلامی به وجود خواهد اومد که این اقتصاد رانتی ش رو ادامه بده و برادران قاچاقچی که زنده موندن دست کم مدتی دیگه برای زن و بچه شون توی خارج پول بفرستن. اونها که شهید شدن هم که خدا رحمت کنه فرصت استفاده از رانتهایی که چپو شد دیگه پیدا نکردن. اگر از این فرصت استفاده کرد و سعی کرد مردم رو داخل آدم حساب بکنه که هیچ، تا زمان تمام شدن نفت (یعنی در بهترین حالت تا 10 سال دیگه) کماکان خر مراد رو سوارند. اگر هم از این فرصت استفاده نکرد و چماق گرفت دستش دیگه گور خودش رو به دست خودش خواهد کند و  تازه می رسیم به  اون پیش گویی معروف من: در بهترین حالت مثل شوروی سابق تجزیه می شیم با کمترین خونریزی و هزینه و در بدترین حالت مثل یوگسلاوی سابق تجزیه می شیم و سالها گوشت همدیگه رو به دندون خواهیم کشید.

همچنان جانم فدای رهبر

عراقچی چه می کنه؟

برای ثبت در تاریخ می نویسم. وزارت امور خارجه ایران رو اساتید فرصت سوزی اشغال کردند. هفته قبل که اسرائیل به ایران حمله کرد کوچکترین تحرک دیپلماتیکی نداشتیم. یه بیانه صادر کرد و خلاص. اولین تلاش دیپلماتیک در روز حمله ساعت 10 و 45 دقیقه صبح تلفن وزیر امور خارجه مصر به ایران بود. شما تصور بکن مصری که سالهاست ما بهش فحش دادیم تازه زنگ زده ما بهش زنگ نزدیم. بعدشم جای اینکه پاشه خودش و نو چه هاش بره کشورهای منطقه و اروپایی برای رایزنی کون ش رو چسبونه به صندلی ش. تنها فرصت تاریخی ایران مذاکرات روز جمعه در ژنو بود که این احمق ها این فرصت رو هم سوزاندند. الان دیگه از نظر دیپلماتیک ایران هیچ برگی برای زمین زدن نداره.


جالبه، وزیر امور خارجه انگلیس پیام تهدید مستقیم آمریکا رو داده دست این جناب وزیر و ایشون پیام ترامپ رو دایورت کرده به شخمش. واقعا با این نوابغی که در دستگاه سیاست خارجی مون هستند همین که 43 ساله دووم آوردیم خودش معجزه س



نقطه نظرات کارشناسان درباره دیپلماسی ایران

از عزیزان کاربر سایت میلیتاری لطف کردند توصیه های زیر را برای عراقچی در نظر گرفتند که در مذاکره با قدرتهای اروپایی مطرح بکنه. بخوانیم بدون توضیحات اضافی


مذاکره اری یا نه؟

 

در انتهای جنگ همیشه مذاکره هست پس بحث مذاکره در کلیت درست هست 

باید یادمون باشد که یکی از نقدهای وارد به دوران دفاع مقدس ضعیف عملکردن وزارت امورخارجه و دیپلماسی بوده که عملا تاثیر کمی در روند دیپلماسی و قطعنامه ها داشتیم

 

پس باید ورود به عرصه دیپلماسی کرد 

اما چند نکته:

- سطح مذاکرات 

سطح مذاکرات رو باید هدفمند انتخاب کرد

به شخصه در این موضوع سطح مذاکرات نبتدی بحث های قبل باشد 

بحث باید

- مذاکره بر سر غرامت ایران

- مذاکره بر سر اجازه خروج اشغالگران با تابعیت سه کشور اروپایی با کشتی و نه هواپیما ( و اعلام در رسانه که اونها مجبور بشن موضع بگیرن و اقدام کنن و اگرنه میشه گفت اونها به ما گفتن شهروندانشان برایشان مهم نیست کشته شوند)

- مذاکره بر سر اجازه خروج اشغالگران از سرزمین های اشغالی و ازادسازی سرزمین های اشغالی

- مذاکره بر سر تحریم کشتی های انگلیس در تنگه هرمز و باب المندب(  ابتدا فقط انگلیس چون باعث تفرقه بین اروپایی ها میشه ) 

 

- دنیا فقط اروپا نیست

باید لحاظ کنیم که سه کشور اروپایی و امریکا بخشی از دنیا هست

و لحاظ کردن فرایند دیپلماسی در کشورهای همسایه، روسبه و چین، کشورهای افریقایی، و امریکای لاتین بسیار مهم هست

معرفی کتاب جاسوسان خط آتش

قسمتی  از کتاب جاسوسان خط آتش (عملیات سری واحد اطلاعات نظامی اسرائیل) نوشته ساموئل کاتز ترجمه محسن اشرفی:


 انگلستان در سال 1936 برای مبارزه با موج فزانیده جنگهای چریکی اعراب سروان جوان و از نظر مذهبی متعصبی را به فلسطین گسیل کرد. وی ارد چارلز وینگیت نام داشت و نفوذش روی نیروی دفاعی یهودیان و همچنین اثرش روی شیوه های عملیات مخفی آنها -که امروزه به خاطرش تا این حد بدنام هستند- بسیار گسترده بود.

وینگیت را از آن رو به فلسطین فرستاده بودند تا از تخصص جنگ غیرمنظم او که در سودان کسب کرده بود برای منظور خاصی استفاده کنند: جلوگیری از حملات چریکی مداوم اعراب به خط لوله شرکت نفت عراق که از شمال اسرائیل به سوی بندر حیفا امتداد می یافت و.....

وینگیت یک نیروی ضد چریکی مختلط از انگلیسی ها و یهودیان تشکیل داد که به نام جوخه های ویژه شب خوانه می شد. او به افراد این جوخه های یاد می داد در واحد های کوچک فوق العاده پر تحرک اقدام به عملیات کرده و به عنوان یک امتیاز نظامی چنین فکر کنند که تعداد زیادی هستند. مهم تر آنکه وی به یهودیان مشتاقی که تحت فرمانش بودند یاد داد همیشه هنگامی وارد نبرد شوند که دست بالا را دارند و این امر می تواند از طریق داشتن اطلاعات بهنگام و غافلگیرانه بودن نبرد متحقق شود. به آنها یاد می داد جنگ را به قلمروی دشمن بکشانند. بین آنهایی که وینگیت آموزش می داد بعضی نظامیان افسانه ای اسرائیل مانند ماشه دایان و ایگال آلون وجود داشتند که هر دو به ریاست ستاد ارتش اسرائیل رسیدند. دکترین رزمی وینگیت دایر بر اینکه شب را  در اختیار خود بگیرید به زودی به تئوری  مسلط در شیوه تفکر  نظامی ارتش اسرائیل و شیوه استاندارد عمل واحدها نخبه اطلاعاتی تبدیل شد.


این کتاب درباره سرویس اطلاعاتی ارتش اسرائیل هست که به امان معروف است و معادل رکن دو ارتش در ایران می شود. این سرویس بیشتر عملیات جاسوسی اسرائیل در کشورهای عرب همسایه اسرائیل را هدایت می کرده و کتاب حاضر تاریخچه آن را از قبل از ظهور رژیم منحوس کثیف سگ هار منطقه تا زمان حمله عراق به کویت روایت کرده. کتابی است بسیار خوب و روان نوشته شده و ترجمه هم خوب است. مطالعه این کتاب را در این ایام به همه دوستان توصیه می کنم. کتاب را انتشارات اطلاعات منتشر کرده و قیمت آنچنانی هم ندارد.



بوم بوم بوم تل آویو

این ویدئو کلیپ قشنگ رو هم بچه های واحد روابط عمومی حزب الله لبنان ساختند احتمالا. حالا فرقی نداره کی ساخته. حالشو ببرید. اکسنت ش عالیه

https://www.aparat.com/v/etg3y8f