مطالب زیر توسط چت جی پی تی تهیه شده است. دوستان توجه کنید که در حال حاضر دو کنوانسیون متفاوت درباره دریاها داریم که ایران اولی رو امضا کرده و دومی رو امضا نکرده و خودش رو متعهد به اون نمی دونه.
ایران این کنوانسیون را امضا کرده و به آن پیوسته است.
این کنوانسیون، اصول اولیه درباره عرض دریای سرزمینی (۱۲ مایل دریایی) و حقوق عبور بیضرر کشتیها را بیان میکند.
مطابق آن، کشتیها از طریق دریای سرزمینی میتوانند عبور بیضرر داشته باشند.
ایران این کنوانسیون را امضا نکرده و به آن نپیوسته است.
با این حال، بسیاری از اصول UNCLOS (مانند عبور ترانزیتی از تنگههای بینالمللی) جنبهی عرفی پیدا کردهاند و برای تمام کشورها، حتی غیرعضو، الزامآور شناخته میشوند.
تنگه هرمز یکی از تنگههای بینالمللی است که:
دو دریای آزاد یا منطقه اقتصادی انحصاری را به هم متصل میکند (خلیج فارس به دریای عمان و سپس اقیانوس هند).
بنابراین مشمول قواعد تنگههای قابل کشتیرانی است.
بر اساس ماده ۳۸ کنوانسیون ۱۹۸۲ حقوق دریاها (که عرفی محسوب میشود ولی ایران آن را امضا نکرده است):
در تنگههای مورد استفاده برای کشتیرانی بینالمللی، حق عبور ترانزیتی برای همهی کشتیها (نظامی و غیرنظامی) و هواپیماها تضمین شده است، نه فقط عبور بیضرر.
ایران معتقد است تنگه هرمز بخشی از آبهای سرزمینیاش است (بر اساس قانون خطوط مبنا و حاکمیت ملی).
اما حتی بر اساس قانون داخلی ایران نیز عبور بیضرر کشتیها مجاز شمرده شده است.
ایران محدودیتهایی برای کشتیهای جنگی خارجی قائل است (مثلاً لزوم اجازه قبلی)، ولی این محدودیتها در نظام حقوق بینالملل بهسختی قابل دفاع است.
ایران نمیتواند بهطور یکجانبه تنگه هرمز را به طور کامل ببندد مگر در شرایط:
خطر واقعی برای امنیت ملی مطابق با ماده ۵۱ منشور سازمان ملل؛
یا در شرایط درگیری نظامی آشکار و محاصره دریایی مشروع.
در غیر این صورت:
بستن تنگه هرمز یک نقض آشکار حقوق بینالملل عرفی و مانع غیرقانونی بر عبور ترانزیتی کشتیهاست.
اگر ایران بهطور یکجانبه یا در پاسخ به تحریمها یا تهدیدات، تنگه هرمز را ببندد:
نقض حقوق بینالملل عرفی محسوب میشود.
احتمال ارجاع موضوع به شورای امنیت سازمان ملل وجود دارد.
ممکن است اقدامات متقابل نظامی یا تحریمی از سوی کشورهای عبوری (مثلاً آمریکا، بریتانیا، ژاپن، چین) توجیه شود.
ممکن است موجبات درگیری نظامی بینالمللی را فراهم کند.
موضوع | وضعیت |
---|---|
عضویت ایران در UNCLOS 1982 | خیر |
عضویت ایران در کنوانسیون ژنو ۱۹۵۸ | بله |
وضعیت حقوقی تنگه هرمز | تنگه بینالمللی، مشمول عبور ترانزیتی |
امکان قانونی بستن تنگه توسط ایران | فقط در زمان جنگ یا دفاع مشروع |
نتیجه بستن تنگه | نقض حقوق بینالملل عرفی و مواجهه با واکنش بینالمللی |
عدم به رسمیت شناختن اسرائیل توسط ایران، یک سد بزرگ در مسیر مذاکره مستقیم است، اما همزمان موانع و راهکارهایی هم وجود دارد که میشود آنها را تحلیل کرد.
عدم به رسمیت شناختن اسرائیل توسط ایران
ایران اساساً موجودیت اسرائیل را به رسمیت نمیشناسد و آن را غاصب میداند.
این دیدگاه مانع از برقراری روابط رسمی و مذاکره مستقیم میشود.
فشار داخلی و مخالفت سیاسی
بخش عمدهای از نخبگان، گروههای سیاسی و عمومی در ایران مذاکره با اسرائیل را خیانت و زیر پا گذاشتن اصول میدانند.
هر اقدامی برای مذاکره مستقیم میتواند منجر به بحرانهای سیاسی داخلی شود.
مناقشه تاریخی و مذهبی
مسئله فلسطین و حمایت ایران از گروهها و مردم فلسطینی، مانع روانی و ایدئولوژیک قوی بر سر راه مذاکره است.
نبود کانال رسمی و اعتماد متقابل
بدون شناخت رسمی، هیچ ساختار یا کانال رسمی برای گفتوگو وجود ندارد.
فقدان اعتماد متقابل باعث میشود مذاکرههای غیررسمی هم سخت و پرمخاطره باشد.
فشار بازیگران منطقهای و بینالمللی
کشورهای متحد اسرائیل ممکن است به شدت با هر گونه نزدیکی ایران به اسرائیل مخالفت کنند.
این مسئله میتواند باعث افزایش تنشهای منطقهای شود.
استفاده از میانجی (مذاکرات غیر مستقیم)
استفاده از کشورها یا نهادهای بیطرف (مثل سوئیس، عمان، سازمان ملل یا روسیه) به عنوان واسطه برای انتقال پیامها و مذاکرات غیرمستقیم.
این مسیر میتواند مقدمات اعتمادسازی را فراهم کند.
گفتوگوهای منطقهای یا چندجانبه
شرکت در مذاکرات منطقهای که اسرائیل و ایران به صورت غیرمستقیم در آنها حضور دارند.
این جلسات میتواند بستر تعامل غیرمستقیم و کاهش تنش را ایجاد کند.
تمرکز بر مسائل غیرسیاسی و فنی
مذاکره درباره موضوعاتی مثل امنیت دریایی، کنترل تسلیحات، جلوگیری از تشدید بحرانها بدون ورود مستقیم به موضوعات سیاسی.
این موضوعات میتواند شروعی برای گفتگوهای آرامتر باشد.
ایجاد کانالهای مخفی یا پشتپرده
همانطور که در تاریخ نمونههایی وجود دارد، مذاکرهکنندگان میتوانند از طریق کانالهای پشتپرده با یکدیگر ارتباط برقرار کنند.
این کانالها بدون اعلام رسمی و رسانهای میتواند به کاهش سوءتفاهمها کمک کند.
تغییر تدریجی رویکرد سیاسی
کاهش لحن خصمانه رسمی یا اعلام انعطاف در اصول خاص، بدون تغییر بنیادین موضع.
این روش میتواند فضای سیاسی را برای مذاکره باز کند.
تأکید بر منافع مشترک امنیتی و اقتصادی
برجسته کردن موضوعات مشترک مثل مقابله با تروریسم، امنیت انرژی، یا مبارزه با قاچاق و جرایم سازمانیافته که به هر دو طرف آسیب میزند.
منافع مشترک میتواند محرک شروع گفتگو باشد.
در ادامه چند نمونه تاریخی و تحلیلهای مرتبط از مذاکرات بین کشورهایی که روابط رسمی نداشتند، همراه با درسها و راهکارهای قابل استفاده برای ایران و اسرائیل ارائه میکنم.
وضعیت: ایران و آمریکا پس از انقلاب ۱۳۵۷ روابط رسمی ندارند. حتی سالها خصومت و جنگ نیابتی بین دو کشور وجود داشت.
نوع مذاکره: مذاکرات پشتپرده و میانجیگری کشورهای ثالث (مانند عمان و سوئیس).
روند:
ارتباطات مخفیانه در عمان و کشورهای دیگر شکل گرفت.
پیششرطها و چارچوبهای کلی بدون اعلام رسمی مطرح شد.
اعتمادسازی تدریجی و تبادل پیامها انجام گرفت.
نتیجه: پس از سالها مذاکره غیررسمی، توافق برجام حاصل شد که زمینه تعامل رسمیتر را باز کرد.
درسها:
مذاکرات غیررسمی میتوانند زمینهساز تحولات بزرگ شوند.
صبر و استمرار مهم است.
استفاده از میانجیگری ثالث باعث کاهش تنش میشود.
وضعیت: ترکیه و ارمنستان روابط رسمی ندارند و موضوعات تاریخی و سیاسی مانع شده بود.
نوع مذاکره: مذاکرات غیررسمی و از طریق میانجیها.
روند:
مذاکرات پشتپرده و دیدارهای محرمانه برگزار شد.
توافقهای محدود برای باز کردن مرزها و همکاریهای اقتصادی مطرح شد.
نتیجه: علیرغم تلاشها، مذاکرات رسمی برقرار نشد و تنشها ادامه یافت، ولی گامهای اولیه برای گفتگو برداشته شد.
درسها:
مذاکرات بدون اصلاحات جدی در دیدگاهها موفق نخواهند بود.
موضوعات تاریخی و عاطفی باید به تدریج مدیریت شوند.
وضعیت: روابط دیپلماتیک رسمی بین دو کشور ۵۰ سال قطع بود.
نوع مذاکره: مذاکرات مخفی و پشتپرده، استفاده از واسطهها مثل کانادا و واتیکان.
روند:
گفتگوهای محرمانه شروع شد.
اعلام رسمی بازگشایی سفارتها پس از مذاکرات.
نتیجه: پس از سالها، روابط رسمی به آرامی بهبود یافت.
درسها:
مذاکرات مخفی و اعتمادسازی تدریجی موفقیتآمیز است.
موانع ایدئولوژیک قابل مدیریت با زمان و دیپلماسی دقیق هستند.
نکته | توضیح |
---|---|
میانجیگری مؤثر | کشورهای ثالث یا سازمانهای بینالمللی میتوانند نقش کلیدی ایفا کنند. |
مذاکرات تدریجی و گامبهگام | ابتدا موضوعات کمتنش و غیرسیاسی مطرح شود. |
حفظ محرمانگی و عدم اعلام رسمی | از افشای مذاکرات پیش از آمادهسازی مناسب باید پرهیز شود. |
مدیریت انتظارات داخلی | باید به جامعه و نخبگان داخلی آمادگی لازم برای تغییر تدریجی داده شود. |
تمرکز بر منافع مشترک | امنیت، تجارت، انرژی و کنترل بحرانها بهترین نقطه شروع هستند. |
مانع اصلی | راهکار پیشنهادی |
---|---|
عدم به رسمیت شناختن رسمی | میانجیگری غیرمستقیم، مذاکرات پشتپرده |
فشار داخلی و مخالفت سیاسی | مذاکرات مخفی، گفتوگوهای منطقهای |
مسائل ایدئولوژیک و تاریخی | تمرکز بر مسائل غیرسیاسی و فنی |
نبود اعتماد و کانال رسمی | اعتمادسازی تدریجی، کانالهای دیپلماتیک غیررسمی |
البته! در ادامه چند سناریوی احتمالی مذاکره غیرمستقیم یا مقدماتی ایران و اسرائیل را بر اساس تجربههای تاریخی و شرایط فعلی طراحی میکنم. هر سناریو شامل شرایط اولیه، روند مذاکرات، چالشها و نتایج احتمالی است.
ایران و اسرائیل رسماً یکدیگر را به رسمیت نمیشناسند.
هر دو طرف درگیر فشارهای بینالمللی و منطقهای هستند و خواهان کاهش تنشاند.
کشوری مثل عمان، سوئیس یا روسیه به عنوان میانجی معرفی میشود.
گفتوگوهای غیررسمی و پشتپرده میان تیمهای دیپلماتیک در کشور ثالث برگزار میشود.
موضوعات اولیه متمرکز بر مسائل فنی مانند امنیت دریایی، مبارزه با قاچاق و مقابله با تروریسم است.
پس از چند مرحله تبادل پیام و مذاکرات، دو طرف توافق میکنند که کانالهای ارتباطی خود را حفظ کنند و گامهای بعدی را بررسی کنند.
عدم اعتماد متقابل عمیق.
مخالفت بخشهایی از حاکمیت ایران و جریانهای سیاسی اسرائیل با هرگونه نزدیکی.
خطر نشت اطلاعات و واکنشهای منفی عمومی.
کاهش تنش و افزایش فرصت برای مذاکرات گستردهتر در آینده.
ایجاد ساختارهای احتمالی برای گفتوگوی منظمتر.
امکان شکست مذاکرات در هر مرحله به دلیل فشارهای سیاسی داخلی.
تنشهای منطقهای افزایش یافته اما طرفین به دنبال راهحلهای دیپلماتیک هستند.
کنفرانس منطقهای با حضور کشورهای منطقه، ایران و اسرائیل (غیررسمی یا با واسطه) برگزار میشود.
ایران و اسرائیل در میزهای جداگانه اما در یک چارچوب منطقهای حضور دارند.
در قالب نشستهای غیررسمی فرصتهایی برای تبادل دیدگاهها فراهم میشود.
موضوعات اصلی شامل امنیت منطقه، مقابله با تروریسم، و کنترل تسلیحات است.
رقابتهای منطقهای و مناقشات تاریخی.
محدودیت تعامل مستقیم ایران و اسرائیل.
نگرانی کشورهای ثالث از تأثیر مذاکرات بر منافع خود.
ایجاد بستر تعامل غیرمستقیم و کاهش تنش منطقهای.
احتمالا توافقات جزئی و تدریجی درباره مسائل فنی و امنیتی.
گشایش راه برای مذاکرات مستقیم یا نیمهرسمی در آینده.
طرفین رسماً هیچ رابطهای ندارند.
به دلیل شرایط سخت سیاسی، مذاکرات رسمی غیرممکن است.
گروههای غیررسمی، اندیشکدهها یا فعالان دیپلماتیک مخفیانه ارتباط برقرار میکنند.
تبادل پیامهای مخفیانه و دیدارهای خصوصی میان واسطهها.
تمرکز بر کاهش سوءتفاهمها و کشف نقاط اشتراک.
تست واکنشها و ایجاد بستر برای مذاکرات رسمیتر در آینده.
محدود بودن کانالهای ارتباطی.
خطر افشا و فشار سیاسی.
نبود تضمین در تعهدات طرفین.
افزایش فهم متقابل و کاهش ریسک تنش ناخواسته.
فراهم شدن مقدمات مذاکرات رسمی.
امکان توقف یا شکست مذاکرات به دلیل عوامل بیرونی.
طرفین تمایل به کاهش تنش دارند ولی مسائل سیاسی اصلی پابرجاست.
ایران و اسرائیل یا واسطهها روی موضوعات اقتصادی و تجاری تمرکز میکنند.
توافق بر سر همکاریهای محدود اقتصادی (مثلاً مبادلات کالاهای غیرنظامی، انرژی، یا گردشگری).
مذاکرات غیررسمی درباره تسهیل تحریمها و ایجاد فرصتهای تجاری.
افزایش اعتماد تدریجی و گسترش موضوعات گفتگو.
مخالفت ایدئولوژیک و سیاسی در داخل هر دو کشور.
تحریمها و محدودیتهای بینالمللی.
نگرانی از پیامدهای داخلی این همکاریها.
شروع آرام تعاملات و افزایش اعتماد.
ایجاد فضای مثبت برای مذاکرات سیاسی آینده.
ممکن است با بحرانهای سیاسی یا رسانهای مواجه شود.
سناریو | مزایا | چالشها | نتیجه محتمل |
---|---|---|---|
مذاکرات با میانجی ثالث | کاهش تنش، فضای امن مذاکره | اعتماد کم، مخالفت داخلی | مذاکرات تدریجی و پایدار |
مذاکرات منطقهای چندجانبه | تقویت همکاری منطقهای، کاهش تنش | رقابت منطقهای، محدودیت مستقیم | توافقات جزئی و راهگشا |
مذاکرات پشتپرده | کاهش سوءتفاهم، آمادگی برای رسمی شدن | محدودیتها، نبود تضمین | مقدمات مذاکرات رسمیتر |
مذاکرات اقتصادی غیررسمی | افزایش اعتماد و منافع مشترک | مخالفت سیاسی، تحریمها | شروع تعامل آرام و تدریجی |
طرف | گزینهها |
---|---|
طرف A (آمریکا/اسرائیل) |
بمباران شدید و فشار نظامی کامل
ادامه سیاستهای گذشته (تکیه بر نیروهای نیابتی، نظامی، اقتصاد مقاومتی)
بازنگری جدی و اصلاحات اقتصادی، دیپلماسی و نظامی|
ایران: ادامه سیاستهای گذشته (C) | ایران: اصلاحات استراتژیک (R) | |
---|---|---|
آمریکا: حمله شدید (H) | ایران: ضرر شدید (3-), آمریکا: هزینه زیاد (2-) | ایران: ضرر متوسط (2-), آمریکا: موفقیت نسبی (1+) |
آمریکا: آتشبس کنترلشده (L) | ایران: سود ظاهری کوتاهمدت (1+)، ضرر بلندمدت (3-) (تله شناختی) | ایران: سود بلندمدت واقعی (3+)، آمریکا: شکست تله (3-) |
توضیحات:
اعداد مثبت (+) یا منفی (-) نشاندهنده درجه موفقیت یا زیان است.
اگر ایران مسیر گذشته را ادامه دهد، در شرایط بمباران کنترلشده به دلیل فریب کوتاهمدت خود خوشبین میشود ولی در بلندمدت متضرر میشود.
اگر ایران اصلاحات کند، فشار آمریکا اثر کمتری دارد و ایران میتواند در آینده موقعیت بهتری کسب کند.
انتخاب ایران | ریسکها و پیامدها |
---|---|
ادامه سیاستهای گذشته | - گرفتار شدن در تله شناختی، فرسایش اقتصادی شدید، فشار روانی و سیاسی داخلی- کاهش قدرت نظامی و نیابتی- احتمال بازگشت حملات شدیدتر از طرف آمریکا/اسرائیل- فروپاشی تدریجی بدون جنگ رسمی |
اصلاحات جدی | - نیاز به هزینههای کوتاهمدت سیاسی و اقتصادی- امکان مقاومت جریانهای محافظهکار و نظامی- احتمال فشار خارجی برای تحقق اصلاحات- ایجاد فرصت برای خروج از تله و افزایش قدرت در بلندمدت |
دوره | رفتار آمریکا/اسرائیل | رفتار ایران | وضعیت کلی |
---|---|---|---|
۱ | بمباران کنترلشده + اعلام آتشبس موقت | پذیرش آتشبس و ادامه سیاستهای گذشته | ایران احساس موفقیت موقت میکند |
۲ | حفظ آتشبس، تشدید تحریمها و فشار اقتصادی | ادامه مسیر، نادیده گرفتن اصلاحات | فرسایش داخلی شدت میگیرد |
۳ | آمادگی برای حمله شدید مجدد | قدرت دفاعی و اقتصادی کاهش یافته | فروپاشی تدریجی از درون اتفاق میافتد |
حوزه | راهکارها | هدف استراتژیک |
---|---|---|
اقتصاد | کاهش اتکا به اقتصاد مقاومتی- جذب سرمایهگذاریهای داخلی و خارجی- اصلاح نظام بانکی و مالیاتی | بهبود تابآوری اقتصادی و کاهش فشار تحریمها |
دیپلماسی | افزایش تعامل منطقهای و جهانی- مذاکره برای کاهش تحریمها- کاهش تنشهای غیرضروری و گسترش ائتلافها | شکستن انزوای بینالمللی و فشار سیاسی |
نظامی امنیتی | کاهش اتکا به نیابتیها- تمرکز بر بازدارندگی موثر و متوازن- استفاده از دیپلماسی دفاعی | جلوگیری از درگیریهای پرهزینه و افزایش امنیت پایدار |
بازی «تله شناختی» میان دو طرف جریان دارد که آمریکا/اسرائیل با آتشبس موقت و فشار اقتصادی قصد دارند ایران را در تلهای قرار دهند تا بدون جنگ مستقیم از درون تحلیل رود.
ایران اگر تصور کند سیاستهای پیشین موثر بودهاند و اصلاحات نکند، با فرسایش اقتصادی، سیاسی و نظامی روبرو خواهد شد.
راه خروج، تشخیص به موقع تله و اصلاحات اساسی در همه حوزههای کلیدی است.
این بازی میتواند چند دوره ادامه یابد تا نتیجه نهایی مشخص شود، اما هر تأخیر در اصلاحات هزینههای ایران را بیشتر میکند.
پیامدها:
افزایش شدید تنشها و تشدید حملات هوایی و زمینی از سوی آمریکا و اسرائیل.
افزایش هزینههای نظامی و خسارات مستقیم به زیرساختها و نیروی انسانی ایران.
احتمال افزایش انزوای سیاسی و فشار اقتصادی خارجی بیشتر.
اما امکان تحت فشار قرار دادن آمریکا-اسرائیل برای پذیرش مذاکره یا آتشبس با شروط بهتر.
تحلیل:
ممکن بود ایران توانمندی دفاعی خود را زودتر نشان دهد ولی هزینهها و خسارات زیاد میشد.
این سناریو ریسک فروپاشی سریعتر را دارد ولی میتواند به مذاکره با شرایط متفاوت منجر شود.
پیامدها:
کاهش فشار داخلی و افزایش اعتماد عمومی به دولت.
کاهش اثر تحریمها با جذب سرمایه و بهبود فضای کسبوکار.
بهبود روابط دیپلماتیک و کاهش تنش منطقهای.
کاهش احتمال از سرگیری حملات نظامی و افزایش قدرت بازدارندگی واقعی.
تحلیل:
این مسیر بهترین گزینه برای خروج از «تله شناختی» است.
نیازمند اراده سیاسی قوی و مدیریت هوشمندانه بحران است.
ممکن است مخالفانی در داخل کشور داشته باشد اما به نفع ثبات و توسعه بلندمدت است.
پیامدها:
جنگ تمامعیار با تلفات بالا و هزینههای سنگین برای هر دو طرف.
احتمال واکنش شدید ایران در داخل و منطقه (گسترش نیابتیها، افزایش تهدیدات به کشورهای منطقه).
کاهش مشروعیت سیاسی آمریکا-اسرائیل در عرصه جهانی به دلیل ادامه جنگ.
در نهایت احتمال خستگی و فشار بینالمللی برای توقف جنگ.
تحلیل:
این مسیر پرهزینهترین و خطرناکترین راه است.
احتمال دارد جنگ به بنبست نظامی و سیاسی بیانجامد.
بازی طولانیتر و پرهزینهتر میشود و ممکن است بازیگران دیگر منطقهای و بینالمللی دخالت کنند.
پیامدها:
کاهش فشار بر اقتصاد ایران و افزایش توانایی دولت در مدیریت بحران.
امکان تمرکز بیشتر بر مسائل داخلی و توسعه اقتصادی.
تغییر محاسبات طرف ایران درباره ادامه سیاستهای نظامی و دیپلماتیک.
احتمال کاهش تنش نظامی و بازگشت به مذاکرات بلندمدت.
تحلیل:
کاهش فشار اقتصادی میتواند نقطه عطفی برای تغییر مسیر باشد.
اما بدون اصلاحات ساختاری، این بهبود موقتی و شکننده خواهد بود.
همچنین طرف مقابل ممکن است این سیاست را به عنوان ضعف تعبیر کند.
پیامدها:
بهبود تصویر ایران در سطح بینالمللی و افزایش همبستگی منطقهای.
جذب حمایتهای سیاسی و اقتصادی غیرنظامی از کشورهای مختلف.
فشار روانی کمتری بر مردم و تقویت وحدت ملی.
امکان فشار کمتر مستقیم نظامی از طرف مقابل.
تحلیل:
این استراتژی مکمل اقدامات اقتصادی و سیاسی است.
میتواند به کاهش اثر تحریمها و فشارهای روانی کمک کند.
اما نیازمند زمان و پیوستگی طولانیمدت است.
تصمیم | پیامد کلیدی | ریسکها و فرصتها |
---|---|---|
رد آتشبس و ادامه جنگ | درگیری شدید و هزینههای بالا | احتمال فروپاشی سریعتر یا فشار برای مذاکره |
پذیرش آتشبس و اصلاح | خروج از تله و بهبود بلندمدت | مقاومت داخلی و نیاز به اراده قوی |
ادامه حملات شدید آمریکا/اسرائیل | جنگ تمامعیار و هزینه بالا | بنبست نظامی و فشار بینالمللی |
کاهش تحریمها | بهبود اقتصادی و سیاسی موقت | شکنندگی بدون اصلاحات |
تمرکز بر دیپلماسی نرم | تقویت وحدت و کاهش فشار روانی | نیاز به زمان و استمرار |
عکس منتشر شده از رسانه های کثیف رژیم منحوس اسرائیل از وارد شدن کامیونها کمکهای غذای غزه
تحلیل آتشبس احتمالی بین ایران و اسرائیل بر اساس نظریه بازیها (Game Theory) میتواند در قالب یک بازی دوطرفه غیرهمکارانه (non-cooperative) بررسی شود. در ادامه، این تحلیل را با استفاده از مفاهیم کلاسیک نظریه بازیها مانند بازی معمای زندانی (Prisoner’s Dilemma)، تعادل نش (Nash Equilibrium) و بازی تکرارشونده (Repeated Game) پیش میبریم:
ایران
اسرائیل
C = Cooperate (همکاری = رعایت آتشبس)
D = Defect (خیانت = نقض آتشبس / حمله)
اسرائیل: C (رعایت آتش بس) | اسرائیل: D (حمله) | |
---|---|---|
ایران: C (رعایت) | (3,3) = ثبات نسبی، بازدارندگی بدون جنگ | (0,4) = ایران آسیبپذیر، اسرائیل برنده کوتاهمدت |
ایران: D (حمله) | (4,0) = ایران ضربه میزند، اسرائیل غافلگیر میشود | (1,1) = جنگ فرسایشی، هزینه زیاد برای هر دو |
در واقعیت، بازی بین ایران و اسرائیل تکرارشونده و بلندمدت است (multi-stage conflict with memory). در این حالت:
اگر هر دو طرف بدانند که در صورت خیانت، طرف مقابل در آینده نیز خیانت خواهد کرد (استراتژی "tit-for-tat")، آنگاه همکاری پایدار ممکن است.
در دور اول همکاری میکند (C)
اگر طرف مقابل خیانت کرد، در دور بعد تلافی میکند (D)
اگر نرخ تنزیل (discount rate) پایین باشد (یعنی آینده برای طرفین مهم باشد)، همکاری در بلندمدت سودآورتر از خیانت میشود.
آنگاه تعادل نش میتواند به سمت (C, C) تغییر یابد.
عامل | تأثیر بر بازی |
---|---|
راستیآزمایی | اگر هر طرف بتواند نقض آتشبس را تشخیص دهد، احتمال همکاری بالا میرود |
مجازات قابل اعتماد | هر طرف باید مطمئن باشد که در صورت خیانت، تلافی فوری رخ خواهد داد |
افق بلندمدت | اگر بازی فقط یکمرحلهای دیده شود، همکاری شکننده است؛ اما اگر آینده مهم باشد، احتمال همکاری بالا میرود |
واسطه سوم(قطر/روسیه) | میتواند نقش داور را در حفظ اطلاعات متقابل بازی کند و هزینه خیانت را بالا ببرد |
اگر تنبیه برای خیانت سریع و قابل پیشبینی باشد و بازی تکرارشونده با حافظه تاریخی تلقی شود، آتشبس پایدار از نظر نظریه بازیها ممکن است.
اما اگر:
هر طرف فقط به برد کوتاهمدت فکر کند،
یا هزینه خیانت پایین باشد،
در ادامه، یک دیاگرام ساده درخت بازی (Game Tree) برای سناریوی آتشبس ایران و اسرائیل ارائه میشود. این مدلسازی دو مرحله دارد و نشان میدهد که چگونه تصمیمات هر طرف بر اساس انتخابهای طرف مقابل اتخاذ میشود. فرض بر این است که ایران ابتدا تصمیم میگیرد، سپس اسرائیل پاسخ میدهد. (میتوان آن را وارونه هم فرض کرد، ولی نتیجه مشابه است.)
استراتژیها:
C = Cooperate (رعایت آتشبس)
D = Defect (نقض آتشبس / حمله)
پرداختیها: (Payoffs)
همکاری دو طرف: (3,3)
خیانت یکی و همکاری دیگری: (4,0) یا (0,4)
خیانت دو طرف: (1,1)
در سطح اول، ایران یکی از دو تصمیم C یا D را انتخاب میکند.
در پاسخ، اسرائیل یکی از دو گزینه C یا D را انتخاب میکند.
نتیجه نهایی به صورت (ایران, اسرائیل) در انتهای هر شاخه مشخص است.
مسیر | نتیجه | تفسیر |
---|---|---|
ایران C → اسرائیل C | (3,3) | آتشبس موفق و پایدار |
ایران C → اسرائیل D | (0,4) | ایران متضرر، اسرائیل برنده کوتاهمدت |
ایران D → اسرائیل C | (4,0) | اسرائیل غافلگیر، ایران برنده کوتاهمدت |
ایران D → اسرائیل D | (1,1) | درگیری دوطرفه، جنگ فرسایشی |
در بازی یکمرحلهای بدون اعتماد: دو طرف گزینه D را انتخاب میکنند → (1,1)
در بازی تکرارشونده با مجازات متقابل و حافظه: دو طرف تمایل دارند C را انتخاب کنند → (3,3)
طرح آتش بس زیر واقعگرایانه است و بر پایه مصالحهای شکننده بنا شده، با فرض اینکه دو طرف نه به صلح، بلکه به مهار تنش و جلوگیری از جنگ گسترده تمایل دارند.
قطر (پذیرفتهشده از سوی ایران و مورد تأیید غیررسمی آمریکا)
آمریکا (از طریق کانال غیررسمی ترامپ یا دیپلماتهای پیشین)
روسیه (برای تأثیرگذاری بر تحرکات در سوریه)
تعهد ایران | تعهد اسرائیل |
---|---|
توقف ارسال سلاح سنگین به غزه،لبنان، عراق و یمن | توقف حملات مستقیم به اهداف ایرانی در سوریه، عراق و خاک ایران |
توقف حملات سایبری یا موشکی مستقیم از خاک ایران | توقف عملیات تروری (ترور دانشمندان، فرماندهان) |
کاهش لحن تهدید در تریبونهای رسمی | سکوت در برابر مذاکرات برجامی یا صلح با عربستان |
هیچ بیانیهای از سوی تهران یا تلآویو صادر نمیشود.
رسانهها تنها از «کاهش سطح تنش» یا «مکث نظامی» سخن میگویند.
خبرگزاریها از قول قطر یا مسکو گزارش میدهند که «طرفین برای کاهش فوری تنش توافق کردهاند».
ابزار | کارکرد |
---|---|
دادههای ماهوارهای آمریکا و روسیه | رصد انتقال تسلیحات از ایران به غزه/لبنان/یمن/عراق |
نهادهای میانجی (مانند آژانس) | گزارش توقف عملیات اسرائیل در سوریه/لبنان و داخل خاک ایران |
کنترل رسانهای | بررسی تغییر لحن و توقف تهدیدهای علنی دو طرف |
ایران در سوریه/لبنان/عراق برخی مواضع شبهنظامیان خود را خالی میکند یا به ارتش رسمی تحویل میدهد.
ایران چتر حمایت خود ازسر حماس و جهاد اسلامی بر می دارد یا در ظاهر این چنین نشان می دهد.
اسرائیل به مدت یک ماه حمله هوایی در سوریه/لبنان/عراق انجام نمیدهد.
در فضای رسانهای، طرفین بیشتر از «ثبات منطقهای» حرف میزنند تا «نابودی دشمن».
اگر آتشبس موفق باشد، توافق جدید با شروط جدید (مثلاً تبادل زندانیان یا تسهیل مذاکرات برجامی) تمدید میشود.
اگر یکی از طرفین تخلف کند (مثلاً اسرائیل دوباره در لبنان حمله کند یا ایران محموله سلاح جدیدی ارسال کند)، آتشبس از بین میرود بدون اعلام رسمی، و درگیریهای پراکنده از سر گرفته میشود.
حوزه | ایران | اسرائیل |
---|---|---|
نظامی | توقف ارسال موشک نقطهزن به گروه های نیابتی | توقف حملات به زیرساختهای نظامی ایران |
امنیتی | توقف عملیات سایبری یا پهپادی | توقف ترورها |
دیپلماتیک | نرم کردن شعارهای ضداسرائیلی | عدم تحریک مجدد در سطح بینالمللی |
میانجیگری | پذیرش راستیآزمایی نرم | اجازه فعالیت قطر بهعنوان پل ارتباطی |
چنین آتشبسی نه بر پایه اعتماد، بلکه بر پایه بازدارندگی متقابل و مدیریت منافع منطقهای بنا شده است. شکست آن محتمل است، اما موفقیت نسبی آن میتواند فضای تنفس استراتژیک ایجاد کند:
برای ایران: کاهش فشار داخلی و زمان برای بازسازی نیروی بازدارنده.
برای اسرائیل: جلوگیری از جنگ چندجبههای فرسایشی و مدیریت همزمان تهدید حزبالله و غزه.
رسیدن به یک آتشبس پایدار میان ایران و اسرائیل بسیار پیچیده است، زیرا نهتنها منافع مستقیم دو طرف بلکه رقابتهای ژئوپولیتیکی و اعتقادی، نقش نیابتی، و فشارهای داخلی و خارجی در آن دخیلاند. با این حال، اگر طرفین بخواهند به یک آتشبس نسبتاً پایدار (نه لزوماً صلح نهایی) برسند، هر کدام باید امتیازاتی بدهند که بتواند «امنیت راهبردی» طرف مقابل را به رسمیت بشناسد، ولو در ظاهر.
در ادامه، مهمترین امتیازاتی که ایران و اسرائیل باید به یکدیگر بدهند را دستهبندی کردهام:
حوزه | امتیاز احتمالی |
---|---|
نظامی | کاهش یا توقف ارسال تسلیحات پیشرفته به حزبالله، حماس، انصارالله و شبهنظامیان عراقی؛ مخصوصاً موشکهای نقطهزن |
امنیتی | کاهش پرواز پهپادها و اقدامات شناسایی در مرزهای شمالی اسرائیل (از طریق سوریه یا لبنان) |
سیاسی | عقبنشینی نسبی از مواضع «نابودی اسرائیل» در ادبیات رسمی (دستکم در سطح دیپلماتیک) |
رسانهای | کاهش لحن تهدیدآمیز در رسانههای رسمی، از جمله حذف برخی شعارها یا نمادها |
منطقهای | قبول نوعی «توازن در سوریه»، به طوری که اسرائیل در بلندیهای جولان احساس تهدید نکند |
حوزه | امتیاز احتمالی |
---|---|
نظامی | توقف حملات هوایی منظم به اهداف ایرانی در سوریه، عراق و خاک ایران |
امنیتی | متوقفکردن ترور دانشمندان یا فرماندهان ایرانی در داخل خاک ایران |
دیپلماتیک | عدم کارشکنی شدید در روند مذاکرات هستهای یا دیپلماسی منطقهای ایران |
اقتصادی/سیاسی | مخالفت نکردن با برخی فعالیتهای اقتصادی ایران در سوریه و لبنان |
نمادین | کاهش لحن تهدید درباره حمله نظامی به تأسیسات هستهای ایران |
توافق غیررسمی از طریق میانجی (قطر، عمان، روسیه، ترکیه): برای اجتناب از اعلام مستقیم، توافق میتواند در قالب «آتشبس غیررسمی» باشد که هر طرف از یک کانال ثالث آن را به رسمیت بشناسد.
ایجاد خطوط قرمز متقابل: مثلا ایران اعلام کند که در صورتی که اسرائیل به خاکش حمله نکند، تهران نیز حملات نیابتی را متوقف خواهد کرد.
مکانیسم راستیآزمایی غیرمستقیم: مانند کنترل سطح تنشها از سوی روسیه در سوریه، یا ناظرانی مثل سازمان ملل.
پذیرش واقعیت ژئوپولیتیک: مثلاً ایران پذیرد که اسرائیل در منطقه حضور نظامی دارد، و اسرائیل هم بپذیرد که ایران نقش منطقهای دارد.
تقابل ایدئولوژیک (نه صرفاً راهبردی)
فشار گروههای داخلی و متحدان نیابتی
آمریکا و لابیهای منطقهای (مثلاً سعودیها و امارات ممکن است با آتشبس مخالفت کنند)
عدم اعتماد ریشهای
چهار روز پیش (29 خرداد) نوشتم که جنگ تا دو هفته دیگه تموم میشه. باید می نوشتم جنگ حداکثر تا دو هفته دیگه تموم میشه. حرف برای زدن زیاده که دیگه جاش نیست متاسفانه. از فرداس که دوستان شروع کنند به دستگیر کردن جاسوسان اسرائیل و همین جوری فله ای ملت رو تار و مار بکنند. خبر و تحلیل رو تعطیل از امروز به بعد تعطیل می کنم مگر اینکه اوضاع دوباره خر تو الاغ بشه. فعلا منتظرم مغازه ها باز بشن برم یه مقدار کشک خشک بخرم و بسابم.
ای کاش حقم از تموم زندگی تنها تو باشی
من عاشق تنهایی ام، تنها بشم اما تو باشی
تصمیم میگیرم که تا وقتی که زنده ام غرق باشم
اما فقط وقتی که توو اعماق این دریا تو باشی
تموم زندگیمو فقط با یه اشاره
بهت میبخشم این کارا برام کاری نداره
تو لب تر کن ببین من، چقدر دیوونه میشم
دیوونه هیچ ترسی از گرفتاری نداره
خونی که در رگ ماست
همچنان هدیه به رهبر ماست